لطفا منتظر باشید

علل تجدید نبوت ها چیست؟

علت تجدید شریعت ها علاوه بر علت پیشین ـ نابودی یا وقوع تحریف در کتب آسمانی ـ این بود که بشر قادر نبود برنامة کلّی و جامع خود را دریافت نماید.

علل تجدید نبوّتهای تشریعی و تبلیغی و ظهور پیامبران پیاپی و متوقف شدن همة آنها بعد از ظهور خاتم‏الانبیاء، این است که:
اوّلاً بشر قدیم به علت عدم رشد و عدم بلوغ فکری، قادر به حفظ کتاب آسمانی خود نبود؛ معمولاً کتب آسمانی مورد تحریف و تبدیل قرار میگرفت و یا بکلّی از بین میرفت؛ از این‏رو لازم میشد که این پیام تجدید شود. زمان نزول قرآن، یعنی چهارده قرن پیش مقارن است با دوره‏ای که بشریّت، کودکی خود را پشت سر گذاشته و مواریث علمی و دینی خود را میتواند حفظ کند و لهذا در آخرین کتاب مقدّس آسمانی، یعنی قرآن تحریفی رخ نداده. مسلمین از ساعت نزول هر آیه عموماً آن را در دلها و در نوشته‏ها حفظ میکردند به گونه‏ای که امکان هرگونه تغییر و تبدیل و تحریف و حذف و اضافه از بین میرفت؛ لهذا دیگر تحریف و نابودی در کتاب آسمانی رخ نداد و این علّت که یکی از علل تجدید نبوّت بود منتفی گشت.


ثانیاً در دوره‏های پیش، بشریّت به واسطة عدم بلوغ و رشد، قادر نبود که یک نقشة کلّی برای مسیر خود دریافت کند و با راهنمایی آن نقشه، راه خویش را ادامه دهد؛ لازم بود مرحله به مرحله و منزل به منزل راهنمایی شود و راهنمایانی همیشه او را همراهی کنند. ولی مقارن با دورة رسالت ختمیّه و از آن به بعد، این توانایی که نقشة کلّی دریافت کند برای بشر پیدا شده است و برنامة دریافت راهنماییهای منزل به منزل و مرحله به مرحله متوقّف گشت. علت تجدید شریعتها علاوه بر علت پیشین ـ نابودی یا وقوع تحریف در کتب آسمانی ـ این بود که بشر قادر نبود برنامة کلّی و جامع خود را دریافت نماید. با پیدایش این امکان و این استعداد، طرح کلی و جامع در اختیار بشر قرار گرفت و این علت تجدید نبوّتها و شرایع نیز منتفی گشت. علمای امّت متخصّصانی هستند که با استفاده از نقشة کلی راهنمایی که اسلام به دست میدهد و با تدوین و تنظیم آییننامه‏ها و تاکتیکهای موقّت، راه را مینمایانند.


ثالثاً اغلب پیامبران، بلکه اکثریّت قریب به اتفاق آنها پیامبر تبلیغی بوده‏اند نه تشریعی، پیامبران تشریعی شاید از انگشتان یک دست تجاوز نکنند. کار پیامبران تبلیغی، ترویج و تبلیغ و اجرا و تفسیر شریعتی بود که حاکم بر زمان آنها بوده است. علمای امّت در عصر خاتمیّت که عصر علم است، قادرند با معرفت به اصول کلی اسلام و شناخت شرایط زمان و مکان، آن کلّیات را با شرایط و مقتضیات زمانی و مکانی تطبیق دهند و حکم الهی را استخراج و استنباط نمایند. نام این عمل «اجتهاد» است.


 

نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه