شب چهارم
(تهران مسجد امیر)عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین صلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.
کتابهای مهم کتابهایی که از دورانهای خیلی دور شیعه به یادگار مانده است روایتی را از وجود مبارک رسول خدا نقل میکنند خیلی روایت جالبی است. که پیغمبر فرمودند انا ادیب الله و علی ادیبی، قبل از اینکه روایت را ترجمه کنم میدانیم که رسول خدا پیش از به دنیا آمدنشان پدر بزرگوارشان در مدینه در سفری که به آنجا داشتند در سن کاملا جوانی از دنیا رفتند، حدود سن بین پنج تا شش سالگی مادر بزرگوارشان در جوانی از دنیا رفت. سرپرستی حضرت به دست جدشان عبدالمطلب افتاد، عبدالمطلب موحد بود چون از نسل حضرت ابراهیم بود و ابراهیم هم چنانکه در سوره ابراهیم است کنار خانه کعبه دعا کرد خدایا من و فرزندان من را از پرستش بت برکنار بدار. این احمقهای غیرشیعه هم که در کتابهایشان مینویسند بعضی از اجداد پیغمبر مشرک بود و بتپرست خلاف این آیه حرف زدند و نوشتند.
خداوند همه خواستههای ابراهیم را مستجاب کرد یکیش هم این بود که در نسلش به خصوص آنهایی که واسطه به دنیا آمدن پیغمبر بودند پدر در پدر، جد در جد، همه اهل توحید بودند، یعنی میدانید مکه مدرسه نداشت، مکتبخانه نداشت، خواننده نداشت، آدمی که بلد باشد چیزی بنویسد نداشت اینها را امیر المومنین فرمودند که زمانی مبعوث به رسالت شد که احدی بلد نبود بخواند، احدی بلد نبود بنویسد، بنابراین عبدالمطلب یک آدم موحدی بود ولی از یک علم سرشار الهی عرشی ملکوتی برخوردار نبود ولی یک انسان باوقار با متانت والای با ادبی بود.
طولی نکشید که ایشان هم از دنیا رفت، سرپرستی پیغمبر به عهده عمویشان ابوطالب قرار گرفت، خب ابوطالب هم موحد بود و همان اخلاق پدرش عبدالمطلب را وقار او را، متانت او را داشت، پیغمبر اسلام این همه ارزشهای تربیتی و اخلاقی را پیش از بعثت از کجا تحصیل کرد؟ مکه که مدرسه نداشت، مکتبخانه نداشت، خواننده نداشت نویسنده نداشت، جدّ و عموی بزرگوارش هم که فقط اهل توحید بودند دارای آن معارف الهیه و اسرار ملکوتیه نبودند. کی ایشان را تربیت کرد؟ که زمانی که میخواست مبعوث به رسالت بشود به فرموده امام صادق عقلش کاملترین عقل بود، تربیتش کاملترین تربیت بود، ایمانش کاملترین ایمان بود، معرفتش معرفت کامل بود، کی ایشان را تربیت کرد؟ در این روایتی که از خودشان نقل شده و از قدیمیترین کتابهایمان، میفرماید انا ادیب الله مستقیما خدا من را تربیت کرد، اما ما دیگر نمیدانیم شکل برخورد خدا صورت برخورد خدا، کیفیت برخورد خدا به طور مستقیم با وجود مقدس او چگونه بوده است.
