لطفا منتظر باشید

2 - پذيرفتن حرف بچه و نپذيرفتن حرف خدا

  • تاریخ انتشار:   4 دى 1391
  • تعداد بازدید:   464

 

 باز ايشان مطلب ديگرى مى‏گويد : فرض كنيد شما نشسته‏ايد ، بچه كوچكى كه همسايه شماست و شما را مى‏شناسد ، كنار شما آمد ، مى‏گويد : در كوچه ما خانه‏اى آتش گرفته بود و دود از آن بيرون مى‏آمد . من نمى‏دانم كدام خانه بود .

 مرحوم فيض مى‏گويد : اين خبر دهنده بچه است ، خانه آتش گرفته نيز معلوم نبود ، اما امنيت خاطر شما را به هم مى‏ريزد و شما را دچار اضطراب مى‏كند كه نكند خانه ما باشد . فوراً به منزل خود رفته ، يا تلفن مى‏كنيد كه ببينيد چه خبر است . تا بگويند : نگران نباش ، خانه ما آتش نگرفته ، خانه همسايه است .

 بالاخره خبر آن بچه شما را از آن حال و آرامش درآورد و نگران كرد . مى‏توانستيد بى‏تفاوت باشيد ؟ نه . دست خودتان نبود كه نگران نباشيد .

 آن وقت مرحوم فيض مى‏فرمايد : بچه‏اى چنين خبرى مى‏دهد و شما را نگران مى‏كند ، اما خدا و انبيا از جهنم خبرداده‏اند ، هنوز شما را نگران نكرده است كه درگناه دست و پا مى‏زنيد ؟ قيامت را باور نكرده‏ايد و نپذيرفته‏ايد ؟

 

منبع :
نظرات کاربران (0)
ارسال دیدگاه