روز پنجم
(مشهد حسینیه همدانیها)عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین صلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.
آیات و روایات برای کسی که اهل دقت باشد، و به قول خود قرآن مجید تدبر بکند یعنی فقط با زبانش قرآن و روایات را نخواند، با فکرش هم بخواند، با عقلش هم بخواند، با کمک گرفتن از نگاههای پیغمبر و ائمه هم بخواند، به این نتیجه میرسد که قرآن مجید و روایات فقط و فقط برای تغییر رفتار انسان از جانب خدا نازل شده و از ائمه طاهرین صادر شده است.
شما در قرآن مجید میخوانید که پروردگار میفرماید من پیغمبر را مبعوث به رسالت کردم برای سه هدف، و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین، گرچه مردم پیش از آمدن قرآن مجید گرچه که یقینا مردم پیش از آمدن قرآن در انحراف آشکار بودند، یعنی همه رفتارهایشان نامناسب بود، همه رفتارهایشان غلط و اشتباه بود. حالا آن سه هدفی که برای پیغمبر در چهار آیه بیان میکند خودش بحث گستردهای را میطلبد، قبل از قرآن رفتار مردم با خدا یک رفتار انحرافی بود، چی بود انحرافشان؟ برای پروردگار عالم حالا مکه تنها من کشورهای دیگر را خبر ندارم، مکه تنها که مرکز رفت و آمد عرب بود ملت عرب سیصد و شصت معبود آویزان کرده بودند در کعبه، معبود یعنی چی؟ یعنی مردم این سیصد و شصت بت را به عنوان موجودات اثرگذار در کنار خدا علم کرده بودند و نهایت حرفشان این بود که خدا به تنهایی قادر به کارگردانی عالم نیست اینها نه آن مجسمهها، آن ارواحی که گذشتگان اینان با خیالشان بافته بودند و این مجسمهها را به اصطلاح نشاندهنده شکل آن ارواح میدانستند میگفتند آن سیصد و شصت روح کمک میدهند به خدا برای کارگردانی عالم خلقت.
این یک رفتار اعتقادی ظالمانه بزرگی بود، در حالی که خدا قدرتش بینهایت است، خدا نیاز ندارد، خدا یار نمیخواهد، خدا کمک نمیخواهد، خدا به تنهایی جهان آفرینش را آفرید، به تنهایی هم به خوبی اداره میکند و این شریک قرار دادن برای او تهمت به پروردگار بود، يٰا بُنَيَّ لاٰ تُشْرِكْ بِاللّٰهِ إِنَّ اَلشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ ﴿لقمان، 13﴾ اینکه خدا چیزی را نداشته باشد شما بشینید برای او چیزی را بتراشید در خیالتان و در بیرون به عنوان کمک، به عنوان یار، یعنی خدا را نیازمند معرفی کنید، خدا را ضعیف معرفی کنید، خدا را ناتوان معرفی کنید این ظلم عظیم است، این یک رفتار بسیار ناپسند درونی است.
البته این یک ر فتار غلطشان بود، رفتار با پروردگار عالم. خب رفتار صحیح قلبی با خداوند چیست؟ همانی که صد و بیست و چهار هزار پیغمبر اعلام کردند خودشان هم پایبند بودند و این شعار هم دو بار در قرآن مجید ذکر شده است دو بار، سه بار هم نه، لا اله الا الله، هیچ معبودی یعنی هیچ وجود مقدس قابل پرستشی که مستجمع جمیع صفات کمال باشد غیر از خدا وجود ندارد اینهایی که شما ساختید همه خیالی است، همه باطل است، اینجا من یک روایت واقعا پرقیمت از کتاب ارشاد شیخ مفید برایتان بخوانم، شیخ مفید در اواخر قرن سوم مهمترین مرجع تقلید شیعه بوده، و اگر در احوالاتش دقت بشود متخصص یازده رشته علمی در زمان خودش بوده، و یک آدم آن زمان زمانشناس پرقدرتی هم بوده و لقبش هم مفید نبوده، یعنی این لقب را نه پدرش برایش برداشت نه مادرش، در یک جلسهای که علمای بزرگ اهل تسنن حاضر بودند با ایشان بحث کردند و همشان در بحث محکوم شدند یعنی بیجواب ماندند، یکی از بزرگانشان برگشت گفت انت مفید، تو یک آدم سودمندی هستی، دیگر کلمه مفید روی ایشان ماند. معروف شد به شیخ مفید.
