لطفا منتظر باشید

روز نهم

(مشهد حسینیه همدانی‌ها)
شوال1436 ه.ق - مرداد1394 ه.ش

عناوین این سخنرانی

با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین صلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

یکی از سفارشات بسیار مهم امام صادق به خانواده‌شان به شیعیانشان، و به مردم بعد خودشان تا روز قیامت سفارش به قرآن کریم بود. درباره قرآنی که حضرت خیلی سفارش داشتند دو سه آیه برایتان قرائت می‌کنم.

یکی اینکه قرآن مجید مومن واقعی به خودش را تلاوت‌کننده می‌داند، ما بیشتر کلمه‌ای که درباره قرآن می‌شنویم قرائت است، اما در سوره مبارکه بقره می‌فرماید اَلَّذِينَ آتَيْنٰاهُمُ اَلْكِتٰابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاٰوَتِهِ ﴿البقرة، 121﴾، آیه پر وزنی است، آیه سنگینی است، به آنانی که کتاب عطا شده، یتلونه حق تلاوته آن گونه که شایسته این کتاب است کتاب را تلاوت می‌کنند. أُولٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ اینها مومن به این قرآن هستند،

خب معنی‌اش این است که بقیه ارتباطی با قرآن ندارند، یک راهی دارند جدای از قرآن مجید که حالا راه را خودشان مهندسی کردند با قلم هوای نفس خودشان، یعنی با قلم خواسته‌های نامشروعشان، دینشان این شعار است دلم می‌خواهد، اینگونه که دارم زندگی می‌کنم دلم می‌خواهد، ا ینجا خدا چه کاره است که تو را خلقت کرده، رشدت داده، به دنیا آورده، سفره نعمت کاملش را برایت پهن کرده، و یک روزی هم از همین دنیا بیرون می‌برد چی را دلم می‌خواهد؟ اینجا خدا چه کاره است؟ خدا حذف شده یعنی هیچ کاره، یا نه این جاده‌ای را که دارند طی می‌کنم فرهنگ‌های ضد خدا برایشان ترسیم کرده، یهودی‌ها این جاده را مهندسی کردند مسیحی‌ها این جاده را مهندسی کردند، چهارصد سال است دارند برای مسلمان‌ها هی راه ترسیم می‌کنند از طریق علم اقتصاد، از طریق علم روانکاوی، از طریق علم جامعه‌شناسی، از طریق علم  سیاسی، بیشتر کتابهایی که در این موضوعات نوشته شده است من بخشی را دیدم نوشته یهودیان آلمان یا اتریش یا انگلیس است، چاپ کننده‌هایش هم صهیونیست‌های اروپا و امریکا هستند این کتابها را هم با پولشان به دانشگاه‌ها کشیدند کردند کتاب درسی حتی در غیر از اروپا هم کتاب درسی است.

این را همه  نمی‌دانند، شاید آن دانشجوهایی که قبلا این کتابها را می‌خواندند یا الان من خبر ندارم در دانشگاهها هنوز هست یا نه که نویسندگان رشته علوم اقتصادی سیاسی، جامعه شناسی، روانکاوی برای یهودی‌هاست، پشتوانه‌شان هم صهیونیست‌ها هستند که اسم یهودی دارند ولی کافران بسیار خبیث روزگار ما هستند و روزگار قبل از ما یا آنها جاده را برایشان مهندسی کردند از آن جاده حرکت می‌کنند.

