مُحَمَّدِ بْنِ عَجْلَانَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یَقُولُ کَانَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ ع- إِذَا دَخَلَ شَهْرُ رَمَضَانَ لَا یَضْرِبُ عَبْداً لَهُ وَ لَا أَمَةً- وَ کَانَ إِذَا أَذْنَبَ الْعَبْدُ وَ الْأَمَةُ یَکْتُبُ عِنْدَهُ- أَذْنَبَ فُلَانٌ أَذْنَبَتْ فُلَانَةُ یَوْمَ کَذَا وَ کَذَا .... بحار الأنوار، ج 46، ص: 104
حضرت صادق فرمود على بن الحسین علیه السلام از وقتى ماه رمضان شروع می شد هیچ یک از غلام و کنیزانش را تنبیه نمیکرد، هر کدام خطائى میکردند، پیش خود یادداشت مینمود، فلان غلام یا فلان کنیز چنان کارى در فلان روز انجام داد، دیگر او را کیفر نمى نمود این خطاها جمع میشد تا شب آخر ماه رمضان.
سپس همه را جمع میکرد آن یادداشت را مى آورد یکى یکى از آنها اقرار میگرفت که در فلان روز چنین کردى ترا تادیب نکردم همه اقرار میکردند، آنگاه در وسط ایشان میایستاد و میفرمود: همه با صداى بلند بگوئید، اى على بن الحسین خدا نیز تمام کردار ترا ثبت نموده همان طورى که شما اعمال ما را یادداشت کردى در نزد او نوشته ای است، سراسر واقعیت که از کوچک و بزرگ اعمالت فروگذارى نکرده تمام کردار خود را در آن مییابى چنانچه ما نیز یافتیم اى على بن الحسین یاد آور خوارى خود را در پیشگاه پروردگار دادگر خدائى که به اندازه سنگینى خردلى ستم روا نمیدارد روز قیامت براى حساب مى آورد، در حساب دارى و گواهى او کافى است امروز از ما در گذر و ببخش تا آن روز خدا از تو بگذرد خودش میفرماید وَ لْیَعْفُوا وَ لْیَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللَّهُ لَکُمْ «ببخشید و چشم پوشى کنید میل ندارید خدا شما را بیامرزد». امام علیه السلام تمام این جملات را بزبان آنها میداد و آنها بلند میگفتند زین العابدین در وسط ایشان ایستاده بود و اشگ میریخت و میگفت خدا؛ تو دستور داده اى ببخشیم کسى را که بما ستم روا داشته اینک بخشیدم تو نیز مرا ببخش تو شایسته ترى به بخشش.
خدا بما دستور داده اى گدا را از در خانه رد نکنیم ما براى گدائى بدر خانه تو آمده ایم پناهنده ى توایم و تقاضاى لطف و عنایت و بخشش ترا داریم بر ما منت گذار و ما را ناامید مگردان تو از همه شایسته ترى باین کار خدایا بخشش کرده اى مرا نیز ببخش که تقاضاى بخشش دارم خدایا تو لطف نموده اى مرا نیز مشمول لطف خویش بگردان اى کریم.
آنگاه روى به آنها نموده میفرمود: من از شما گذشتم آیا شما نیز از من گذشتید چنانچه بد رفتارى با شما کرده ام من فرمانرواى بد و پست و ستمگرى هستم که خود بنده فرمانروائى کریم و جواد و دادگر بخشنده با لطفم.
عرض میکردند با اینکه خطائى نکرده اى از شما گذشتیم. میگفت بگوئید خدایا ما از على بن الحسین گذشتیم همان طورى که او از ما گذشت خدایا او را از آتش رهائى بخش همان طور که ما را از بندگى رهائى بخشید این جملات را میگفتند.
امام میگفت «اللهم آمین یا رب العالمین». سپس میفرمود: بروید شما را بخشیدم و آزاد کردم به امید اینکه خدا مرا ببخشد و از آتش رهائى یابم، روز عید فطر بآنها جایزه میداد به مقدارى که از کمک مردم بى نیاز باشند، هر سال در آخر ماه رمضان بین بیست نفر بیشتر و کمتر آزاد مینمود.
میفرمود: خداوند در هر شب هنگام افطار هفتاد میلیون نفر را از آتش آزاد میکند که همه مستوجب آتش بوده اند در شب آخر به اندازه تمام ماه میبخشد مایلم خداوند ببیند من بندگانم را در دنیا آخر ماه آزاد نمودم بامید آزادى خودم از آتش جهنم.
هیچ گاه خدمتکارى را بیشتر از یک سال نگه نمیداشت اگر بنده اى اول یا وسط سال مالک میشد در شب فطر او را آزاد میکرد باز آنهائى که بجاى این بندگان مى آورد سال دیگر آزاد میکرد تا زنده بود چنین میکرد.
غلامان سیاه سودانى را میخرید با اینکه بآنها احتیاجى نداشت هنگام حج آنها را بعرفات مى آورد بوسیله ایشان کارهائى که انجام آن لازم بود از قبیل تعمیر و پر کردن گودیها و رخنه ها انجام میداد و پس از حرکت همه را آزاد مینمود و مقدارى بایشان پول میبخشید.
منبع : حوزه نیوز