از علی ام بنین، تا پسری پیدا کرد
چرخ تابان ولایت قمری پیدا کرد
نونهالی به جهان آمد از شیر خدا
که از او نخل شجاعت ثمری پیدا کرد
جای دارد که بنی هاشم بالد بر خویش
کز مه چرخ، مه خوبتری پیدا کرد
مه جبین کودکی افروخت رخ انور خود
که از او دوش علی زیب و فری پیدا کرد
شاید ار ام بنین فخر کند بر مریم
که چو عیسی پسر ناموری پیدا کرد
باب حاجات ابوفاضل، عباس که دل
حاجت خویش بدو برد و دری پیدا کرد
تشنه کامان را سقای وفادار رسید
وادی تف زدگان رهسپری پیدا کرد
دیده بگشود چو بر روی حسین از سر شوق
همچو عنقای و لا بال و پری پیدا کرد
نطق الکن نبود لایق گفتار بلند
گوئی از لطف به «طائی» نظری پیدا کرد
منبع : راسخون