اینجا هم واقعا آدم لنگ است، مربی مستقیم آداب من و ادب من خدا بود، انا ادیب الله، درست است سیزده سالی که مکه بودند تمامش را گرفتار کفار مکه بودند، در آن سیزده سال هم در بین عامه مردم خواندن و نوشتن رسم نبود، یک دو سه نفر اول کار خواندن را یاد گرفتند، خدیجه کبری بود که قرآن را یاد گرفت، و آنهایی که در پنهان مسلمان میشدند آنها هم قرآن را از افراد یاد میگرفتند همین، خب وضع سیزده سالی که بعد از بعثت حضرت در مکه بودند بهتر از قبل از بعثت نبود، امیر المومنین چگونه ساخته شد؟ این عظمت، این عقل، این علم، این کرامت، که هجده سالگی من الان فرصت تشریحش را ندارم، ولی برای علم امیر المومنین یک روایت بسیار نابی را پیدا کردم که مربوط به تورات موسی است این را یادداشت کردم دو صفحه است برای انشالله روز جمعه روز غدیر که آن روایت ناب دو صفحه تورات را اینجا بخوانم. این علم دریاواررا، آن ادب و کمالات و اخلاق را از کجا آورده امیر المومنین معلمش کی بوده مکه که معلم و مکتب نداشته آدم حسابی نداشته. آن وقت در سن هفده هجده سالگی قرآن میگوید که بیشتر مفسرین شیعه و بعضی از اهل تسنن آیه را اینجور معنی کردند عنده علم الکتاب، دانش امیر المومنین در سن جوانی آگاهی کامل او به لوح محفوظ بوده که تمام جریانات هستی در آنجا ثبت است. این علمش است. اینها را از کجا آورد؟
پیغمبر میفرماید و علی ادیب، خدا من را تربیت کرد، من مودب به آداب از جانب خدا شدم و من هم علی را تربیت کردم، این چه معلمی است؟ این چه عقلی است؟ این چه علمی است، این چه کمالی است که علی را ساخته. یک عالم بزرگی هست من الان یادم نیست برای قرن چندم است قدیمی است به نام خلیل ابن احمد آدم فوق العادهای بود مطرح است در کتابهای رجالی، این در باره امیر المومنین یک خط تعریف دارد که من شاید خیلی تعریفها را از دانشمندان اسلامی، مسیحی، غربی، شرقی، راجع به امیر المومنین دیدم زیباتر از این تعریف را ندیدم، میگوید که احتیاج الکل الیه، از زمان آدم تا صبح برپا شدن قیامت کل به کمالات و به علم و به ادب علی احتیاج داریم که از این سفره تغذیه کنند آدم بشوند، و استغنائه علی الکل، اما علی ابن ابیطالب در هیچی به هیچ کس نیاز ندارد، احتیاج الکل الیه و استغنائه عن الکل دلیل علی انه امام الکل، این دلیل بر این است که بعد از پیغمبر از اولین انسان حتی انبیاء تا روز قیامت علی پیشرو و امام همه است، مافوق همه است.
یک روایتی پیغمبر دارند غیر از اینی که شنیدی که خیلی روایت مهمی است انا ادیب الله و علی ادیبی، حضرت میفرماید حالا مضمون روایت این است اگر کلماتش را درست بخوانم، چند وقت پیش روایت را دیدم که به امیر المومنین فرمود ارسلت الی الناس عامة من نبوتم عمومی است برای کل مردم تا روز قیامت، یک نبوت عمومی است یک سفرهای است که هر کسی به اندازه ظرفیت خودش از این سفره استفاده میکند، نبوت من برای کل انسانها یک سفره پهن عمومی است ارسلت علی الناس عامة و الیک خاصة، علی جان خدا من را برای مردم عالم نبی عام قرار داد من را برای تو پیغمبر خصوصی قرار داد، یعنی به من مجوز داد هر چی از اسرار و ارزشها و علوم دارم اینها را به تو انتقال بدهم چون ظرفیت تو را هیچ کس ندارد.
پس معلم مستقیم پیغمبر خداست، معلم امیر المومنین پیغمبر است، نبوتش عمومی است برای همه مردم عالم و نبوتش برای امیر المومنین خصوصی است. و در ساختن امیر المومنین کار را به کجا رساند من امروز شش تا هفت تا روایت را در کتابهای مختلف آمده اسم کتابها را هم ببرم، امالی شیخ طوسی، مناقب آل ابیطالب، معان الاخبار الصدوق، بحار الانوار مرحوم مجلسی جلد بیست و هفت که در حساسترین مواقع پیغمبر به امیر المومنین میفرمود تو دعا کن من آمین بگویم، چون دعا کردن تو با آمین من که قاطی شود مستجاب میشود. اینها خیلی عظمت است.
مثلا یک دعایی که حضرت به امیر المومنین فرمود دعا کن من آمین بگویم این بود که فرمود دعا کن خدایا محبت من علی را در دل مردم مومن ثا بت کن، که به خطر نخورد، از بین نرود پیغمبر گفت آمین، تا پیغمبر گفت آمین آیه نازل شد، سَيَجْعَلُ لَهُمُ اَلرَّحْمٰنُ وُدًّا ﴿مريم، 96﴾ حبیب من من عشق به علی را در دل مردم مومن دارنده عمل صالح ثابت کردم، که آنی که واقعا علوی است هیچ وقت علی را در زندگی حذف نمیکند، و رو از امیر المومنین برنمیگرداند، تمام عاشقانش را هم میشناسد امیر المومنین همه را. در اصول کافی است کسی به امیر المومنین گفت احبک، من عاشق شما هستم امیر المومنین فرمود کذبت، دروغ میگویی قطعا، گفت از کجا میگویی من دروغ میگویم مگر تو از دل من خبر داری؟ فرمود من به دلت کار ندارم وقتی به من گفتی من عاشق تو هستم من یک نگاهی به ارواح عاشقانم در عالم ملکوت کردم آنهایی که عاشق من هستند از زمان آدم تا قیامت درجا کل ارواحشان را دیدم تو در آنها نبودی دروغ میگویی. این روایت در کتاب کافی است.
میشناسند عاشقانشان را، دعا میکنند به محبینشان، روز قیامت هم اهل ولایت و محبتشان را تنها نخواهند گذاشت، به هیچ عنوان، روایت دارد در کنار کوثر افراد میآیند پیغمبر میفرماید علی جان اینها که تازه از قبر درآمدند تشنه هستند در این صحرای محشر به دست خودت ظرف آبی از کوثر بده بخورند که این آب را که بنوشند تا ابد دیگر درد تشنگی را نمیچشند، مردم هم میبینند پیغمبر ایستاده کنار کوثر امیر المومنین هم دارد آب میدهد به مردم یک گروه زیادی از مردم میآیند به طرف کوثر خدا به ملائکه میفرماید کلشان را برگردان، پیغمبر اکرم میگوید خدایا امتم خطاب میرسد حبیب من اینها بعد از مرگ تو خیلی جنایت کردند اینها امت حساب نمیشوند، اینها بعد از مرگ تو به هم ریختند اوضاع را، خب این آب برای چه کسانی میماند؟ برای محبان صادق، برای عاشقان راستگو، برای اهل ایمان، برای اهل عمل صالح اینها همه آیه دارد روایت هم دارد.
آن وقت اینجا مردم ممکن است یک مطلبی را بگویند، بگویند بالاخره ما د ر دوره عمرمان بین خود و خدا یک لغزشهایی داشتیم، میدانم برای شما سخت نیست بعضی حرفها، بیشتر ائمه ما یکیش خود امیر المومنین، حضرت حسین، امام چهارم، امام باقر و بیشترین روایت برای امام صادق است و بعد هم حضرت رضا، حضرت هادی، و یک روایت بسیار سنگین هم برای وجود مبارک امام زمان است که خیلی روایت مهمی است، این روایت را هم سید هاشم بحرانی صاحب تفسیر هشت جلدی برهان در کتاب بسیار باارزش غایة المرامش نقل میکند که دوست دارم یک وقتی این روایت را کاملش را از قول امام زمان برایتان بگویم، بسیار مهم است راویاش هم علی ابن مهزیار است این امامانی که اسم بردم، این را عنایت بفرمایید که دایره تشیع محدود است، سفره باز نیست، این امامانی که اسم بردم اینها همشان بر این مسئله اصرار دارند که شیعیان ما مال مردمخور و غارتگر متاع و ابزار و زمین مردم نیستند، این را از شیعه ما سلب بکنید بله شیعه ما ممکن است گناه بکند ولی گناهش بین خودش و پروردگار است.
خب حالا ما را راه دادند کنار حوض کوثر آب هم بهمان چشاندند، آن گناهان بین خودمان و خدا چه میشود، اینجا هم قرآن و هم تقریبا دوازده امام ما فرمودند که به خاطر ما و پیوستگی شیعیان ما به ما و این که اهل اقتدای به ما هستند خداوند لطف میکند گناهان بین خودشان و خدا را هم میبخشد. اما شیعیان ما مال مردمخور نیستند، شیعتنا این یک جمله برای امام صادق است من عفو بطنه، شیعیان ما شکمشان پاک است، عفیف است، یعنی نجس به لقمه حرام نیست. الله اکبر از این مسئله من نمیدانم مردم بیشترشان چرا از مسئله حرام بیخبر ماندند یا باور نمیکنند یا میدانند و عمل نمیکنند.
یک کسی آمد خدمت حضرت صادق، گفت یابن الرسول الله قصد حج دارم، این هم جالب است فرمودند به قول ما فارسی زبانها کارهایت را صاف کردی با مردم؟ عرض کرد بله، فرمودند هیچ گیری گرفتاری نداری؟ گفت نه ندارم، ولی در این مدینه یک شخصی هست از گروه مرجعه، یک مذهب من درآوردی بود که امام صادق تابعان این مذهب را لعنت میکردند، گفت این آدم از من یک طلبی دارد طلبش هم نسبتا طلب سنگینی است. و خب مرد کافری است و مورد لعنت شما و از طایفه مرجعه است و من پول این را نبردم بدهم برای چی بدهم این آدم نجس کافر بد طینت. فکر کرد حالا امام صادق میگوید خب آدم به این خبیثی ما هم اجازه میدهیم پولش ر ا بخوری. فرمودند همین الان بلند شو پول این مرد را ببر بهش بده، اگر طلب او را بدهی خرج سفر میماند برایت بروی مکه و بیایی؟ فرمود تو واجب الحج نیستی مکه رفتنت حرام است برو پول مردم را بده، در روایت دارد امام ششم وقتی این مرد را روانه کردند برود پول آن مرد را بدهد این جمله را فرمودند ان المومن لا یخون، شیعه خائن ما نداریم یعنی پول مردم را خوردن خیانت است، زمین مردم را بردن خیانت است، این را ببین آن را ببین زمینهسازی کن قانون بتراشی مال مردم را به نام خودت بکنی این خیانت است و شیعه ما خائن نیست.
