لطفا منتظر باشید
يونس 
سوره هود 
يوسف 
فَلَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا جَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهَا حِجَارَةً مِنْ سِجِّيلٍ مَنْضُودٍ ٨٢ مُسَوَّمَةً عِنْدَ رَبِّكَ ۖ وَمَا هِيَ مِنَ الظَّالِمِينَ بِبَعِيدٍ ٨٣ وَإِلَىٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ وَلَا تَنْقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ ۚ إِنِّي أَرَاكُمْ بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُحِيطٍ ٨٤ وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ ٨٥ بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ ۚ وَمَا أَنَا عَلَيْكُمْ بِحَفِيظٍ ٨٦ قَالُوا يَا شُعَيْبُ أَصَلَاتُكَ تَأْمُرُكَ أَنْ نَتْرُكَ مَا يَعْبُدُ آبَاؤُنَا أَوْ أَنْ نَفْعَلَ فِي أَمْوَالِنَا مَا نَشَاءُ ۖ إِنَّكَ لَأَنْتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ ٨٧ قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا ۚ وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَىٰ مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ ۚ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ ۚ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ ۚ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ ٨٨
چون عذابِ ما دررسید آن [شهرِ آلوده] را زیرورو کردیم، و بر آن بارانی پی‌درپی از سنگِ گِلِ پخته فروریختیم‌ (٨٢) [سنگ‌هایی] که نزد پروردگارت دارای علامت بود، و آن [شهر برای پند‌گرفتن]، از ستمکاران دور نیست‌ (٨٣) و به‌سوی مردم مَدین، برادرشان شعیب را [فرستادیم]، گفت: ای قومِ من! خداوندِ یکتا را بپرستید! که شما را جز او هیچ معبودی نیست، از پیمانه و ترازو نکاهید! زیرا شما را توانگر می‌بینم، و بر شما از عذابِ روزی فراگیر می‌ترسم‌ (٨٤) ای قومِ من! پیمانه و ترازو را براساس عدالت پُر و کامل کنید، و از اجناس مردم نکاهید! و در زمین دست به تبهکاری و فساد نزنید! [که بسیار زشت و ناپسند است‌] (٨٥) آنچه خداوند [از کسب و کارتان سود] باقی می‌گذارد اگر مؤمن هستید برای شما بهتر است، من بر شما [مسلط و] نگهبان نیستم‌ (٨٦) گفتند: ای شعیب! آیا نمازت به تو فرمان می‌دهد که ما آنچه را پدرانمان می‌پرستیدند رها کنیم؟ یا از تصرف در اموالمان مطابق دلخواهمان دست برداریم، تو که شخصی با درایت و رشدیافته‌ای! (٨٧) گفت: ای قومِ من! مرا خبر دهید اگر بر دلیل [و معجزۀ] روشنی از سوی پروردگارم [متّکی] باشم، و از سوی او رزقِ با ارزشی [چون منصب نبوت] نصیبم شده باشد، [باز هم مرا باور نمی‌کنید؟] من نمی‌خواهم آنچه شما را از آن بازمی‌دارم خود مرتکب شوم، تاجایی‌که توان دارم جز اصلاح [امور شما] را نمی‌خواهم، موفقیتم فقط در گروِ [یاری] خداست، بر او توکل کردم، و [با توجه و اخلاص] به او بازمی‌گردم‌ (٨٨)