خب اینجا صراط مستقیم الهی که راه همه انبیاء خدا و راه تکوینی همه موجودات عالم است و راه ائمه طاهرین است چه کاره است؟ حذف است هیچ کاره است، خب کی مومن است و کی سالک صراط الهی است؟ آیه شریفه روشن کرده اَلَّذِينَ آتَيْنٰاهُمُ اَلْكِتٰابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاٰوَتِهِ أُولٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ﴿البقرة، 121﴾ خیلی روشن است آیه. در قرآن مجید چند بار پروردگار فرموده من اهل شوخی و بازیگری هم نیستم حرفهای من حرفهای  معمولی نیست حرفهای لهو نیست، حرفهای لعب نیست. حرف حق است، حرف حقیقت است، بنای گذشت هم ندارد از حق که باطل کسی را به جای حق بپذیرد اصلا بنا ندارد نه در دنیا و نه در آخرت این آیه را هم حتما شنیدید یا خواندید که بنای گذشت از حق و جایگزین کردن باطل را ندارد که حالا به بنده‌اش بگوید خب چیز مهمی نیست حق را حذف کردی، صراط مستقیم را حذف کردی و به جایش دلم می‌خواهد یا راه مهندسی شده یهود و نصاری را گذاشتی.

وَ مَنْ يَبْتَغِ این را در دنیا اعلام کرده، غَيْرَ اَلْإِسْلاٰمِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِي اَلْآخِرَةِ مِنَ اَلْخٰاسِرِينَ  ﴿آل‏عمران‏، 85﴾، من غیر از صراط مستقیم و اسلام چیزی را از هیچ ا نسانی قبول نمی‌کنم و هر کسی غیر از این جاده را طی کند من الخاسرین، همه سرمایه‌های وجودی خودش را تباه کرده است. باز از قرآن برایتان یهود و نصاری را بشناسانم، این هم آیه عجیبی است، به پیغمبر می‌فرماید وَ لَنْ تَرْضىٰ عَنْكَ اَلْيَهُودُ وَ لاَ اَلنَّصٰارىٰ حَتّٰى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ ﴿البقرة، 120﴾ پیغمبر من یعنی امت، پیغمبر که سال یازده هجری از دنیا رفتند اما فرهنگ یهود که از دنیا نرفت، فرهنگ مسیحیت که  از دنیا نرفت هست الان هم هست.  و لن ترضی عنک الیهود و لا النصاری، عنک درست است خطاب به پیغمبر است، خطاب به کل امت است، خطابات قرآن به شخص پیغمبر آنهایی که اختصاصی پیغمبر نیست خطاب به امت هم هست، خب به پیغمبر می‌گوید اقم الصلاة، تو نماز را به پا بدار یعنی امت به پا ندارند؟ یعنی امت به نماز رو نکنند؟ یعنی امت  اهل نماز نباشند؟ نماز اختصاصی پیغمبر عظیم الشان اسلام که نیست، به پیغمبر دارد می‌گوید اقم الصلاة در خطاب خدا امت هم داخلند، یعنی همه اقم الصلاة، اگر خطاب فردی بود خود پیغمبر به ما می‌گفت شما نماز نخوانید چون خدا به من گفته نماز بخوانید، یا ائمه به ما می‌گفتند شما نمی‌خواهد نماز بخوانید خطاب اقم الصلاة اختصاص به پیغمبر دارد اینطور که نیست.

می‌گوید این یهودی‌ها تا یهودی‌ها هستند همین هستند، ثابت هم کردند در این پانزده قرن، تا مسیحیان هستند از تو محال  است راضی بشوند و خوششان بیاید مگر در یک صورت، فقط در یک صورت اینکه تو یعنی همه امت یا بروند یهودی بشوند یا بروند کلیسایی بشوند آن وقت دیگر کاری به کار تو ندارند چون جزو خودشان می‌شوی، چون مثل خودشان مشرک و بی‌دین و جهنمی می‌شوید، آنها دیگر با شما وقتی مثل خودشان شدید کاری ندارند، مزاحمتان هم نمی‌شوند، جاده‌کشی هم برایتان نمی‌کنند چون دیگر جاده خود آنها را قبول کردید، انتخاب کردید.

