به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
سوگند به انجیر و زیتون!
(١)
سوگند به طور سینا!
(٢)
سوگند به [مکه] این شهر امن!
(٣)
که ما انسان را در نیکوترین نظم و اعتدال آفریدیم
(٤)
سپس او را [به سبب گناهانش و پافشاری بر آنها] به پَستترین پَستها بازگرداندیم
(٥)
به جز مؤمنانی که کارهای شایسته انجام دادهاند که آنان را پاداشی پایانناپذیر و بیمنّت است
(٦)
پس [ای انسان!] چه چیز تو را [بعد از دلایل روشنگر] به انکار دین و روز جزا وادار میکند؟!
(٧)
آیا خداوند [در داوری] بهترین داوران نیست؟
(٨)
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
بخوان به نام پروردگارت! که [جهان و موجوداتش را] آفرید
(١)
انسان را از خون بسته به وجود آورد
(٢)
بخوان! درحالیکه پروردگارت کریمترینِ [کریمان] است
(٣)
همانکه بهوسیلۀ قلم، نوشتن آموخت
(٤)
[و] به انسان آنچه را که نمیدانست تعلیم داد
(٥)
چنین نیست [که همۀ انسانها اهل سپاس نسبت به علم و قلم و نعمت هنر نوشتن باشند،] بلکه انسان طغیانگر است
(٦)
برای اینکه [با تکیه بر خیالات واهی،] خود را [از التاف خداوند] بینیاز پنداشت
(٧)
مسلّماً بازگشت [همه] فقط بهسوی پروردگار توست
(٨)
مرا خبر ده آن کس که بازمیدارد
(٩)
بندهای را چون نماز میخواند، [آیا سزاوارِ کیفر نیست؟]
(١٠)
مرا خبر ده گرچه [این بندۀ نمازگزار] بر هدایت باشد
(١١)
یا به اطاعت از خداوند و پرهیز از محرّماتش فرمان دهد
(١٢)
مرا خبر ده چنانچه [آن بازدارنده حقایق را] انکار کند، و [از فرمان حق] روی برتابد، [آیا درخور مجازاتِ کوبنده نیست؟]
(١٣)
آیا ندانسته که مسلّماً خداوند [همۀ کارهایش را] میبیند؟
(١٤)
چنین نیست [که میپندارد]، چنانچه [از اعمال زشتش] بازنایستد، موی جلوی سرش را به قهر میگیریم [و به دوزخش میکشانیم]
(١٥)
آری موی جلوی سرِ دروغگوی خطاپیشه را
(١٦)
[آنجاست که] باید اهل محفلش را [به یاری] بخواند
(١٧)
ما [نیز] مأموران سرسختِ آتش را خواهیم خواند
(١٨)
چنین نیست [که بتواند برای نجات خود کاری کند] از او هرگز اطاعت مکن! و سجده بجای آر! و [به پروردگارت] تقرّب جوی!
(١٩)