لطفا منتظر باشید

جلسه هجدهم (احیا 19) جمعه (3-3-1398)

(تهران حسینیه همدانی‌ها)
رمضان1440 ه.ق - اردیبهشت1398 ه.ش
17.68 مگا بایت
دانلود

عناوین این سخنرانی

با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین و المعصومین المکرمین».

 

هنگامی که ارادۀ حکیمانه حضرت حق به خلقت انسان تعلق گرفت، با رحمت و لطف و احسان و رأفت و مهرورزی او را آفرید. خداوند سرمایه‌های عظیمی را همراه انسان کرد که این سرمایه‌های عظیم با این کیفیت را همراه هیچ مخلوقی حتی فرشتگان نکرد.

 

سرمایۀ فطرت

در باطن انسان عقربه‌ای را قرار داد که نام این عقربه را در قرآن فطرت نهاد، هر انسانی که آفریده شده باطنش به‌طرف وجود مقدس او جهت‌گیری دارد، حتی آنهایی که کافرند، مشرکند، فاجرند، فاسقند، مجرمند. در قرآن مجید می‌فرماید: «وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُون»(بقره، 22) از این جهت‌گیری خبر دارید ولی می‌پوشانید، خودتان می‌دانید که باطن شما به‌طرف او جهت‌گیری دارد.

 

در بلاهایی که سر انسان می‌آید فریاد آن جهت‌گیری بلند می‌شود که به داد ما برس، مشکل ما را حل کن، مخصوصاً وقت مرگ ندای آن جهت‌گیری شدید به گوش خودتان می‌خورد که در یک لحظه پروندۀ بد دوره عمرتان را که می‌بینید به التماس می‌افتید در حالی که یک عمری با من حرف نزدید، اما آنجا حرف می‌زنید و می‌گویید: «لَعَلِّي أَعْمَلُ صالِحاً فِيما تَرَكْتُ» خدایا ما را برگردان، ما را به عالم بعد انتقال نده، ولی من جواب می‌دهم: «كَلاَّ إِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها وَ مِنْ وَرائِهِمْ» ببینید پیش رویتان را «بَرْزَخٌ إِلى‏ يَوْمِ يُبْعَثُون»(مؤمنون، 100).

 

سرمایۀ عقل

یک سرمایه عظیم دیگری که به انسان عنایت کرد عقل است. نزدیک به هزار آیه در قرآن راجع‌به این سرمایه سخن گفته، عقل رابط بین انسان و بین حقایق عالم هستی و حقایق الهیه است. کسی روز قیامت نمی‌تواند بگوید عالم را درک نکردم لذا پیدایت نکردم. نمی‌تواند بگوید حلال و حرام و واجبات و محرمات تو را درک نکردم و دین‌دار نشدم.

 

سرمایۀ آزادی

سرمایه سوم سرمایه آزادی است. تمام موجودات عالم در مسیری که حرکت می‌کنند مجبورند، یعنی مقهور ارادۀ پروردگارند، نمی‌توانند راهشان را عوض بکنند؛ ولی به انسان آزادی داد که در انتخاب آزاد باشد و به‌خاطر این آزادی و انتخاب بهشت و جهنم را قرار داد. زلف بهشت و جهنم به زلف آزادی گره زده شد.

 

یک عده‌ای در طول تاریخ آزادانه حق را انتخاب کردند و بهشتی شدند، و عده‌ای آزادانه در طول تاریخ باطل را انتخاب کردند و دوزخی شدند. اگر اجبار در کار بود که من نتوانم انتخاب بکنم بهشت آفریده نمی‌شد، دوزخ هم آفریده نمی‌شد، موجودات مجبور نه اهل بهشتند و نه اهل دوزخ. خداوند بهشت را جایگاه انسان قرار داده که حق را انتخاب کرد، دوزخ را جایگاه انسان قرار داده که باطل را انتخاب کرد.

