
حفظ پاكى و پاكدامنى در فضاى عشق

جوانى در حالى كه در تب عشق مىسوخت و از فشار حفظ عفت و پاكدامنى به خود مىپيچيد، براى چارهجويى به محضر مبارك امام صادق عليه السلام مشرف شد.
او با همه وجود عاشق و دل بسته كنيز ماهروى همسايه شده بود، جريان عشق، از يك نگاه عادى و معمولى در رهگذر آغاز شد و قرار و آرام را از جوان برده بود، او از امام درخواست داشت در اين مشكل سنگين به او يارى دهد و راهى براى نجاتش از اين مسأله به او بنماياند.
حضرت فرمود: هرگاه بار ديگر چشمت به آن كنيز افتاد با گفتن اين جمله: «أسئل اللَّه من فضله» و مداومت بر آن، از مقام فضل و كرم پروردگار، حل اين مشكل را درخواست كن.
جوان به گفته حضرت عمل كرد، چند روزى نگذشت كه صاحب كنيز به ديدن جوان رفت و گفت: براى من سفرى پيش آمده است كه ناگزير از رفتن هستم ولى مانع از رفتنم وجود كنيز من است.
من نه مىتوانم او را همراه خود به سفر ببرم و نه مىتوانم وى را در خانه، تنها بگذارم، اينك از تو مىخواهم او را در خانه خود نگهدارى كنى تا من از سفر بازگردم زيرا به ديگرى اعتماد ندارم كه او را نزد وى بگذارم.
جوان صالح پاك دامن كه يگانه آرزويش رسيدن به وصال كنيز بود و بايد از چنين پيش آمدى با همه وجود استقبال مىكرد، از پذيرفتن اين مطلب عذر خواست.
گفت: كسى در خانهام نيست كه از كنيزت مراقبت كند و شايسته هم نيست كه من و او به تنهايى در جاى خلوتى قرار گيريم زيرا ممكن است من در خطر گناه افتم و نتوانم خود را حفظ نمايم بنابراين از تن دادن به اين كار پوزش مىخواهم.
صاحب كنيز گفت: من كنيز را به قيمت مناسبى به تو مىفروشم كه هر گونه تصرفى در او براى تو مشروع باشد مشروط به اين كه تو پول آن را بر عهده خود ضمانت كنى و آنگاه كه بازگشتم خود كنيز رابابت پولى كه به عهده گرفتهاى به من برگردانى.
جوان اين پيشنهاد را قبول كرد و مدتها كنيز در اختيار او بود تا بهره خود را از او برگرفت.
چند روزى پيش از بازگشتن صاحب كنيز كارگزاران حاكم از بودن چنان كنيزى نزد آن جوان با خبر شدند و به هر وسيلهاى كه بود او را براى حاكم از وى گرفتند و دو سه برابر قيمتش به آن جوان پول پرداختند.
هنگامى كه صاحب كنيز از سفر آمد سراغ كنيزش را گرفت، جوان حقيقت مطلب را شرح داد و همه پولها را تسليم صاحب كنيز كرد، آن مرد گفت: اكنون كه چنين شده من همان مقدار پولى را كه تو ضامن شدهاى برمىدارم و بقيه آن، حلال خودت باد!
جوان در اين ماجرا به خاطر ديندارى و پاك دامنى و حفظ عفت نه تنها از فضل خدا در مورد كامرانى از كنيز بهرهمند شد، بلكه پول قابل توجهى هم نصيبش گرديد و به زندگىاش كمك كرد .