جلسه 106
(قم حوزه علمیه قم )عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شویدبسم الله الرحمن الرحيم الحمدلله رب العالمين و صلي الله علي جميع الانبياء و المرسلين و الائمة المعصومين عليهم السلام.
طرح نعمتها در آيه مورد بحث و آيه قبلش که نعمت وجود انسان را مطرح ميکند به عنوان مخلوق وجود مقدس خالق و پرورش يافته حضرت حق و در آيه اي که در آن هستيم و زمين و آسمان و باران و محصولات بعد از باران را مطرح ميکند فقط بخاطر اين است که بتهاي جاندار و بي جان را از عقايد مردم و از نگاههاي مردم پاک بکند و دفع بکند و اين پرده خطرناک و اشتباه در مصداق گرفتن معبود را کنار بزند، تا جاده براي عبادت حق صاف بشود.
در حقيقت دو آيه شريفه به عموم مردم تلنگر ميزند که عقلها را فعال کند و قلبها را بيدار کند به اينکه غير خدا هيچ کاربردي در زندگي شما ندارد.
اين پروردگار است که هم شما را آفريد هم زمين را براي شما آماده کرد هم آسمان را بالاي سرتان قرار داد هم باران نازل کرد و هم (أَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ) ديگر چه دليلي ميماند براي شما که خود را هزينه غير خدا بکنيد و فرمانبر فرهنگ بت پرستي و طاغوت پرستي باشيد. شما در اشتباه کامل و در خطاي کامل هستيد و وقتي هم که فکر صحيح وانديشه روشن کنيد (وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ) ميدانيد که در کنار پرورگار عالم خالقي ربي و با استفاده (اعبدوا ربکم) ، معبودي وجود ندارد.
بيان نعمتها در همه آيات، براي اين است که شما نعمتهاي عظيميرا که در سوره ياسين اسم برده شده است (افلا يشکرون) . يعني اين مردم با توجه به اين حقايق وقتي بفهمند، در مقام شکر برنميآيند، که شکر در قرآن مجيد عبارت از عبادت کامل است (اعملوا آل داود) عمل بکنيد، (شکرا)، بخاطر تحقق شکر، يعني وقتي شما عبادت ميکنيد شکرتحقق پيدا ميکند.
اينجا شکراً، مفعول لاجل است که در آيه شريفه آمده است.
اولا، ما دسترسي به کيهان و عالم بالا و هفت آسمان و فضاهاي بين اين هفت آسمان، سيارات، کهکشانها، سحابيها نميتوانيم پيدا کنيم، لذا پروردگار عالم هم همه آياتي که درباره آسمان دارد با لغت مفرد يا جمع آورده است. توجه کلي به مسئله داده که بعد مردم را با دعوتي که در قرآن کرده است.
(اولم ينظروا في ملکوت السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ) عقل مردم را هم حرکت بدهد خودشان بروند آزمايش کنند با دوربينهاي نجوميببينند، فکر بکنند، بالاخره يک گوشه از عالم بالا را بفهمند براي اينکه معبوديت ديگران را نفي بکنند و به عبادت خالص برگردند ولي ما بهاندازه ممکن حرفهايي را ميتوانيم درباره عالم بزنيم و آن هم يک گوشه اش که يک گوشههاي کوچکش منظومه شمسي است که خورشيد است و هشت ستاره.
درباره خورشيد مطالبي را شنيديد، خورشيد در حقيقت چراغي است براي منظومه شمسي است و نوري براي موجودات منظومه شمسي است که حرارتي به او داده شده، که اين حرارت هزينه شده ميلياردها سال است و خدا تنها هم ميداند که از اين حرارت چه استفادههايي ميتوان کرد و اين فاصله که بين زمين و خورشيد است يک فاصله عادلانه حکيمانه است. اين حرارتي که در خورشيد است که بايد از راه بسيار دور 150 ميليون کيلومتري بيايد و از چند صد کيلومتر جو هوا هم رد بشود تا به کره زمين برسد يک حرارت مطلوبي بشود.
براي اينکه حرارت خورشيد را متوجه بشويد. کارخانه ساخت فولاد که در آنجا فلز را ذوب ميکنند وقتي ميخواهند شمش فولاد درست بکنند، فلز مذاب در کوره کارخانه فولاد سازي از شدت حرارت سپيد است و در آخر 1450 درجه حرارت به او دميده ميشود تا مذاب بشود، حالا فکر ميکنيد در همه جاي کره زمين آب در 100 درجه به جوش ميآيد، و بخار ميشود.
اين حرارت 1450 خيلي حرارت بالايي است نزديک آن نميشود رفت. آنجا با ابزار کار ميکنند اين درجه حرارت بالا در ذهنتان باشد.
سطح خورشيد داراي 6000 هزار درجه حرارت است، شعلههايي که ميکشد گاهي 16000 هزار کيلومتر است در مرکز خورشيد حرارت 17 ميليون درجه است، اين يک خورشيد است، حالا ميليونها خورشيد کشف شده است، فکر کنيد اين جمله کميل واقعا چه ميگويد که : (و هذا ما لاتقوم له السماوات و الارض)، البته در جمله کميل غضب خدا است، غضب اينجا به هم خوردگي حالت رواني نيست، بلکه غضب در باره خدا مثل غضب انسان نيست، غضب خدا به معني آتش دوزخ است.
همين 17 ميليون درجه حرارت پيش دوزخ هواي بهاري و هواي خنک است. اگر گاهي به ذهن مردم ميآمد که مثلا فرعون چنگيز، صدام، آتيلا، نرون، موسيوليني، هيتلر، هزاران نفر و بعضيها ميليونها نفر را کشتند، عذابشان واقعا متناسب با عملشان است.
قرآن ميفرمايد : (حسبهم جهنم ) ، اين را بدانيد که جهنم به عنوان جريمه کردارشان بس است، يعني او بهاندازه کردارش جريمه ميشود.
حيات همه موجودات کره زمين مديون خورشيد است، خورشيد بايد گفت سرچشمه تقريبا همه انرژيها است بدون نور او ابري تشکيل نميشود، بدون نور او برف و باراني معنا ندارد، بدون حرارت او گياهي رشد نميکند. بدون نور او غذايي به وجود نميآيد چون زندگي همه گياهان بسته به گياه است. بي نور او جانداري در اين عالم نخواهد بود. اين نعمت خداوند است چرا ديگران را عبادت ميکنيد، چرا بندگي بيگانه را ميکنيد اينها مگر چه تاثير حقيقي در زندگي شما دارند، غير از اين است که اينها شما را از هر حقيقتي هم باز ميدارند و در نهايت به عذاب دوزخ دچار ميکنند.