لطفا منتظر باشید

جلسه 70

(قم حوزه علمیه قم )
-

عناوین این سخنرانی

با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید

بسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی جمیع الانبیاء و المرسلین و الائمة المعصومین علیهم السلام.
مطالب روز قبل را که براثر یک حادثه تلخ از جانب کلیسا تمام اروپا را به حس گرایی کشید و آنجا مسئله انکار غیب فوق العاده قوت گرفت. برایش من یک جمله کوتاهی دارم یعنی برای کل حادثه، که چندصدسال تنور این حادثه داغ بود، کشیشان، کاردینال ها، پاپ‌ها با مسائلی که دانشمندان، چه درباره طبیعت و چه درباره انسان مطرح کردند مخالفت کردند و گفتند: این حرفها با تورات و انجیل نمی سازد. بین دانشمندان و بین کلیسا یک اختلاف کاملی پدید آمد. کلیسا برای اینکه جلوی پیشرفت رشته‌های مختلف علمی را که به نظر خودش مخالف با تورات و انجیل بود بگیرد، محاکم سخت تفتیش عقاید را تشکیل داد، بالای 5 میلیون نفر را محکوم به اعدام به صورت های گوناگون کرد. نهایتا باعث شد که در صف اول دانشمندان و دانشجویانشان و کم کم مردم علیه دین به معنای کلی مسئله، موضع گیری کنند. به نظرشان آمد که باید بالکل رابطه انسان با دین قطع بشود، و اگر دینی هم بخواهد بماند باید حبس در کلیسا بماند، مردم اگر شوقی برای عبادت دارند، عبادت هایی که دانشمندان قبول نداشتند، فقط یک شنبه بروند کلیسا. این جمله این است که بددینی باعث بی دینی شد. یعنی عامل بی دینی اروپا، بددینی دینداران اروپا و روحانیون مسیحی اروپا شد. البته ضرر بددینی مبدئش فقط کلیسا نبوده، بلکه ابتدای تاریخ نقطه بی دینی از بددینی دینداران و بدعملی دینداران شروع شد.
یکی از مسائلی که مرحوم آیت الله العظمی بروجردی خیلی از آن وحشت داشتند همین بود بخصوص نسبت به هم لباسی هایشان. اینکه ده سال هم مرحوم امام مرتبا به زی طلبگی اصرار داشتند به همین خاطر بود. حتی من مرحوم آقای بروجردی را زیارت کرده بودم. یک جمله طلایی 24 عیار از ایشان برای شما بگویم. البته من اوائل تکلیفم بود ایشان دیگر سال آخر عمرشان بود. در درسهایی که ایشان داشتند، قبل از شروع ماه مبارک رمضان و قبل از شروع دهه عاشورا این جمله را به کسانی که در درسشان حضور داشتند مي‌فرمودند. حدود 600 تا هفتصد نفر واقعا درس خوان محضر مبارک ایشان می‌آمدند. به نظرم یک نگاه عمقی به این مسئله، ایشان داشتند که بی دینی از بددینی نشأت گرفته. خیلی جوان هایی که بی دین شدند پیش خود من اقرار کردند که این دینی که پدر و مادر ما داشتند و آن سخت گیری هایی که به ما مي‌کردند ما را زده کرد و ما دیدیم راحتی زندگی مان در این است که از دین جدا بشویم. حالا ایشان سفارش‌هاي زیادی در نصیحتشان نزدیک ماه رمضان و دهه عاشورا داشتند یکی اش این بود که مي‌فرمودند: اگر در ماه رمضان، اگر در دهه عاشورا یک بار برای نماز صبحتان دیرتر از صاحبخانه بیدار شدید همان روز ساکتان را بردارید و برگردید قم. چون آبروی دین در خطر است. این سفارش این مردم بزرگ مربوط به آن نگاه عمیقش به همین مسئله بود که به طور گسترده در تاریخ و علی الخصوص در اروپا اتفاق افتاد و آگاهی ایشان هم به مکتب حسی در اروپا خیلی آگاهی گسترده ای بود. قبل ازاینکه مشرف بشوند قم مرحوم شهید مطهری مي‌فرمودند: ما شنیده بودیم که یک عالم بزرگوار ذوفنون در شهر بروجرد زندگی مي‌کند. یک تابستان من بلند شدم رفتم بروجرد با ایشان هم مانوس شدم، یک بحثی پیش آمد که ایشان برای روشن کردن این بحث مسئله اروپا و مکتب حس گرایی و منشائش و آثار زیانبارش را برای من توضیح دادند. حالا گوشه بروجرد ایشان یک بخشی از زندگیشان در اصفهان بود و یک بخشی هم در نجف بود و بخش عمده اش هم که بالای 30 سال بود در بروجرد. آقای مطهری مي‌فرمودند و نوشتند که من تعجب کردم از یک آخوندی که مال زمان اواخر مظفر الدین شاه هست که هنوز آگاهی افراد به اوضاع مکتبی اروپا فوق العاده نبوده، چه جور ایشان آگاه به آن جریانات است و انگار اصلا خود ایشان در متن جریانات بوده است.
