[اندیشه] دربارۀ [همۀ امور مربوط به] دنیا و آخرتِ [خود]. و از تو دربارۀ یتیمان میپرسند، بگو: اصلاحِ امورشان [که در جهت بهرهمندی آنان از زندگی است] بهتر [از کار دیگر] است، و اگر با یتیمان با این نگاه که برادران شمایند معاشرت کنید [کاری خداپسندانه است]، برای خداوند فتنهگران [در امور یتیمان] و اصلاحگران مشخص هستند، و اگر خدا میخواست شما را [در مسئولیت نسبت به یتیمان] به زحمت و مشقّت میانداخت؛ زیرا او توانای شکستناپذیر و حکیم است (٢٢٠) با زنانِ آلوده به [فرهنگِ] شرک ازدواج نکنید تا به دین خدا مؤمن شوند، مسلّماً کنیزِ باایمان از زنِ آلوده به شرک بهتر است؛ هرچند [زیبایی و ثروت و موقعیت] او شما را شیفتۀ خود سازد، و زنان باایمان را به ازدواج مردان مشرک درنیاورید تا مؤمن [به اسلام] شوند، قطعاً بردۀ مؤمن از مرد مشرک بهتر است؛ هرچند [جمال و مالومنال] او شما را خوش آید، آنان [که اسیر فرهنگ شرک هستند نهتنها مردم، بلکه زن و فرزند خود را بیرحمانه] بهسوی آتش میخوانند، و خداوند به مشیت خود بهسوی بهشت و آمرزش دعوت میکند، و آیاتش را برای مردم بیان میکند تا همواره حقایق را به یاد آورند (٢٢١) از تو دربارۀ حیض میپرسند، بگو: حیض حالتی ناملایم [و در آمیزش مایۀ آسیب و زیان] است، پس در زمان حیض از [آمیزش با] زنان کنارهگیری کنید و با آنان نزدیکی نکنید تا پاک شوند، چون پاک شدند از جایی که خداوند به شما دستور داده با آنان آمیزش کنید، یقیناً خداوند آنان را که بسیار توبه میکنند و کسانی که خود را به انواع پاکیها میآرایند دوست دارد (٢٢٢) زنانِ شما کشتزار شمایند، هر زمان و هرکجا که خواستید به کشتزار خود درآیید، و [با رعایت حقوق یکدیگر و حفظ عفت و پاکدامنی و تولید نسلی پاک و صالح، مایههای نیکی] برای خود پیش فرستید، و خدا را [اطاعت کرده، از محرّماتش] بپرهیزید، و بدانید که او را ملاقات خواهید کرد، و مؤمنان را [به پاداشهای جاوید] بشارت ده! (٢٢٣) خدا را در معرض سوگندهای خود قرار ندهید، به اینکه [به خداوند سوگند بخورید که] نیکی انجام ندهید و پرهیزگاری پیشه نسازید و بین مردم صلح [و صفا] برقرار نکنید [؛خداوند رضایت ندارد که نامش وسیلۀ خودداری از کارهایی شود که خودش انجام آنها را بر شما لازم دانسته]، خداوند شنوا[ی همۀ گفتهها] و دانا[ی به همه کارهای شما] است. (٢٢٤) « 35 »