باز ايشان مطلب ديگرى مى گويد : فرض كنيد شما نشسته ايد ، بچه كوچكى كه همسايه شماست و شما را مى شناسد ، كنار شما آمد ، مى گويد : در كوچه ما خانه اى آتش گرفته بود و دود از آن بيرون مى آمد . من نمى دانم كدام خانه بود .
مرحوم فيض مى گويد : اين خبر دهنده بچه است ، خانه آتش گرفته نيز معلوم نبود ، اما امنيت خاطر شما را به هم مى ريزد و شما را دچار اضطراب مى كند كه نكند خانه ما باشد . فوراً به منزل خود رفته ، يا تلفن مى كنيد كه ببينيد چه خبر است . تا بگويند : نگران نباش ، خانه ما آتش نگرفته ، خانه همسايه است .
بالاخره خبر آن بچه شما را از آن حال و آرامش درآورد و نگران كرد . مى توانستيد بى تفاوت باشيد ؟ نه . دست خودتان نبود كه نگران نباشيد .
آن وقت مرحوم فيض مى فرمايد : بچه اى چنين خبرى مى دهد و شما را نگران مى كند ، اما خدا و انبيا از جهنم خبرداده اند ، هنوز شما را نگران نكرده است كه درگناه دست و پا مى زنيد ؟ قيامت را باور نكرده ايد و نپذيرفته ايد ؟
منبع : پایگاه عرفان