تفكر در حقيقتِ خود مقدمه براى خودشناسى است ؛ چون حضرت حق در قرآن مجيد مى فرمايد :
» وَ فِى أَنفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ «
شما خدا را از وجود خود بشناسيد ؛ يعنى انديشه كنيد كه وجود فعلى شما كه داراى اين همه شگفتى است ، نبود و بود شد ، شما نبوديد كه بود شديد ، پس بايد قدرتى بوده باشد كه شما را بود كند ، همان ، قدرت خداست .
اگر خود وجودت گم باشد ، خدا را پيدا نمى كنى ، اما اگر خود را بفهمى، به خود معرفت پيدا كنى ،كه روزگارى نبودى :
» هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنسَنِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيًْا مَّذْكُورًا «
نبودى كه قابل ذكر باشى . وقتى نبودى ، در مورد تو هيچ بحثى نبود . بعد از اين كه آن »لَمْ يَكُن شَيًْا مَّذْكُورًا « بود شد ،
» إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَنَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَهُ سَمِيعَاً بَصِيرًا «
با اين ديد، خودى را كه گم كرده اى ، پيدا كنى ، خدا را پيدا مى كنى .
منبع : پایگاه عرفان