 

سرمایۀ صراط مستقیم

سرمایۀ دیگری که خداوند برای انسان قرار داد صراط مستقیم است. ما شبانه‌روز به‌طور واجب ده بار می‌گوییم «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» و برای این جاده راهنما گذاشت: صد و بیست و چهار هزار پیغمبر، دوازده امام، صد و چهارده کتاب. به این دلیل درِ هر نوع عذری را نسبت به هر تخلف، گناه و معصیت را به روی مردم بست.

 

وقتی آنهایی که دین ندارند وارد محشر می‌شوند خداوند به آنان خطاب می‌کند: «لا تَعْتَذِرُوا الْيَوْم»(تحریم، 7) عذرخواهی نکنید چون شما معذور نبودید، بالاخره در مدت عمرتان یک بار اسم خدا و پیغمبر و امام و کتاب الهی را شنیدید، عقل که به شما داده بودم، عقربۀ جهت‌گیر به طرف خودم را داده بودم، آزادی هم که داده بودم، یک کلمه از یک آدم فهمیده می‌پرسیدید این خدا کیست؟ این پیغمبر کیست؟ این قرآن کیست؟

 

سرمایۀ مملوکیت

یک نعمت دیگری که تو را براساس آن نعمت آفریدم مملوک بودن توست؛ یعنی همۀ ذاتت در ارتباط با من است. هیچ‌کس مالکت نیست، هیچ‌کس اختیاردارت نیست، کلید خیر و شر تو دست هیچ‌کس نیست، همه کارۀ تو من هستم. انبیای خدا و ائمه طاهرین و اولیای الهی از این مملوک بودن لذت می‌بردند؛ احساس می‌کردند یک مالک دارند وجود مقدس اوست، یک معلم دارند وجود مقدس اوست، تمام عمر براساس این احساس لذت بردند. آنان با وجود مقدس او در تمام شرایط عشق‌بازی کردند.

 

شما همین نزدیک صبح امشب را ببینید وقتی با یک شمشیری که با هزار درهم زهرآلودش کردند و فرقش را می‌شکافند، نه اینکه نمی‌ترسد، ناراحت نمی‌شود، زانوی غم به بغل نمی‌گیرد، چون حس می‌کند نزدیک سی چهل ساعت دیگر می‌رود درآغوش قرب محبوب قرار می‌گیرد. در محراب که می‌افتد مدام می‌گوید: «فزت و رب الکعبه»، این عشق‌بازی است.

ای کاش فهم این عشق‌بازی و حس این عشق‌بازی را به ما بدهند. دریای عشق‌بازی را به ما نمی‌دهی به علی دادی، یک قاشق چایخوری را به ما هم بده. این زیباترین حس است.

 

مسئولیت‌پذیری انسان

از این مجموعه سرمایه‌ها به انسان از زمان آدم تا رسالت رسول خدا اعلام کرد که به‌خاطر این سرمایه‌ها یک موجود مسئول هستی، این آزادی که فرهنگ‌های باطل علَم کردند اسارت است نه آزادی. تو مسئول هستی آزاد نیستی.

1ـ مسئول خودت هستی که مواظب خودت باشی جهنمی نشوی، معدن ضرر و خسارت و شر نشوی. تو مسئول خودت هستی، مسئول هستی که خودت را به مقام قرب حق برسانی چون همه سرمایه‌ها را داری.

 

2ـ تو مسئول پدر و مادرت هستی، من مسئولیت تو را نسبت به پدر و مادر دقیق در قرآن به مسئولیت مربوط به خودم چسباندم «وَ قَضى‏ رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِيَّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ إِحْساناً»(اسرا، 23) کاری به این ندارم پدر و مادرت چه کاره هستند، کافرند، مشرکند، بی‌دین هستند، لائیک هستند، بد هستند، بداخلاق هستند، تند هستند؛ احسان به پدر و مادرت بعد از عبادت من است. اگر این احسان تعطیل بشود عبادت خودم را قبول نخواهم کرد و همه را از پرونده‌ات محو می‌کنم.