و خیلی خوب است که یک روحانی حالا به قول شیخ بهائی که نقل مي‌کنند فرمودند: من آن زمان که رشته‌ها محدود بوده، عالِم در همه رشته های علم هستم، ولی در هیچ رشته ای هم متخصص کامل نیستم. خوب است ما جغرافیای جهان را بدانیم مکتب های امروز جهان را در حدی بشناسیم، جریان دین و دین زدایی را و منشأ بی دینی را در دنیا بدانیم، اینها خیلی به ما کمک مي‌دهد.
در هر صورت بی دینی از بد دینی شروع شد وقتی این موج در اروپا تمام شد یعنی دانشمندان و حکومت‌ها با کمک همدیگر توانستند کلیسا را از دخالت کامل در امور حکومتی عقب برانند و مریدانشان را محصور در کلیسا بکنند آن هم هفته ای یک روز یکشنبه. و تقریبا یک فضای آزادی پیدا شد، دو مرتبه دانشمندان اروپا در صف اول این حجاب ساخته شدة کلیسا را به روی فطرت شان کنار زدند و این که مکتب حس گرایی را به عنوان یک مکتب صد درصد قابل قبول بدانند دیوارش را خراب کردند و دو مرتبه به فطرتشان برگشتند. همان برگشتی که فکر مي‌کنم در سوره اعراف آنجایی که ابراهیم بت‌ها را شکست و مردم از او پرسیدند کار تو بوده؟ ایشان جواب داد ]بل فعله کبيرهم[‌  نه. از این بت بزرگ بپرسید که شاید او این کار را انجام داده باشد. خداوند مي‌فرماید: آنها به درونشان برگشتند. یعنی به فطرت که این مجسمه از جایش که نمی‌تواند حرکت بکند، نمی‌تواند بت‌شکنی بکند اینها که حرف نمی‌زنند و نمی‌بینند خود این پایة مکتب حس‌گرایی را لرزاند البته لج بازها این طور هم نیست که همه قبول کرده باشند، لج بازان حکومت نمرود حکم قتل ابراهیم را دادند. آنهایی که درآمدشان و ریاست شان از بت پرستی بود  در مقابل حق کبر داشتند.
حالا که پرده کنار رفت از قلب دانشمندان رویکرد به عالم غیب شروع شد. من ناچارم این مقدمه و توابعش را برای شما بگویم تا به یک آیه بسیار فوق العاده قرآن درباره خدا برسیم که ما تا این جریانات فکری برای مان حل نشود آن آیه کاملا تجلی در ما نمی کند.
در برگشت از این حس گرایی کتاب های خوبی نوشته شد غیر از آن 40 مقاله ای که دیروز گفتم در یک کتاب به عنوان اثبات وجود خدا جمع کردند که همه آنها اقرار به غیب کردند. این خیلی مهم است. یعنی آن حاکمیت ننگین کلیسا که از روی علم و دانشمندان برداشته شد، اینها توانستند به فطرتشان برگردند و بروند دنبال خدا. حالا کلی مسئله بالاخره خیلی مهم است که برایشان روشن شد. بعد یک عده ای از آنها هم گرایش به اسلام پیدا کردند. تعدادی از آنها مردند و یک تعدادی هنوز هستند. من با بعضی هایشان در انگلستان و آلمان ملاقات کردم واقعا چهره‌های بسیار مهم علمی و مومن به پروردگار که بعد از یافتن حق به اسلام هم رجوع کردند. البته اول اسلام تسنن و بسیاری شان بعد به اسلام اهل بیت برگشتند.