کتاب ارشادش هم واقعا کتاب خواندنی است، حالا من نمیدانم ترجمه هم شده یا نه آنی که من دارم دو جلد است عربی هم هست، این روایت در جلد اولش است، خیلی روایت مهمی است، الان یک میلیارد نفر که خود را امت اسلام میدانند ابدا هم حاضر نیستند با ما شیعه همکاری کنند اصلا، نه اینکه حاضر به همکاری نیستند دشمنی هم دارند، نه اینکه دشمنی دارند نوکر دشمنان خدا و اسلام هم هستند، که آنی که پیغمبر در این روایت میگوید اگر کل انجام میدادند فرمایشات پیغمبر تحقق پیدا میکرد ولی حالا که ما میبینیم عکسش است.
انا ادعوکم الی کلمتین، ای مردم یعنی ای همه امت، ادعوکم فقط خطاب به شیعه که نیست، ادعوکم یعنی شما، یعنی کل امت، انا ادعوکم الی کلمتین، من شما امتم را به دو کلمه دعوت میکنم، که این دو کلمه را بعد از مرگ خودش یک روز بعد از مرگ خودش توقف داده، یعنی اصلا نگذاشتند جریان پیدا بکند، در زمان بعد از مرگش امام هشتم میفرماید دوازده نفر فقط پایبند به این حقایق بودند، بقیه که اکثریت را تشکیل میدادند وجودشان باعث تعطیل حرکت این چرخ شد تا الان، یعنی هزار و پانصد سال است متوقف کردند هر روز هم دارند به توقفش کمک میدهند، انا ادعوکم الی کلمتین، من شما را به دو کلمه دعوت میکنم، خفیفتین علی السان، که این دو کلمه گفتنش با زبان خیلی آسان است، خرجی ندارد، معونهای ندارد، سختی ندارد، خیلی راحت است، خفیفتین فی اللسان و ثقیلتین فی العمل، اما این دو کلمه در بعد عمل بسیار باارزش و بسیار کاربرد دارد، خفیفتین فی اللسان ثقیلتین فی المیزان، در زبان جاری شدنش سبک است، اما در بعد عمل بسیار باارزش است، ثقل در اینجا یعنی ارزش، انی تارک فیکم الثقلین یعنی دو تا شیء باارزش، گرانبها، خب این دو تا کلمه چیست؟ میگوید آثار این دو تا کلمه در عمل چیست اول آثارش را میگوید بعد آن دو تا کلمه را میگوید چیست اثر اولش، تملکون بهما العرب و العجم، تمام مردم کره زمین را در عمل به این دو کلمه در سیطره خودتان قرار میدهید، کل میشوند مسلمان، کل. تملکون بهم العرب و العجم، عرب که خب معلوم است عجم یعنی غیرعرب یعنی هر چی غیرعرب است، عجم به معنی ایرانی نیست عجم به معنی غیرعرب است افریقایی، اروپایی، امریکایی، اقیانوسیهای، اگر شما این دو کلمه را در کاربرد داشتنش توجه کنید و در زندگی شما عملی بشود یکی از آثارش این است که تمام مردم کره زمین را در سیطره خود قرار خواهید داد.
ولی الان امت اسلام در سیطره کفر است، صد سال پیش هم امت در سیطره کفر بود، تا قبل از قدرت انگلیس و بلژیک و پرتقال از چهارصد سال پیش به این طرف هم ملت اسلام در سیطره کفر بود، قبلش هم در سیطره کفر داخلی بود چراغ اسلام هم که نگذاشتند بروند بیرون، این یک اثر.
