به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
سوگند به ستارگان هنگامی که غروب میکنند!
(١)
که همنشینتان [محمّد صلی الله علیه وآله از آیینی که او را به اهداف عالی و مثبت میرساند] منحرف نشده، و [در اعتقادش به آن آیین] به خطا نرفته است
(٢)
از روی هوا و هوس سخن نمیگوید
(٣)
منطقش جز وحی که [بهسویش] فرستاده میشود نیست
(٤)
[جبرئیلِ امین، آن فرشتۀ] بسیار نیرومند به او آموخته است
(٥)
[همانکه] دارای درایت و [عقلی کامل، و بر دریافت وحی و انجام مأموریت] مسلط است
(٦)
[همان که] در برترین افقِ عالم بالاست، [افق معنویت و پیشگاه حق]
(٧)
سپس [از آن افق برای ابلاغ وحی به پیامبر] نزدیک و نزدیکتر شد
(٨)
تا اینکه فاصلهاش با پیامبر بسیار نزدیک بلکه نزدیکتر گشت
(٩)
آنگاه [خداوند بهوسیلۀ فرشتۀ خود] آنچه را میبایست به بندهاش وحی کرد
(١٠)
آنچه را دل [پیامبر از حقایق الهی و فرشتۀ وحی] دید اشتباه ندید
(١١)
پس آیا دربارۀ آنچه را [صادقانه و درست] میبیند با او به گفتوگوی نادرست و بیدلیل میپردازید؟
(١٢)
بیتردید [پیامبر] او را در یک نزولِ دیگر نیز دیده است
(١٣)
در کنار «سدرةالمنتهی»
(١٤)
که «جنّةالمأوی» نزد آن است
(١٥)
آنگاه که سدره را فروپوشاند آنچه فروپوشاند
(١٦)
دیده[اش] نه منحرف شد و نه [از مرز حقیقتبینی] تجاوز کرد
(١٧)
بهراستی برخی از نشانههای بسیار بزرگ [قدرت و ربوبیت] پروردگارش را دید
(١٨)
به من از [دو بُت خویش] «لات» و «عُزّی» خبر دهید
(١٩)
و «مَنات»، سومین بُت دیگرتان، [که شما آنها را تمثال فرشتگانی به عنوان دختران خدا میپندارید و میپرستید]
(٢٠)
آیا [به پندارتان] پسران ویژه شمایند و دختران مخصوص خدا؟!
(٢١)
دراینصورت این تقسیمی غیرعادلانه است، [زیرا دختران را که مورد نفرت شمایند ویژۀ خدا قرار داده، و پسران را مخصوص به خود کردهاید!]
(٢٢)
این [بُت]ها چیزی جز نامهایی [بیمسمّی و بیهویت و فاقد اثر] نیستند که شما و پدرانتان نامگذاری کردهاید، خداوند بر [حقانیت] آنها هیچ دلیلی نازل نکرده است. [مشرکان] فقط از گمان بیپایه و آنچه خواستههای [نامشروعِ] نفسانی آنان اقتضا دارد پیروی میکنند، با اینکه یقیناً از سوی پروردگارشان برای آنان هدایت آمده است
(٢٣)
مگر برای انسان هرچه را آرزو کند فراهم است؟ [نه، دلیلش این است که اینان هرچه را از بُتهایشان آرزو میکنند هرگز برایشان فراهم نمیشود]
(٢٤)
[پس باید با همۀ وجود توجه کرد که] آخرت و دنیا فقط در سیطرۀ مالکیت و فرمانروایی خداست
(٢٥)
چهبسیار فرشتگانی در عوالم بالا که شفاعتشان هیچ سودی نمیبخشد مگر پس از آنکه خداوند برای هرکه بخواهد و بپسندد اجازه دهد
(٢٦)