کتاب‌های خوبی نوشتند اولا جریان محاکم تفتیش عقاید و قرون وسطی را من مفصلش را به شما بگویم در چه کتاب هایی هست. تاریخ آلبرمآله. بخش قرون وسطایش. یک تاریخ 14-15 جلدی است و خوب هم نوشته شده. ترجمه خوبی هم شده. یعنی مترجمان بسیار قوی این کتاب را ترجمه کردند، هر چند جلدش را یک نفر ترجمه کرده. یکی تاریخ تمدن ویل دورانت است که خیلی مفصل است. البته ما به هر دو کتاب انتقادهایی هم داریم. تاریخ تمدن اسلام گوستاو لوبون است که در فرانسه نوشته شده. خدا در طبیعت است که فلاماریون فرانسوی نوشته. اینها همه مال بعد از خاموش شدن آتش خطرناک مبارزه کلیسا با علم و عالمان بوده، و نزدیک ترین کتاب هم که البته صاحبش از دنیا رفته، برنده جایزه نوبل هم در دنیا شد، آن وقتی که جایزه را درست مي‌دادند. الان که دیگر جایزه را درست نمی دهند. یعنی از آن جهت وصیت خود نوبل خارجش کردند. افتاده در جریانات سیاسی و به افرادی مي‌دهند که واقعا صلاحیت ندارد آدم به آنها بگوید انسان.
این کسی که به حق جایزه نوبل را گرفته الکسیس کارل فرانسوی بود که از جراحان رده اول پزشکی بود و آدم متخلق به اخلاق و آدم دیندار و اهل خدا بود. پاریس هم زندگی مي‌کرد. دو تا کتاب بسیار معروف دارد که به زبان های مختلف ترجمه شده هر دو هم واقعا خواندنی است. من در این 60-70 جلد کتابی که تا به حال نوشتم گاهی از دو جلد کتاب این مرد دانشمند استفاده کردم. آنی که حالا در رابطه با بحث خودمان است، کتاب «راه و رسم زندگی» اوست که آنجا به بی دینی اروپا بسیار شدید حمله کرده. آنجا مطالب بسیار جالبی دارد و نهایتا مي‌گوید اگر اروپا بخواهد از مشکلات خانوادگی و اجتماعی و اخلاقی نجات پیدا بکند راهی ندارد جز اینکه به دین که از غیب برای بشر داده شده برگردد. یعنی کلی مسئله را کاملا قبول دارد. حالا تمام آیات انجیل و تورات را قبول نداشته چون آن قدر تحریف شده که دانشمندانی مثل او قبول نداشتند ولی کلی دین را، خدا را، غیب را و وجوب بازگشت اروپا به دین را در این کتاب راه و رسم زندگی خیلی زنده و مستدل بیان مي‌کند.
حالا برای یافتن حق با توجه به این بحثی که دیروز و امروز داشتیم. وارد یک مسئله بسیار اصولی مي‌شویم.
خداوند متعال خودش در قرآن مجید تشویق و امر مي‌کند به اینکه سه کتاب را ما مطالعه کنیم. حالا عرض کردم اینها تفصیلی لازم نیست، ولی اجمالیش یقینا واجب است با توجه به حکمی که در اول رساله های عملیه نوشته شده که تقلید در اصول دین جایز نیست پس بر همه ما لازم است، گسترده‌تر كار كنيم حالا در عمل یا در تبلیغ دین و در رساندن دین به مردم سه کتاب را پروردگار عالم شدید سفارش مي‌کند ما مطالعه بکنیم. بخشی از آیات این سه کتاب را هم در قرآن مجید نقل مي‌کند. یک کتابش هم که کل آیاتش نقل شده. یک کتاب به تعبیر خود قرآن، کتاب آفاق است که حالا اگر من یادم مانده باشد فکر مي‌کنم روایت از حضرت باقر یا امام صادق باشد. این را باید مراجعه بکنم که هر کسی کتاب آفاق را یعنی جهان را، کتاب هستی را، کتاب خلقت را، کتاب عالم را نداند و مطالعه نکند و چیزی از آن خبر نداشته باشد که یک تعبیر دیگرش هیئت است. یعنی مجموعه عالم و مجموعه آفرینش. امام باقر یا حضرت صادق یکی از این دو بزرگوار می‌فرمایند: کسانی که از آیات کتاب آفاق خبر ندارند، خبر نگیرند، دنبالش هم نباشند، عنّین هستند. یکی از موارد فسخ عقد عنین بودن است. آدمی هم که عنین است از تشکیل زندگی محروم است. از بچه دار شدن محروم، البته اگر آدم متدینی باشد، تشکیل زندگی در اسلام عبادت است. ازدواج عبادت است. بچه داری عبادت است. توجه به تربیت بچه عبادت است. اصلا کل زندگی عبادت در عبادت است. یعنی اگر آدم روایات مربوط به ازدواج و مربوط به مرد و مربوط به حاملگی زن و شیردهی زن و به وظیفه مرد درباره بچه هایش، وظیفه مرد