در روايات اهل بيت بابى بسيار مهم به عنوان آمادگى و استعداد براى موت عنوان شده كه دانستن ديدگاه هاى آن بزرگواران كه آگاه به همه حقايق بودند در اين زمينه لازم است.
از حضرت عسگرى (ع) از پدران بزرگوارش روايت شده:
«قيل لاميرالمؤمنين (ع) ماالاستعداد للموت؟ قال: اداء الفرائض، واجتناب المحارم، والاشتمال على المكارم، ثم لايبالى أوقع على الموت، ام وقع الموت عليه، والله مايبالى ابن ابيطالب اوقع على الموت، ام وقع الموت عليه:» «1»
به اميرمؤمنان گفتند: آمادگى براى مرگ و استعداد براى انتقال از دنيا به آخرت به چه امورى است؟ حضرت پاسخ داد: عمل به واجبات الهى، دورى جستن از همه حرام ها، احاطه داشتن ارزش هاى اخلاقى بر درون و برون، سپس براى كسى كه آراسته به اين حقايق باشد باكى نيست كه او در كام مرگ افتد، يا مرگ بر او واقع شود، به خدا سوگند پسر ابوطالب هيچ باك و دغدغهاى ندارد از اين كه به مرگ افتد، يا مرگ او را فرا گيرد.
امام (ع) در خطبه معروف به وسيله ميفرمايد:
«لاغائب اقرب من الموت، ايها الناس انه من مشى على وجه الارض فانه يصير الى بطنها، والليل والنهار مسرعان فى هدم الاعمار، ولكل ذى رمق قوت، ولكل حبة آكل وانت قوت الموت، وان من عرف الايام لم يغفل عن الاستعداد، لن ينجو من الموت غنى بماله، ولافقير لاقلاله:» «2»
غائب از نظرى نزديك تر از مرگ نيست، اى مردم بيترديد هركه بر پشت زمين قدم ميزند، به سوى زيرزمين و خانه گور ميرود، شب و روز شتابانه در نابود كردن عمر دركارند، براى صاحب جانى رزقى است، و براى هر دانه نباتى خورندهاى است، و تو اى انسان خوراك مرگى، روزگار شناس، و قدر دادن عمر از مهيا نمودن خود براى مرگ به وسيله ايمان و عمل غفلت نميورزد، ثروت مند با نيروى ثروتش راه نجاتى از مرگ ندارد، و تهيدست و فقير به خاطر تهيدستى اش از مرگ در امان نميماند.
حضرت باقر (ع) ميفرمايد اميرمؤمنان در كوفه پس از خواندن نماز عشا سه بار مردم را ندا نداد تا جائى كه اهل مسجد صداى حضرت را شنيدند:
«ايها الناس تجهزوا رحمكم الله فقد نودى فيكم بالرحيل، فما التعرج على الدنيا بعد نداء فيها بالرحيل، تجهزوا رحمكم الله وانتقلوا بافضل مابحضرتكم من الزاد وهو التقوى، واعلموا ان طريقكم الى المعاد، وممركم على الصراط، والهول الاعظم امامكم، وعلى طريقكم عقبته كؤد، ومنازل مهولة مخوفة، لابد لكم من الممر عليها والوقوف بها فاما برحمة من الله فنجاة من هولها و عظم خطرها، وفظاعة منظرها وشدة مختبرها واما بهلكة ليس بعدها انجبار؟؟:» «1»
مردم خدا شما را رحمت كند، با ابزار و وسائل لازم آماده شويد كه شما را به كوچ كردن از دنيا خوانده اند، با دعوت شدنتان به كوچ از دنيا اين توقف و درنگ بر دنيا چيست؟ برترين چيزى را كه در اختيار داريد و آن تقواست به آخرت خود انتقال دهيد، بدانيد كه نهايتاً راه شما به سوى معاد، و عبورتان بر صراط است، هول و ترس بزرگ تر پيش روى شماست، در مسيرتان عقبه سخت و پرمشقتى وجود دارد، و منازل هولناك و ترس آورى قرار دارد، كه شما را عبور از آنها و توقف در آنها چارهاى نيست، نجات از امور ترسناك دنياى بعد، و بزرگى شأن و مقامش، و زشتى منظره هايش، و سختى عالم و آگاه به حقيقت اعمالش از طريق رحمت خدا ميسر است، يا نهايتاً افتادن در چاه هلاكتى است كه پس از آن روشكستگى اش جبران ندارد.
