مرحوم آيت الله العظمى صدر كه قبل از آيت الله العظمى بروجردى يكى از سرپرستان بزرگوار و مديران حوزه علميه قم بودند ، قطعه جالبى را نقل كرده و مى فرمايد :
من بعد از مرگ آيت الله العظمى حاج شيخ عبدالكريم حائرى ، مرثيه اى عربى در مرگ حاج شيخ عبدالكريم سرودم - چون ايشان از اديبان مهم عرب بود و شعر عربى را در اوج مى گفت و شخصيت بارز علمى بود - ايشان مى فرمود : اين شعر را كه من گفتم ، از همه شعرهايى كه در مرثيه فوت مرحوم آيت الله حائرى گفته شده بود ، بهتر شد .
خاندان آيت الله حائرى اين شعر آيت الله صدر را گرفتند و به حجّار دادند ، دور سنگ قبر آيت الله العظمى حائرى حجّارى كردند كه اكنون نيز هست . آخرين بيت اين اشعار ، به اين نيم بيت تمام شده است :
» لدى الكريم حلّ ضيفاً عبده «
ترجمه فارسى آن اين مى شود كه عبدِ خداى كريم ، به عنوان ميهمان بر خداى كريم وارد شد . »هاء « عبده ، ضميرى است كه به كريم بر مى گردد و عبدالكريم مى شود . »حلّ « ؛ يعنى فرود آمد ، وارد شد و »ضيفاً « ؛ يعنى به صورت ميهمان ، نزد چه كسى ؟ خداى كريم .
وقتى اين نيم بيت را با حروف ابجد به عدد در مى آورند ، هزار و سيصد و پنجاه و پنج قمرى مى شود كه سال وفات مرحوم آيت الله العظمى حائرى بود . اين را شعرا ماده تاريخ مى گويند .
منبع : پایگاه عرفان