 

نیکی به پدر و مادر

یک پدر به فرزند دلبندش که نسبت به بچه‌اش آتش است می‌گوید نرو دنبال قمار و شراب و روابط نامشروع، نمازت را بخوان، روزه‌ات را بگیر، معرفت دینی پیدا کن. مادر هم می‌گوید ولی این گوش نمی‌دهد یا می‌گوید دلم می‌خواهد این راهی را که انتخاب کردم بروم یا می‌گوید دلم نمی‌خواهد. اینجا آیات و روایات می‌گویند این بچه فعلا عاق پدر و مادر است، یعنی از رحمت من محروم است.

 

امام هشتم می‌فرماید: عبادت الله را بدون احسان به پدر و مادر به خدا ارائه نکنید چون قبول نمی‌کند. بیخودی حمالی نکنید. چه کسی با پدر و مادرش قهر است؟ چه کسی با پدر و مادرش بد است؟ سحر نشده حساب را با خدا تصفیه کند، اگر مردند همین امشب برایشان دعا کنید و طلب مغفرت کنید، این حساب اگر تصفیه نشود در بسته است.

 

مسئولیت‌پذیری انسان

3ـ تو نسبت به بچه‌هایت هم مسئول هستی، عین مسئولیتی که نسبت به پدر و مادرت داری. پدر دلش می‌سوزد متدین است، به دخترش می‌گوید: نمی‌خواهم بی‌حجاب باشی، نمی‌خواهم بدحجاب باشی. دختر می‌گوید: برو پی کارت، دنیا عوض شده، به مادرش هم توهین می‌کند. این دختر تا وقتی این‌گونه است روایات ما می‌گویند: خدا محال است نظر رحمت به این دختر بیندازد، امکان ندارد.

 

دخترخانم که به شکل زنان اسرائیلی و تلاویو و انگلیس و آمریکا بیرون رفتی، فردای قیامت آنها می‌خواهند دستت را بگیرند و نجاتت بدهند؟ قیامت را که خدا در همۀ کتاب‌هایش خبر داده، صد و بیست و چهار هزار پیغمبر خبر دادند، دروغ نیست.

 

4ـ تو مسئول نعمت‌های الهی هستی که از کجا به دست می‌آوری؟ چگونه خرج می‌کنی؟ با نعمت‌ها چه کار می‌کنی؟ مهمانی می‌گیریم، هتل دعوت می‌کنی، عروسی می‌گیری، دو سوم غذاهای الهی را در این گرسنگی و مشکلات مردم هتل‌ها می‌برند در ماشین‌های زباله خالی می‌کنند. چه می‌کنی؟

 

مسئولیت انسان از منظر آیات قرآن

تو مسئول هستی، مسئول خدا هستی، مسئول انبیا هستی، مسئول ائمه هستی، توضیح بیشتر ندهم دو سه تا آیه بخوانم خیلی آیات تکان‌دهنده‌ای است. من خیلی قدرتمند هستم که راحت این آیات را می‌خوانم، بسیاری از اولیای خدا با دیدن این آیات در قرآن بدون اینکه بخوانند یا بشنوند با دیدنش جان دادند و مردند. یکی در نهج‌البلاغه است که امیرالمؤمنین(ع) یک مقدار برایش مسئولیت‌ها و خدا و پیغمبر و روز و شب و قیامت را گفت، کلام حضرت به آخر نرسیده بود «فَصَعِقَ هَمَّامٌ» فریادی کشید و مرد.