و تنقاد لکم بهما الامم، با اجرائی کردن این دو کلمه تمام امتهای عالم مطیع شما میشوند، شما هستید که به امتهای عالم میگویید به راست راست به چپ چپ، آنها هم گوش میدهند اما بعد از مرگ پیغمبر دشمنان به امت گفتند به چپ چپ به راست راست الان هم دارند میگویند، با همه قدرتی که ما پیدا کردیم در ایران قدرت علمی، قدرت فکری، قدرت نظامی، قدرت سیاسی باز هم پرروها هر روز میگویند نباید از به چپ چپ به راست راست بودن ما رو برگردانید، دیروز هم اوباما سخنرانی میکرد در دانشگاه حرفش این بود که ایران نباید از فرمان به چپ چپ به راست راست ما بیرون برود، یعنی با اینکه حالا قدرت پیدا کردیم آزاد هم شدیم بیرون هم آمدیم، زبان دیپلماسی تقلبی را هم کنار گذاشتیم، صریحا داریم حرف میزنیم باز هم از نحسی بعد از مرگ پیغمبر و حکومتهای بعد از مرگ پیغمبر دارند پررویی نسبت به ما میکنند، حالا نسبت به دنیای عرب که نه پررویی نمیکنند آنها سرباز به کار استعمارند، به کل عرب میگویند به چپ چپ میگوید چشم به راست راست میگوید چشم. نفتت را بده چشم، طلایت را بده چشم، معادنت را بده چشم، تا قبل از نلسون ماندلا در افریقای جنوبی من مدتی در افریقای جنوبی بودم سیاهان افریقای جنوبی که وطنی هستند افریقا ملکشان و زمین و مملکتشان است، یک مشت سفیدپوست انگلیسی و فرانسوی حاکم بر این مملکت بودند نلسون ماندلا بیست و نه سال زندان بود من رفتم زندانش را دیدم میخواستم با او ملاقات بکنم گفتند در چادر تنفس است نمیتواند ملاقات بکند اگر یک سیاهپوستی از شهر ژوانسبورگ میخواست بیاید پروتالیا، یعنی از اصفهان میخواست بیاید تهران، باید میرفت جلوی میز یک سفیدپوست گرگصفت انگلیسی یا فرانسوی گردن کج میکرد گذرنامه میگرفت، وطن برای خودش بود، کشور برای خودش بود اما اجازه رفتن از این شهر به آن شهر را بدون گذرنامه استعماری نداشت، شما خیلی مطالعه در کتابها ندارید تاریخ زمان را هم خیلی مطالعه ندارید خیلی دقت ندارید که بر امت اسلام چی دارد میگذرد و چی گذشته، پیغمبر میفرماید این دو کلمه اگر اجرایی شود تنقاد لکم بهما الامم، تمام امتها مطیع شما میشوند، شما میشوید آقا بقیه هم میشوند مطیع شما.
سه تنجون بهما من النار، فقط با اجرایی شدن این دو کلمه از آتش جهنم نجات پیدا میکنید فقط، ببینید به عمرتان روایتی به این سنگینی و پرباری و به این فوق العادگی شنیدید؟ آن هم در یک کتابی که هزار و دویست سال پیش نوشته شده، کسی نمیتواند سوزن به این روایت بزند بگوید نه شما علمای این روزگار نشستید ساختید از آیات قرآن و روایات ترکیبش کردید و این متن را درآوردید نه روایت جایش معلوم است ارشاد مفید تاریخ نوشته هم اواخر قرن سوم نویسنده هم بزرگترین مرجع تقلید روزگار خودش. کسی که وقتی دفنش کردند خاک روی قبرش ریختند در بغداد دیدند یک نامه افتاد روی قبرش این را همه نوشتند، برداشتند نامه را خواندند دیدند نامه نوشته مضمونش این بود ای کاش خبر مرگت را نمیدادند و مرگ تو امروز برای اهل بیت پیغمبر کمرشکن است امضا حجة ابن الحسن العسکری، یک همچنین آدمی.
