فارسی
شنبه 03 آذر 1403 - السبت 20 جمادى الاول 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

ابوسعيد و مسئله پند و عبرت‏

ابوسعيد ابوالخير با جمعى از اصحاب از كنار دهى در نيشابور به طرف مقصدى مى گذشتند.

مردى كنّاس مشغول خالى كردن چاه مستراح بود، اصحاب از بوى تعفن كثافات دماغ خود را گرفتند و به سرعت از آن محل گذشتند، ولى مشاهده كردند شيخ نيامد.

چون نظر كردند ديدند شيخ با حالت تفكر كنار كثافات ايستاده. فرياد زدند: استاد! بيا.

فرمود: مى آيم، پس از مدتى تأمل در كنار كثافات به سوى اصحاب روان شد، چون به آنان رسيد، عرضه داشتند: اى راهنما! براى چه كنار كثافات ايستادى؟

فرمود: چون شما دماغ خود گرفتيد و به سرعت حركت خود افزوديد، آوازى از كثافات و فضولات برخاست كه هان اى روندگان! ديروز ما با حالتى طيب و طاهر و پاكيزه و رنگ و بويى بسيار عالى بر سر بازار به صورت سبزيجات و ميوه جات و حبوبات قرار داشتيم و شما بنى آدم به خاطر به دست آوردن ما، بر سر و بار يكديگر مى زديد و به انواع حيله ها و خدعه ها متوسل مى گشتيد و از هيچ گونه تقلب و زورى خوددارى نمى كرديد، چون ما را به دست آورديد خورديد، ما بر اثر چند ساعت همنشينى با شما تبديل به اين حال گشته و به اين سيه روزى افتاديم، به جاى اين كه ما از شما فرار كنيم، شمايى كه باعث اين تيره بختى براى ما شديد، شما از ما فرار مى كنيد؟! اى اف بر شما!!

من كنار كثافات ايستاده و به پند و نصيحت آنان گوش فرا داده تا شايد عبرتى از آنان بگيرم!


منبع : پایگاه عرفان
0
0% (نفر 0)
 
نظر شما در مورد این مطلب ؟
 
امتیاز شما به این مطلب ؟
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

آخرین مطالب

حكايت گرگان و كرمان‏
حکایت گرسنگى شقيق بلخى‏
مرا قدرت ازدواج نیست!
دنياى عجيب حيوانات‏
هجرت‏
صفات شيعيان‏
على را برايم توصيف كن‏
خانه‏اى دو در
مخالفت با هواى نفس اساس پاكى‏ها
حکایت ترجيح خدا بر همه چيز

بیشترین بازدید این مجموعه

دامادی که شب عروسی غذایش را بخشید!
استغفار ماهيان دريا براى طالب علم
حكايت گرگان و كرمان‏
حكايتى از رمى جمرات‏
گردنبند با برکت حضرت زهرا(س)
حکایت گرسنگى شقيق بلخى‏
حکایت خدمت به پدر و مادر
صبر ديندارن بر مصائب‏
حالتان چطور است؟
حكايت گرگان و كرمان‏

 
نظرات کاربر

پر بازدید ترین مطالب سال
پر بازدید ترین مطالب ماه
پر بازدید ترین مطالب روز



گزارش خطا  

^