 

من کمی دلم سنگ است، اگر نه من هم حالم بد می‌شود. یکی از آیات این است؛ ما پا داشتیم در دنیا می‌دویدیم، می‌رفتیم و می‌آمدیم، کل انسان‌ها وقتی وارد محشر می‌شوند به محض ورود به محشر خودش به فرشتگان خطاب می‌کند: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُون»(صافات، 24) جلویشان را بگیرید اینها باید بازپرسی بشوند که با عمرت، با مالت، با پدر و مادرت، با زن و بچه‌ات، با حجاب، با دین، با حلال و حرام چه کردی؟

 

آیه دوم؛ وای از این آیه! حبیب من به مالک و پروردگارت قسم «فَوَ رَبِّكَ لَنَسْئَلَنَّهُمْ أَجْمَعِين»(حجر، 92) از اولین انسان تا آخرین نفر را بازپرسی می‌کنم، «عَمَّا كانُوا يَعْمَلُون»(حجر، 93) از آنچه که انجام دادند، حتی یک نگاه. به او می‌گویم هیچ‌کس خبر نداشت نگاهت نادرست بود، من که می‌دیدم و می‌دانستم.

 

کمی برویم بالاتر، اعضا را در آیه می‌گوید: «إِنَّ السَّمْعَ وَ الْبَصَرَ وَ الْفُؤادَ ـ فؤاد یعنی عقل و درک ـ كُلُّ أُولئِكَ كانَ عَنْهُ مَسْؤُلاً»(اسرا، 36) من قیامت برای گوشت، چشمت، نیروی درکت دادگاه برپا می‌کنم. همین گوش را مفت بردی؟ میلیاردها چرخ در این عالم کار کرد تا یک جفت گوش به تو دادم، یک جفت چشم به تو دادم، به این سادگی نبوده. سرمایه‌های من را کجا بردی؟ برای خودت نبوده کجا بردی؟

باز هم کمی دیگر برویم بالاتر «وَ لَنَسْئَلَنَّ الْمُرْسَلِين»(اعراف، 6) تمام انبیای خودم را هم به دادگاه می‌کشم، می‌گویم وظیفۀ خودتان را انجام دادید؟ دین من را رساندید؟ آنها هم باید به من جواب بدهند.

 

محاورۀ شیطان و گناهکاران روز قیامت

اما در مقابل این سرمایه‌ها و در برابر این مسئولیت‌ دشمنان خطرناک فریب‌کار مغرور خبیثی قرار دارند که خواسته‌شان این است تمام سرمایه‌های الهی انسان را نابود کنند، خواسته‌شان این است انسان را به جهنم قیامت تحویل بدهند تا خیالشان از آن حسدی که دارند راحت بشود؛ اسم این دشمنان را به‌صورت جمع در قرآن گذاشته «شیاطین»، «مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاس»(ناس، 6).

 

این شیاطین ابزارشان هم در هر قرنی قوی است. الان ابزار شیاطین جهان برای نابود کردن این سرمایه‌ها و تعطیل کردن مسئولیت انسان ماهواره، سایت و موبایل است. انواع ابزارها که تمام خواسته‌های خودشان را با قلم، تصویر و گفتار به طرف انسان سرازیر کردند و هجوم عجیبی به انسان دارند. دردناکتر این است که این شیاطین روز قیامت به پروردگار و به انسان می‌گویند گمراهی و بی‌دینی و نابود شدن و از بین رفتن مسئولیت‌های آنان به ما هیچ ربطی ندارد، خدا هم قبول می‌کند.

 

«وَ قالَ الشَّيْطانُ» شیطان اسم عام است یعنی تمام گمراه‌کنندگان «لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ» وقتی کار از کار گذشت، به مریدهایشان، بی‌دین‌ها، بی‌حجاب‌ها، رباخورها، زناکارها، مشروب‌خورها، کفار، منافقین، ظالمان، فرعونیان و به همۀ بدها می‌گویند: «إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ» در دنیا خدا هر وعده‌ای به شما داد درست بود، گفت بهشت را وعده می‌دهم درست بود، گفت نجات و رحمت و مغفرت را وعده می‌دهم درست بود، «وَ وَعَدْتُكُمْ» من هم به شما وعده دادم که پیرو فرهنگ ما باشید به کجاها می‌رسید، «فَأَخْلَفْتُكُمْ» ولی وعده ما عملی نشد.

