اولا : اهل بیت (ع) مفسران حقیقی قرآن کریم اند ، و قرآن بدون عترت و عترت بدون قرآن نیز ممکن نیست ، چنانکه پیامبر اکرم (ص) درحدیث ثقلین که در کتابهای شیعه و سنی نقل شده است فرمودند: «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی اهل بیتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا ابدا . فانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض» . حال چگونه ممکن است که کسی ادعا کند که احادیث را مستند نمی داند . فقه اسلامی و شیعی بر اساس قرآن ، اجماع و عقل و احادیث متواتره ای است که در سند آنان هیچ جای خدشه و اشکالی وجود ندارد ، چگونه ممکن است کسی که کمترین اطلاعی از حدیث و حدیث شناسی ندارد ، احادیث را رد کند یا سند آنها را ناتمام بداند .
دوما : اولیاء الهی همان کسانی اند که تحت تربیت قرآن و اهل بیت (ع) قرار گرفته و زندگی خود را بر اساس خط کشی دین تنظیم نموده اند. در سایه تقوا و پرهیزگاری به جایی رسیده اند که قرآن درباره آن می فرماید : «الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لاهم یحزنون» .
بالاترین مدال آنان ، مدال تقوا است که تاج کرامتی است که خدا در قرآن معرفی نموده است «ان اکرمکم عندالله اتقیکم» و آیت الله بهجت مصداق بارز اولیاء الهی هستند که خود را وقف اطاعت از خدا و رسول و اهل بیت (ع)نموده بودند .