از معصوم (ع) روايت شده:
«حاسبوا انفسكم قبل ان تحاسبوا، و زنوا اعمالكم بميزان الحياء قبل ان توزنوا:» «2»
وجودتان را پيش از آن كه به محاسبه بكشند، خود به محاسبه بكشيد، و اعمال و كردارتان را در ترازوى حيا بسنجيد، پيش از آن كه آنها را بسنجند و محكومتان كنند.
روايت شده يحيى (ع):
«يفكر طول الليل فى امر الجنة والنار، فيسهر ليله ولايأخذه نوم، ثم يقول عندالصباح: اللهم اين المفر واين المستقر؟ اللهم الا اليك:» «1»
همه شب را در مسئله بهشت انديشه ميكرد، شبش را بيدار بود و خواب او را در كام خود نميبرد، سپس هنگام صبح ميگفت: خدايا راه فرار كجاست، و استقرار در چه ناحيهاى است، خدايا مفر و مستقر جز به سوى تو نيست.
از حضرت باقر (ع) روايت شده:
«ينادى مناد كل يوم: ابن آدم لد للموت، واجمع للفناء وابن للخراب:»
فرزند آدم به دنيا آور براى مردن، اندوخته كن براى از بين رفتن بنا كن براى خراب شدن.
از رسول خدا سؤال شد:
«اى المؤمنين اكيس؟ قال: اكثرهم ذكرالموت، اشدهم لاستعداداً:»
كدام يك از مؤمنان زيرك تر است؟ فرمود: آن كه بيشتر ياد مرگ است، و در مهيا شدن براى موت از همه كوشاتر است.
از حضرت صادق (ع) روايت شده:
«جاء جبرئيل الى النبى فقال: يا محمد عش ماشئت فانك ميت، و احبب من شئت فانك مفارقه، واعمل ما شئت فانك ملاقيه:»
هرگونه كه خواهى زندگى كن بيترديد ميميرى، و هركس را بخواهى دوست داشته باش يقيناً از او جدا ميشوى، و هر كارى ميل دارى انجام ده كه بيشك همان را ديدار خواهى كرد.
به حضرت زين العابدين گفتند: بهتر چيزى كه عبد براساس آن ميميرد چيست؟ فرمود:
«ان يكون قد فرغ من ابنيته و دوره و قصوره، قيل وكيف ذلك قال: ان يكون من ذنوبه تائبا، وعلى الخيرات مقيماً يرد على الله حبيبا كريماً:»
اين كه از بناها و خانه ها و قصرهايش آسوده و آزاد گردد، گفتند: چگونه اين آسودگى ميسر است؟ فرمود: پيش از مرگش با توبه واقعى از گناهانش پاك شود، و بر انجام خيرات پابرجا باشد، و محبوب و بزرگوار بر خدا وارد گردد.
امام صادق (ع) فرمود:
«اذا آويت الى فراشك فانظر ماسلكت فى بطنك وماكسبت يومك، واذكر انك ميت وان لك معاداً:» «2»
چون در رختخواب استراحتت جاى گرفتى با دقت بنگر كه چه لقمهاى وارد شكمت كردى، و در امروزت چه به دست آوردى، و توجه داشته باش كه مرگت حتمى است و براى تو بدون ترديد بازگشتى به سوى خداست.
منبع : پایگاه عرفان