
صبر در برابر شهوات
مسألهاى براى انسان پيش آمده كه در حد اعلاى لذت از شهوت مىتواند قرار گيرد، وجود مقدس پروردگار هم اين لذت و شهوت را قطع كننده رابطه بين خودش و انسان مىداند هيچ گونه هم راضى نمىشود كه عبدش از او جدا شود، فريادش بلند مىشود كه انجام نده، ولى اين انجام ندادن موافق با ميل نيست، موافق با طبع نيست موافق با لذت خواهى انسان نيست.
اگر قدرت صبر نباشد اين آزمايشى كه خداوند از انسان مىخواهد و بشر با صبر همراه علم در كار نباشد، چگونه مىتواند انسان به مقام قرب و به مقام اتصال برسد رسيدن به مقام قرب و مقام وصل كه كار سادهاى نيست، او جهت را در تمام لحظات زندگى آدم بايد رعايت كند يكى آراستگى و ديگرى پيراستگى است.
تا وقتى كه زنده است، در مقابل چنين آزمايشى يا يك چنين حادثه و پديدهاى مثل قرآن مجيد كه در رأس تمام پديدههاست انسان اگر متكى به مقام با عظمت صبر نباشد، لحظه به لجظه دشمن او را از قرآن مجيد دور مىكند و به جاى ايجاد مقام قرب، آلودگى بُعد براى انسان درست مىشود. و اين بعد هم هر چه صبرش كمتر باشد زيادتر مىشود تا به جايى رسد كه آدم به كل حوصلهاش سر رود و به قول قرآن مجيد از دين خارج شود و به قول پيغمبر اكرم صلىاللهعليهوآله مانند تيرى كه از كمان در مىرود از مدار الهى با چنان سرعتى بيرون مىرود. «1» جان انسانها حالت رغبت به خودش مىگيرد و مثل تيرى كه از كمان در مىرود از خدا و قرآن و ائمه طاهرين فرار مىكنند و وقتى كه آدم مثل تير از كمان، از مدار الهى بيرون مىرود به هلاكت و خسران و زيان رسيده است.
قرآن مجيد با همه برترى كه دارد، اگر انسان با علم و با صبر سازنده عمل كند، چون خيلى حوصله مىخواهد، خيلى پايدارى مىخواهد واقعاً در برخورد با قرآن مجيد تمام گردنههاى آزمايشى در مقابل انسان ظاهر مىشود.
انسان درمقابل اين گردنهها همين دو حالت آراستگى و پيراستگى دائم بايد به كار ببرد تا يك ميوه پختهاى شود، از دنيا برود و لايق شود كه او را سر سفره جانان قرارش دهند و براى برخورد با پيغمبر و ائمه در روز قيامت خود پيغمبر و ائمه بسيار از مردم مىخواستند با قرآن و با ائمه اطهار عليهمالسلام هماهنگ شوند.