درباره همسرش که یک زمانی من تقریبی به دست آوردم بالای 6 هزار روایت داریم که من در این کتاب نظام خانواده در اسلام که تا بحال 27 بار در ایران چاپ شده و به هفت زبان هم ترجمه شده. ترجمه انگلیسی اش را یک خانم آمریکایی به نام خانم مرگان داشت که من به او پیغام دادم که اگر مي‌بینی ششصد صفحه زیاد است. خلاصه گیری کن. من خودش را ندیدم. پیغام داد که من از نگاه اسلام به خانواده اصلا در حیرت فرو رفتم. غرق در شگفتی هستم. این مسائلی که راجع به شوهر، راجع به زن، راجع به بچه، حتی این را پیغام داده بود که در این کتاب شما نوشتید: در اسلام بوسیدن فرزند عبادت است. اجر دارد و نشان دهنده رافت و مهربانی و اخلاق است. به من پیغام داد من یک خط این کتاب را نمی توانم حذف بکنم. خیلی هم خوب ترجمه کرد چون هم متخصص زبان فارسی بود و هم خودش آمریکایی بود و زبان مادریش انگلیسی بود. کتاب حتی در سایت‌ها هم رفت. یک بار دو تا پرفسور آمده بودند قم برای دیدن چیزی و کاری داشتند. سوال کرده بودند صاحب کتاب نظام خانواده را کجا مي‌شود دید. اتفاقا من سه چهار روز آمده بودم قم، 5 -6 سال پیش یک ناشری به من زنگ زد و گفت: دو تا پرفسور از آمریکا آمدند مي‌خواهند شما را ببینند. گفتم: عیبی ندارد. چه وقت مي‌خواهند بیایند. گفتند: نزدیک غروب. هر دو آمدند خانم هایشان هم با آنها بودند که با کمال شرمندگی حجاب های خانم هایشان از حجاب های حجاب داران مملکت ما بهتر بود. مترجم هم با آنها بود. اینها نظام خانواده را دیده بودند از آن طریق با من آشنا شده بودند. بعد هم شیعه شده بودند و اصرار هم کرده بودند که ما نماز مغرب و عشاء را با شما بخوانیم. هر دوی آنها با همسرانشان از اول نماز تا آخر مغرب و عشاء اشکشان بند نیامد. آدم واقعا مي‌ترسد از این آیه ]إنْ يشأ يذهبکم ويأت بخلق جديد[‌  شما اگر دین مرا نگاه ندارید ردتان مي‌کنم دیگران را به جای شما قرار مي‌دهم. ما اسلام را خوب رعایت نکردیم انصافا در این 30 سال هم خیلی فرصت‌ها را از دست دادیم و هم خیلی بچه بازی هایی را در عموم مملکت درآوردیم که به آبروی دین و دیندار لطمه زد. که قابل جبران نیست. بعضی از خبرهای این حرکات هم به خارج منتقل شد، آنجا هم چماق کردند علیه دین که جلوی موج اسلام گرایی را بگیرند.
در هر صورت آدم نگاه به باب ازدواج مي‌کند مي‌بیند تمامش عبادت است و تمامش ثواب گیری از پروردگار است. اگر اینطور باشد دیگر آدم از زندگی کسل نمی شود. از خانه و خانواده خسته نمی شود. مسئله طلاقی پیش نمی آید. من آمار طلاق را دیروز از سایت‌ها گرفتم مال سال 87 و اوائل امسال است. طلاق در تهران به 86 درصد رسیده. یعنی یکی از فاجعه های عظیمی که دارد برای کشور رخ مي‌دهد و در شهرهای بزرگ دیگر بین 54 ـ 55 و همینطور. اما جاهایی که خیلی دوردست است و خیلی هم مردم ثروتمند نیستند، آمار آنجاها را داده بودند، 11 و 12 درصد که آنها هم به خواست خدا اگر با ما شریک در فساد بشوند به 88 و 86 درصد خواهند رسید و یک نکته عجیبی که اداره آمار گفته بود و من هم همیشه از این ترس داشتم و به همین دولت قبل خبر داده بودم و خیرخواهی کرده بودم، نوشته بود بیشترین طلاق بین زنان شاغل است. الان در صد بالایی در بانک‌ها و ادارات، زنان اشتغال دارند. در دو سال اخیر 86 و 87 قبولی دختران در دانشگاه‌ها 70 درصد بوده. قبولی پسران 30 درصد. یعنی بین ده تا پانزده سال دیگر قطعا بدنه حکومت ما 80 درصدش زن مي‌شود. چون دیگر محصل آن طوری نداریم. پسران خیلی‌ها دنبال تحصیل علم نیستند. دولت هم که نمی تواند بی سواد بیاورد در بدنه خودش و این وحشتی بود که پیامبر 1500 سال پیش داشتند که برآینده امتم از اینکه زنان در همه امور امرای آنها بشوند مي‌ترسم، و امروز گرفتار ترس پیامبر هستیم، زن از مادر بودن و شوهر داری دارد جدا مي‌شود.