 

«وَ ما كانَ لِي عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ» ما نمی‌توانستیم شما را به گناه مجبور کنیم «إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ» ما فقط دعوت کردیم، در ماهواره و موبایل و سایت و روزنامه و مجله و تلویزیون و فیلم‌ها دعوت کردیم ما زورمان به شما نمی‌رسید. «فَاسْتَجَبْتُمْ لِي» شما دعوت ما را قبول کردید، می‌توانستید قبول نکنید. «فَلا تَلُومُونِي» به ما شیاطین در محشر فحش ندهید، سرزنش نکنید، سرِ ما داد و بیداد نکنید «وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ» در سر خودتان بزنید.

 

یک بی‌سواد خائن پلید در برابر چهارده میلیون جمعیت روزگار خودش به نصف این جمعیت که خانم بودند گفت بی‌حجاب بشوید، این چهارده میلیون می‌توانستند نشوند، خیلی‌ها هم نشدند، یک نفر دعوتتان کرد، اجباری نمی‌توانست بکند، می‌خواستید دعوتش را قبول نکنید. یک پلید خبیث سی هزار نفر را دعوت کرد بروید این چند فرسخی این هفتاد نفر را قطعه‌قطعه کنید، می‌خواستید  دعوتش را قبول نکنید، او یک نفر بود و شما سی هزار نفر بودید.

 

«فَلا تَلُومُونِي» شیاطین می‌گویند ما را سرزنش نکنید «وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ» خودتان را سرزنش کنید، «ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ» ما شیطان‌ها نمی‌توانیم به داد شما برسیم، در این محشر «وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ» شما هم نمی‌توانید به داد ما برسید «إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ» شیاطین به مردم می‌گویند ما از تمام کارهای شما در دنیا بیزار هستیم. «إِنَّ الظَّالِمِينَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيم»(ابراهیم، 22) این عاقبت شیطان‌پرستان است.

 

عاقبت مؤمنین روز قیامت

عاقبت شما خیلی زیباست، من یک نصفه آیه فقط برایتان می‌خوانم، به محض اینکه بندگان مؤمنم، بندگانی که به حرفم گوش دادند، به حرف انبیا گوش دادند، به قرآن گوش دادند، به ائمه گوش دادند، وارد محشر می‌شوند تا از قبر درمی‌آیند «وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ»(رعد، 23) فرشتگانم از هر طرف به ایشان هجوم می‌کنند و می‌گویند: «سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُم»(رعد، 24) شما در دنیا صبر کردید، شما به حرف شیاطین گوش نکردید، امنیت بر شما باد. این برای صفحه محشر است.

 

وقتی شما را می‌برم در بهشت، در بهشت روی تخت‌هایتان که نشستید و تکیه دادید آن نفس اول را که کشیدید صدای خودم را می‌شنوید: «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيم»(یس، 58) بندۀ من! رب رحیمت به تو سلام می‌کند. (جهان عشق است و دیگر زرق‌سازی/ همه بازی است الا عشقبازی)

 

بخشش برای قلب‌های بدون کینه

اینجا حق دارید یک سؤال از من داشته باشید که ما مؤمن، خوب و دیندار هستیم اما این گناهانی که گاهی در جوانی و نفهمی و جهل گول خوردیم و انجام دادیم، آنها را چه کار باید کرد؟ ببینیم تکلیف این گناهان را پیغمبر ائمه طاهرین چه کار کردند؟ چطور برنامه‌ریزی کردند؟

 