دیگر نویسندهای مهمتر از ایشان میخواهید، کتابی در اعتبار مثل ایشان همطرازش را دارید؟ شخصیتی به این باعظمتی را در آن قرن داشتیم؟ نه یک همچنین آدمی در یک چنین کتابی این روایت را نقل میکند، پیغمبر میگوید با این دو کلمه از آتش جهنم نجات پیدا میکنید، اگر این دو کلمه در زندگیتان اجرایی نشود نجاتی هم از آتش وجود ندارد، چهارم و تدخلون بهما الجنة، با این دو کلمه راهتان برای ورود به بهشت صددرصد باز میشود، این دو کلمه چیست؟ شهادة خیلی جالب است، شهادة من این را میخواهم معنی بکنم غیر از آنچه که شما از کلمه شهادت شنیدید، من میخواهم عمق شهادت را برایتان معنی بکنم، شهادت ان لا اله الا الله این که همه وجودتان شهادت بدهد که معبودی کارگردانی، تکیهگاهی، کلیدداری، در عالم هستی مشکلگشایی، روزیدهندهای، جز خداوند متعال وجود ندارد همه گدا هستند و او فقط غنی بینیاز است، و شما دستتان را پیش هیچ کس دراز نکنید، معنیاش این نیست که اگر من نسخه دستم است بچهام دارد میمیرد، پول دوایش را ندارد بیایم پیش شما مردم مسجدی و هیئتی بهتان بگویم بچهام دارد میمیرد راست هم میگویم این هم نسخه پول ندارم پروردگار به دلشان بیندازد پول به من بدهند این را پیغمبر نمیگوید، برای اینکه این کار را یوسف هم در زندان کرد خدا هم هیچ ایرادی نگرفته، فقط دو زندانی خواب دیدند یوسف خوابشان را تعبیر کرد گفت یکیتان اعدام میشوید، یکیتان هم سرکارتان برمیگردید، وقتی آمدند هر دو زندانی را ببرند بیرون به آنی که گفت سر کارت برمیگردی گفت من را پیش اربابت یادت نرود بگو من بیگناه در این گوشه زندان هستم قرآن مجید هم میگوید شیطان یوسف را از یاد این زندانی برد غرق در کارش و دربار و سلطنت و پذیرایی از شاه شد اصلا یادش رفت زندان بود و یک زندانی بیگناه بغل دستش بود.
خدا هم هیچ ایرادی نگرفته در قرآن که هان یوسف، من که بودم، چرا دردت را به این بابا گفتی؟ خب آدم دردش را باید به رفیقش بگوید چه عیبی دارد مرد دردش را به زنش بگوید، زن دردش را به شوهرش بگوید، رفیق به رفیقش، من بیایم به شما بگویم من خانهام را تعمیر کردم دو میلیون تومن بدهکار شدم نمیتوانم بدهم خب شما مومن هستید وظیفه دارید به من کمک بکنید وَ تَعٰاوَنُوا عَلَى اَلْبِرِّ وَ اَلتَّقْوىٰ ﴿المائدة، 2﴾ اینکه میگوید پیغمبر عزیز اسلام شهادت ان لا اله الا الله در توحید حضور داشته باشید، یعنی از خدا نبرّید برای اداره زندگیتان به صهیونیسم و به یهود و به آمریکا و به اروپا و به سگ و گربه مراجعه بکنید، شما مشکل دارید؟ در خلوت به من بگو خدایا مشکلم را حل کن، بعد هم من بهت گفتم برو مشکلت را بگو من مقلب القلوب هستم دل مردم را به تو مهربان میکنم مشکلت را حل کنم این با توحید منافاتی ندارد، هیچ منافاتی ندارد.
یکی آمده بود پول تقسیم کند قدیم بین طلاب در هر حجرهای را که زد طلبه در را باز کرد گفت این یک تومان قابلی ندارد من نذر کردم به این طلبههای درسخوان یک پولی تقسیم کنم، بعد یک طلبه در حجرهاش نشسته بود در هم بسته بود گفت نه خلاف توکل به پروردگار است که من از جایم بلند شوم در را باز کنم بگویم من هم هستم به من هم پول بده، ما اصلا در را باز نمیکنیم این کی هست که به ما کمک بکند، ما فقط دل به خدا دادیم، بنده خدا نیازمند هم بود پول هم احتیاج داشت، مرد در همه حجرهها را زد و به همه پول داد و طلبه هم از لای درز در نگاه میکرد دید نه دارد میرود، یک سرفه بزرگی کرد، این پولدار دید از این اتاق صدای سرفه آمد، آمد در زد طلبه در را باز کرد گفت ببخشید من مثل اینکه یواش در زدم شما نفهمیدید گفت حالا هر چی هست بده بیاد کاری به یواش در زدن و اینها نداشته باش سرفه کردن خلاف توحید نیست، تو باید سرفه کنی بدانند اینجاهستی، باید دردت را بگویی مردم متدین بدانند درد داری، مگر خودش در قرآن نمیگوید وَ فِي أَمْوٰالِهِمْ حَقٌّ لِلسّٰائِلِ وَ اَلْمَحْرُومِ ﴿الذاريات، 19﴾ اگر بندگان من آمدند از شما سوال و درخواست کردند من در اموالتان برای درخواستکننده مستحق آبرودار حق گذاشتم بهش بدهید، این که میگوید توحید یعنی فقط خدا یعنی از خدا نبرّید دستتان را برای اداره امور زندگی جای دیگری دراز کنید بگویید فایدهای ندارد ما با خدا پیوند بخوریم، این را نگویید، توحید.