یک کتاب که خدا سفارش مي‌کند بخوانیم کتاب آفاق است که اگر ندانیم و نخوانیم عنین خواهیم بود. دیگر ما ناچار شدیم در ترجمه عنین بگوییم که آدم عنین از چه پاداش هایی محروم است. زن داری عبادت است، بچه داری عبادت است. تربیت بچه عبادت است.
من چندتا کتاب را ناچارم به شما آدرس بدهم. در کتب اسلامی یکی از بهترین کتاب‌ها بخش السماء والعالم بحار است که واقعا بخش معجزه کتاب بحار است. البته هر دو کتاب آفاق و انفس در السماءوالعالم به صورت دورنما آمده. کتاب آفاق یک کتابش که آیاتش را توضیح داده السماء والعالم بحار است که من خیلی به این کتاب هم مراجعه داشتم. بسیار روایات مهمی درباره عالم خلقت دارد که یک بخشش توحید مفضل است. البته توحید مفضل درباب توحید بحار است، که نشان مي‌دهد ائمه طاهرین علمشان تحصیلی نبوده، علمشان افاضه از جانب پروردگار بوده. یک کتاب هم «هیئت در اسلام» مرحوم آیت الله سیدهبه الدین شهرستانی است. یک کتاب «نهج البلاغه و آسمان» در 700 صفحه نوشته مرحوم علامه حاج میرزا خلیل کمره ای است، یکی هم کتاب «از جهان‌های دور» است. یک کتاب «نجوم بی تلسکوپ» است یک کتاب «سرگذشت زمین» است. یک کتاب «پیدایش و مرگ خورشید» است. یک کتاب همین «خدا در عالم طبیعت» فلاماریون فرانسوی است و کتاب هایی که درباره حیوانات ودرباره گیاهان نوشته شده. اینها هم کتاب های مستقلی دارد. حالا یک کتابش که خیلی مهم است 900 صفحه به نام «شگردهای طبیعت» است.
کتاب دیگر کتاب «نفس» است. یعنی کتاب وجود خود انسان که در این زمینه سه تا کتاب من به شما معرفی مي‌کنم. یکی «راز آفرینش انسان» که خوشبختانه مترجمش با اینکه کتاب را در فرانسه نوشته کمتر صفحه ای است که نسبت به مطالب متن آیه یا آیاتی از قرآن کریم را درپاورقی نیاورده باشد. یک کتاب «فیزیولوژی انسان» که تقریبا این کتاب شاید ده برابر قوی تر از «راز آفرینش انسان» باشد. چون خیلی جدیدتر از آن کتاب و مفصلتر است. اعضاء و جوارح در این کتاب بسیار عالی توضیح داده شده و کتاب هایی هم مستقلا درباره فقط «مغز انسان» نوشته شده که یکی اش تحت عنوان مغز انسان است. چهارم هم همین کتاب «انسان موجود ناشناخته» آلکسیس کارل.
این چهارتا کتاب هم برای درک نفس یعنی وجود انسان بسیار موثر است و راهنمای عظیمی به جانب پروردگار است و یکی هم کتاب تشریع است که خود قرآن است که این نتیجه بحث امروز است، سورة ابراهیم، آیه 10 که این آیه در سوره ابراهیم است که قهرمان توحید و بت شکن بوده، خیلی عجیب است. ببینید ما مطالعاتمان را در کتاب آفاق، انفس و کتاب تشریع کنار هم بگذاریم ولو اجمالا حقیقت این آیه برای ما تجلی مي‌کند. بعد از این سیر، این آیه خوب برای ما جا مي‌افتد. ]افی الله شک فاطر السموات والارض[‌  حالا شکی درباره وجود خدا برای شما مي‌ماند؟! اصلا شکی وجود دارد؟! این خیلی مهم است که بعد از مطالعه این سه نوع کتاب چقدر زیبا این آیه در دل ما تجلی می‌کند، برمی‌گردیم می‌گوییم: نه به خودت قسم، هیچ شکی در وجود تو وجود ندارد.
 

برچسب ها :