یک پسر دارد امام صادق به نام اسماعیل که زمان حیات حضرت صادق هم از دنیا رفت یک روز به امام صادق گفت پدر من یک پول مختصری دارم میخواهم با فلانی شریک بشوم فرمودند با او شریک نشو، عرض کرد چرا؟ فرمود در مردم قابل قبول حرف است که او هم مشروبخور است هم بیتقوا، گفت یابن الرسول الله زبان مردم که رها است در حق هر کسی هر چی دلشان میخواهد میگویند، قدیم هم بود هر حرفی پشت سر هر کسی زدن حالا که لحظهای است اینقدر وسائل الکترونیکی پر از دروغ است که آدم راستش را نمیتواند از این همه دروغ به دست بیاورد، گفت بابا در حق همه حرف میزنند، فرمود آنهایی که درباره او حرف میزنند آنها آدمهای حرف بزنی نیستند، آنها زبان آزاد و رها ندارند شریک نشو، گوش نداد، شریک شد. مالش را خورد تمامش را، بعد آمده بود به امام صادق میفرمود پدر من به مشورت شما گوش ندادم کل سرمایهام را این شرابخور عوضی خورد، حالا برای من دعا کنید خدا به جای این مال از بین رفته من یک مالی به من عنایت کند، فرمود این دعا مستجاب نیست، من که راهنمایی کردم، پولت را به غیر از مومن نده، من که راهنمایی کردم پولت را به بیتقوا نده، من که راهنمایی کردم با غیرشیعه واقعی کار نکن، این سرمایه عظیم ارتباط با امیر المومنین چه سرمایه محبتی، چه سرمایه معرفتی، چه سرمایه عملی، یعنی شناخت امیر المومنین، اقتدای به امیر المومنین، محبت به امیر المومنین بالاترین ثروت دنیا و آخرت انسان است بالاترین.
خدا میداند در این زمینه ما چقدر روایت و آیه داریم، پیغمبر میفرماید این هم خیلی مطلب جالبی است شاید یا نشنیدید یا همتان نشنیدید یا کمتر شنیدید، پیغمبر اکرم میفرماید کرائم آیات قرآن، کرائم یعنی آن آیاتی که بار معنویاش از همه آیات قرآن در رابطه با انسان بیشتر است چون آیه هم درباره خدا هم داریم که آن پرونده جدا دارد، آیات مربوط به انسان کرائم آیات قرآن مجید در حق علی ابن ابیطالب نازل شده، این را امیر المومنین، پیغمبر به امیر المومنین فرمود یا به مردم فرمود که قرآن چهار بخش است یک بخشش کرائم آیات است این کرائم آیات در حق علی ابن ابیطالب نازل شده.
خدا به ما توفیق داده، چنین امامی را بشناسیم در حد خودمان به چنین امامی اقتدا کنیم، دلمان جای عشق چنین امامی باشد، این سه سرمایه یقین بدانید در دنیا سختترین ترمز در درون ما در برابر گناهان و مال مردمخوری است، آسانکنندهترین مرگ وقت مردن برای ماست، روشنترین چراغ این سه عنصر در برزخ برای ماست، و این معرفت و محبت و عمل هم قیامت نمیگذارد ما معطل بشویم. این جایگاه امیر المومنین در اسلام است، در نبوت، در توحید، در امامت، در دنیا، و در آخرت است. این جایگاه امیر المومنین است.
الهی ما و زن و بچهها و نسل ما را از مولایمان جدا نکن.
این مولای ما مولایی است که از روز ازل خدا برای ما او را مولا قرار داده از روز ازل هم ما را انتخاب کرده غلام این مولا باشیم خدایا جان باختگان منا را با امیر المومنین محشور کن.
مجروحانشان را شفای عاجل عنایت کن، خدایا مفقوداتشان را از حالت مفقودی بیرون بیاور، خدایا توفیق برگزاری کامل محرم و صفر را به ما مرحمت فرما. خدایا ایام غدیر است گذشتگان ما را به امیر المومنین ببخش، وجود مبارک امام زمان را دعاگوی ما، زن و بچههای ما و نسل ما قرار بده.