در یک آیه می‌گوید مٰا كٰانَ إِبْرٰاهِيمُ يَهُودِيًّا وَ لاٰ نَصْرٰانِيًّا ﴿آل‏عمران‏، 67﴾، ابراهیم نه ذره‌ای یهودی بود نه ذره‌ای مسیحی، وَ لٰكِنْ كٰانَ حَنِيفاً ابراهیم یک دیندار واقعی درستکار معتدل اهل توحید بود، خب ما وقتی از قرآن دست برداریم بالاخره در یکی از این دام‌ها باید بیفتیم، نمی‌توانیم نیفتیم، وقتی که روش زندگی ما قرآن نباشد مثل یک سنگ افتاده در یک جا بی‌حرکت که نمی‌مانیم بالاخره باید حرکت کنیم، کاسبی کنیم، رفاقت کنیم، زن و بچه داری کنیم اخلاق به خرج بدهیم، وقتی که تابع قرآن نباشیم در همه کارهایمان یا باید تابع دلم می‌خواهد بشویم یا تابع یهودی‌ها و نصرانی‌ها. بی‌حرکت که نمی‌توانیم باشیم. آنی که اهل تلاوت قرآن است و حق تلاوت را آن‌گونه که سزاوار قرآن است به جا می‌آورد مومن است. اولئک یومنون به.

حالا ببینیم لغت تلاوت یعنی چی، اینکه اینقدر امام صادق تا شصت و هفت سالگی سفارش به قرآن داشت این تلاوت یعنی چی، تلاوت از تلو می‌آید، تلو یعنی چی؟ برویم ببینیم در قرآن مجید خود پروردگار تلو را به چه معنا گرفته است، و الشمس قسم به خورشید و الضحاها، و شعاعش، و القمر و قسم به ماه اذا تلاها، وقتی که در مدار خودش دنبال خورشید است انحرافی ندارد نه راست می‌رود نه چپ می‌رود، نه عقب می‌رود نه بالا می رود، نه پایین می‌رود دنباله‌رو دقیق خورشید است، خب یتلون کتاب الله یعنی آنهایی که قرآن مجید امام زندگیشان را، پیشوای زندگیشان، راهبر زندگیشان است و اینها هم دنبال این امام و پیشوا و راهبر در حرکتند این معنی تلو است، معنی تلاوت است.

امام صادق یک روایت جالبی را نقل می‌کنند تقریبا نصف صفحه کتاب شریف اصول کافی است، من از اول اصول کافی تا آن خط آخرش را دو سه بار اگر نگویم چهار بار خواندم کلمه به کلمه، یعنی از آنجایی که مرحوم کلینی نوشته بسم الله الرحمن الرحیم من خواندم تا آخر کتاب اصول که نوشته تمّ کتاب الاشرح، اصول به پایان رسید. تمامش را دیدم کل آن را هم ترجمه کردم البته خیلی هم مشقت کشیدم زحمت کشیدم از ساعت شش صبح گاهی تا دوازده شب با کمک پنج تا شش تا، هشت تا کتاب علمی روایات اصول را ترجمه کردم، البته شش هفت ماه دیگر از چاپ درمی‌آید از دست من دیگر کارش بیرون رفته افتاده در تصحیح و حروفچینی و چاپخانه و غلط‌گیری و احتمالا تا آخر سال درمی‌آید که می‌تو انم بگویم یکی از صحیح‌ترین و علمی‌ترین ترجمه‌های اصول کافی به قلم روز و به قلم زمان است.

در جلد دوم، در باب فضل قرآن حضرت صادق یک روایت نابی را از رسول خدا نقل می‌کنند جالب این است عین این روایت را بی‌کم و زیاد با یک کلمه فرق یک کلمه نه نصف خط یک کلمه فرق فاضل هندی در کتاب شانزده جلدی کنز العمال نقل کرده است. که پیغمبر در آن روایت مفصل درباره قرآن در یک بخشش می‌فرمایند من جعله امامه کسی که دنبال قرآن حرکت بکند قرآن را پیشرو خودش انتخاب بکند یعنی بیاید رفتارش را، اخلاقش را، کردارش را، کاسبی‌اش را، معاشرتش را، زن و بچه‌داری‌اش را، اینها را همه را در حد خودش از قرآن بگیرد، پیشرو بشود، قاده الی الجنة، کتاب خدا او را به بهشت می‌کشد، یعنی انگار بین این آدم و قرآن مجید عین آهن و آهنربا نیروی جاذبه کار می‌کند. من جعله امامه قاده الی الجنة و من جعله خلفه، این اصطلاح است یعنی اگر قرآن را از زندگی‌اش حذف بکند، دیگر پیشوای زندگی‌اش قرآن نباشد، برنامه‌هایش را یا از دلم می‌خواهد بگیرد یا از راهی که دشمنان خدا مثل یهود و نصاری ترسیم می‌کنند آنها خیلی چیزها برای ما ترسیم کردند ما تا هفتاد سال پیش شیعه هیچ جای دنیا زن و دختر بی‌حجاب نداشت این جاده را آنها برای ما کشیدند تمام زنان و دختران بی‌حجاب هم آمدند قرآن را حذف کردند حجابش را در زندگی و خط آنها را پذیرفتند.