توحید یعنی همه بتها را بریزید دور، همه بتهای درونی را، همه بتهای بیرونی را، توحید یعنی همینی که وزارت امور خارجه ما وزیر امور خارجه دیروز بعد از غلطکاریهای اوباما آمد کل حرفهای یاوه او را جواب داد که هی اسلحه به رخ ما میکشی مردک، هی گزینه نظامی به رخ ما میکشی، این حرفهای کهنه قدیمی را بریز دور، اگر بنا باشد بگردیم بگرد تا بگردیم این معنی توحید است، یعنی از هیچ سگ و گربه و خوکی نترسیم، یعنی تکیهتان را از من برندارید، یعنی من را معبود واقعی بدانید، شما ببینید اگر خدا در همه شئون زندگی ما یک میلیارد و خردهای نفر تجلی داشت به قول پیغمبر ما آقای تمام ملتها بودیم ملتها هم همه گوش به فرمان ما بودند، سیطره حکومتی ما بر جهان گسترده بود و با این واقعیت از جهنم نجات پیدا میکردیم و میرفتیم بهشت این کلمه اول، کلمه دوم هم انی رسول الله، من را به عنوان معلم زندگی انتخاب بکنید نه لنین را، نه استالین را، نه مارکس را، اینها را به دانشگاهیها میگویم، نه هگل را به شماها هم میگویم نه آدمهای کوچه و بازار را، نه یک فوتبالیست را معلم زندگیات انتخاب بکنی، نه یک هنرپیشه را معلم زندگی انتخاب بکنی نه دایی و عمه و خالهات را معلم زندگی انتخاب بکنی، خدا انتخاب معلم کرده دارد میگوید من انتخابشده خدا را معلم زندگیات انتخاب کن اگر حرفهای من معلم حرفهای خدا را گوش بدهید به این چهار منفعت دنیایی و آخرتی میرسید دو تا دنیایی دو تا آخرتی.
خیلی روایت مهمی است، خب یک بار متن روایت را کامل بخوانم چون بریده بریده کردم برای توضیح دادنش، انا ادعوکم الی کلمتین خفیفتین فی اللسان ثقیلتین فی المیزان تملکون بهم العرب و العجم تنقاد لکم بهم الامم تنجون بهما من النار تدخلون بهما الجنة شهادة ان لا اله الا الله و انی رسول الله این روایت را شنیدید، توضیحش هم شنیدید.
شما شیعه هستید به شما نمیگویم، اما شما فهمیدید در این امت کلی اسلام در این یک میلیارد و خردهای نفر غیر شیعه پیغمبر چقدر غریب است؟ اما ما عادتمان است به غربت ابی عبدالله گریه کنیم ای کاش میشد یک زمینه به مردم میدادیم یک فصلی هم برای غربت پیغمبر گریه میکردیم، یک دانشمند فرانسوی است من در مقدمه یکی از کتابهای قبل از انقلابم آمده به نام انتیندینه، این دو جلد کتاب نوشته هزار صفحه در پاریس خیلی هم فروش رفته، درباره پیغمبر است. آخر جلد دوم مینویسد یا رسول الله من غریبتر از تو کسی را در دنیا نمیشناسم نمیتوانم هم تو را از غربت دربیاورم، ولی به اندازهای که بتوانم به کم کردن غربت تو کمک کنم خودم و زن و بچهام مسلمان میشویم که به این مقدار از غربت تو کم بکنیم، یک مسیحی میگوید.
حرفم تمام شب جمعه است اینجا نماز جماعت است پشت به روضه نکند کسی که زهرا را دلگیر کند، مخصوصا امشب.