نباشد غیر وصلت مطلب ما بجز ذکرت نباشد بر لب مانسخها دارم از عشق تو دلبر همان عشقی که باشد مذهب مابعالم همچو یارم نیست زیبا به دل نبود وصلش تمنااگر گردد همه عالم مرا یار زغیر یار خود جویم تبرا