این خیلی روایت عجیبی است، چون منبر هستم نمی‌توانم این کار را بکنم، اگر منبر نبودم کنار این روایت تا صبح می‌نشستم گریه می‌کردم. رسول خدا به اباذر می‌فرماید: «یا اباذر تعرض اعمال اهل الدنیا علی الله من الجمعة الی الجمعة فی یومین الاثنین و الخمیس» خدا روز دوشنبه و روز پنجشنبه از این جمعه به آن جمعه یک توجهی به بندگانش و اعمالشان می‌کند. «فیغفر لکل عبد مؤمن» اگر در پرونده بندگان مؤمنش از دوشنبه تا پنجشنبه جمعه تا جمعه گناهی ببیند پاک می‌کند. یک تبصره هم پیغمبر زده خدا نکند در مرد و زن امشب کسی این‌گونه باشد «الا عبداً کانت بینه و بین اخیه شحناء» مگر کسی به برادر دینی به پدر و مادرش به دوستانش کینه داشته باشد، او آمرزیده نمی‌شود، یعنی خدا می‌گوید باید عشقی باشد، زمخت نباشد، تلخ نباشد.

 

رحم بر گریه‌کنندگان

امام صادق(ع) می‌فرماید: «ما من شیء الا و له کیل و وزن» چیزی در این عالم وجود ندارد مگر اینکه یا کیلی است یا وزنی است «الا الدموع» مگر گریه نه کیل دارد و نه وزن دارد، «فان القطرة تطفیء بحاراً من النار» یک قطره‌اش دریایی از آتش جهنم را خاموش می‌کند. اگر چشمی آماده گریه شد و با افتادن آب در خود چشم رقیق شد، صاحب این چشم نه روز قیامت رویش سیاه است و نه ذلیل است. اگر این گریه سرازیر در صورت شد «حرّمه الله علی النار» این آدم دیگر وجودش به جهنم حرام می‌شود، «ولو ان باکیا» این خیلی عجیب است ما که امشب نمی‌دانیم چند نفر هستیم، مرد و زن، اگر یک نفر در یک مملکت گریه کند خدا به کل مردم آن مملکت رحم می‌کند.

 

سوگواره

این دو روز خیلی کتاب ورق زدم ببینم امشب به نام امیرالمؤمنین(ع) مهر زده شده شب علی است هیچ جا پیدا نکردم اما ده جا دیدم امشب شب زیارتی ابی‌عبدالله(ع) است.

(بوی بهشت می‌وزد از کربلای تو/ ای کشته‌ای که جان دو عالم فدای تو/ شمس و قمر جن و ملک می‌گریستند/ وقتی میان لجه خون بود جای تو) تمام موجودات داشتند گودال را نگاه می‌کردند، همه گریه می‌کردند (رفتی به پاس حرمت کعبه به کربلا/ ای مروه و صفا به فدای صفای تو/ برخیز و باز بر سر نی آیه‌ای بخوان/ ای من فدای آن سر از تن جدای تو) ما که ندیدیم سر بریده‌ات را نمی‌دانم خواهرت وقتی بالای نیزه سرت را دید چه کار کرد؟

 

(اندر منا ذبیح یکی بود زنده رفت/ ـ یک ابراهیم بود و اسماعیل ـ ای صد ذبیح کشته شده در منای تو) آن هم چه ذبیح‌هایی! بالای سر بعضی آمدی ناله کردید «الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی» بالای سر بعضی‌ها ناله زدی علی جان «عَلَی الدّنیا بعدك العفا» اکبرم دیگر بعد از تو خاک بر سر دنیا.

(ما را هم ای حسین گدایی حساب کن/ ـ ما دستمان خالی است امشب ـ آخر کجا رود به جز این در گدای تو) حالا گوش بدهید صدای آخر علی را بشنوید، دیگر فردا شب این صدا را مردم نشنیدند.

 

«مولای یا مولای انت المولی و انا العبد و هل یرحم العبد الا المولی، مولای یا مولای انت العزیز و انا الذلیل و هل یرحم الذلیل الا العزیز، مولای یا مولای انت الحی و انا المیت و هل یرحم المیت الا الحی»

 

تهران/ حسینیۀ همدانی‌ها / رمضان/ بهار1398ه‍.ش./ سخنرانی هجدهم

 

برچسب ها :