لطفا منتظر باشید
الانعام 
سوره اعراف 
الانفال 
وَإِذْ نَتَقْنَا الْجَبَلَ فَوْقَهُمْ كَأَنَّهُ ظُلَّةٌ وَظَنُّوا أَنَّهُ وَاقِعٌ بِهِمْ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُمْ بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ ١٧١ وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ ۖ قَالُوا بَلَىٰ شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَٰذَا غَافِلِينَ ١٧٢ أَوْ تَقُولُوا إِنَّمَا أَشْرَكَ آبَاؤُنَا مِنْ قَبْلُ وَكُنَّا ذُرِّيَّةً مِنْ بَعْدِهِمْ ۖ أَفَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ الْمُبْطِلُونَ ١٧٣ وَكَذَٰلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ وَلَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ ١٧٤ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذِي آتَيْنَاهُ آيَاتِنَا فَانْسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِينَ ١٧٥ وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَٰكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ ۚ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ۚ ذَٰلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا ۚ فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ١٧٦ سَاءَ مَثَلًا الْقَوْمُ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَأَنْفُسَهُمْ كَانُوا يَظْلِمُونَ ١٧٧ مَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي ۖ وَمَنْ يُضْلِلْ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ١٧٨
[به یاد آرید] هنگامی که کوه [طور] را از جای برکندیم، [و] چنان‌که گویی سایبان است بالای سرشان قرار دادیم، درحالی‌که [به سبب ضعف ایمان] پنداشتند بر سرشان سقوط می‌کند! [در همان وضعیت به آنان گفتیم:] آنچه از کتاب و شریعت به شما عطا کرده‌ایم با قدرت فراگیرید [و با قوّت عمل کنید]، و آنچه را در آن است به‌خاطر داشته، [قلباً مورد توجه قرار دهید] تا به روحیۀ اطاعت از خدا و پرهیز از محرّماتش آراسته شوید‌ (١٧١) هنگامی که پروردگارت از صُلب بنی‌آدم نسلشان را پدید آورد، و آنان را [از طریق فطرت در ارتباط با پروردگاری‌اش] بر خودشان شاهد گرفت [و گفت:] آیا من پروردگار و مدبّر امور شما نیستم؟ [انسان‌ها بر پایۀ فطرتشان با توجه به وابستگی وجودشان، و وجود همۀ موجودات به پروردگار] گفتند: آری، بر این حقیقت شاهدیم. [این اقرار را گرفتیم] تا روز قیامت نگویید ما از پروردگاری‌ات بی‌خبر بودیم‌! (١٧٢) یا نگویید: چون پیش از این پدرانمان [برای خدا] شریک قائل بودند، و ما نسلی بعد از آنان بودیم [که چاره‌ای جز تقلیدشان نداشتیم]، با این حساب آیا ما را به سبب آنچه باطل‌گرایان [بر اساس فرهنگِ شرک] انجام می‌دادند عذاب می‌کنی؟! (١٧٣) و ما این‌گونه، آیاتِ [قرآن] را توضیح می‌دهیم تا مشرکان، [از شرک، به توحید] بازگردند‌ (١٧٤) سرگذشت کسی که آیات خود را به او عطا کردیم و او از آن‌ها جدا شد، [و راه انکار و بی‌اعتنایی به آن آیات را پیش گرفت] برای یهودیان بخوان! پس شیطان او را دنبال کرد [تا به دامش انداخت]، در نتیجه از گمراهان شد‌ (١٧٥) اگر می‌خواستیم [منزلت] او را به‌وسیلۀ آن [آیات] بالا می‌بردیم، ولی او به [امور مادّی و لذات] دنیا[یی زودگذر] گرایش [شدید] پیدا کرد، و پیرو خواسته‌های [نامشروع] خود شد، خصلت او [در پَستی و خواری] چون خصلت سگ است، چنانچه به سگ هجوم بری زبان از کام بیرون آورده، [لَه‌لَه می‌زند،] و اگر به حال خودش رهایش کنی باز هم زبان بیرون آورده، [لَه‌لَه می‌زند.] این است خصلت مردمی که آیات ما را انکار کردند؛ پس این داستان را حکایت کن تا [در مورد امور و عاقبت خویش] اندیشه کنند‌! (١٧٦) خصلت بدی است خصلت مردمی که آیات ما را تکذیب کردند، و [با این تکذیب] همواره به خود ستم رواداشتند (١٧٧) کسانی که خداوند هدایتشان کند راه یافتۀ واقعی‌اند، و کسانی را که [به سبب کبر و عنادشان] به گمراهی اندازد تباه‌کنندگانِ [همۀ سرمایۀ وجودی خویش]اند‌ (١٧٨)