کافه و سینما و فیلم‌های مستهجن و آبجو خوری و عرق‌خوری و رباخواری را آنها برای ما طرح دادند ما نداشتیم، من یادم است نداشتیم. خب من بچه تهران هستم تهران مدرسه می‌رفتم از کلاس اول، خیلی شهر پاکیزه‌ای بود، اگر هم با زور رضاخان و شاه یهودی‌ها و نصاری کاری کرده بودند بسیار اندک بود، ما اصلا ایام بچگی در شهر تهران کلمه طلاق نمی‌شنیدیم، من  کامل یادم است خب در خانواده‌‌ها این همه صحبت بود ما خودمان یک خانواده گسترده‌ای بودیم چه از طریق مادری، چه از طریق پدری یک خانواده ریشه‌دار هشت قرنه که همه آباء و اجدادمان معلومند حداقل در دایره خانواده گسترده خودمان طلاق نمی‌شنیدیم، در کوچه‌هایی که نشسته بودیم، خیابانی که در تهران بودیم طلاق نمی‌شنیدیم. محضرها طلاق خیلی کم داشتند شش ماهی یک بار اگر زن و شوهری آنها هم چادری و تازه نمازخوان و روزه‌گیر با همدیگر سازش نداشتند، طلاق می‌آمدند می‌گرفتند، اما الان طلاق یکی از پرآمارترین آمارهای کشور است، رئیس دادگستری یکی از استان‌های کشور به من گفت آمده بود پای منبرم در مرکز استان، قبل از منبر به من گفت یک مقدار مردم را تشویق بکنید به استحکام پیوند خانوادگی، می‌گفت در شهر ما من اسم نمی‌برم، فروردین و اردیبهشت شصت روز بیست و پنج هزار طلاق توافقی ثبت شده، یک زن و شوهر آمدند گفتند ما مهریه نمی‌خواهیم، مخارج را نمی‌خواهیم، طلا و جواهرها را نمی‌خواهیم، فقط ما را طلاق بدهید اینها غیر از طلاق‌های غیرتوافقی است آنها را آمارش را یادش رفت به من بگوید یا بلد نبود نمی‌دانست آمار نداشت، اینها همه خطوطی است که جوان‌ها یادتان بماند یهود و نصاری برای ما ترسیم کردند، آن زمانی که مردم جاده ترسیم شده قرآن را در آن حرکت می‌کردند این امور منفی، این معاصی، این گناهان کبیره، این نامردمی‌ها، این مال مردم‌خوری‌ها، این ظلم‌ها، این زن و دختر دزدی‌ها، شب و روز در شهرهای بزرگ نبود. این است حرف امام صادق که من به شما شیعیانم سفارش مهم من این است که به قرآن رو کنید با قرآن زندگی کنید، از روش قرآن استفاده بکنید.

خب این دو سه تا آیه قرآن که عرض کردم برایتان قرائت می‌کنم حالا یک آیه دیگر هم برایتان بخوانم آن هم خیلی مهم است، خداوند می‌فرماید شما این چند تا برنامه‌ای که برایتان می‌گویم خدا می‌گوید این چند تا برنامه جزء ذخائر مفید سودمند به زندگی‌تان در قیامت است، این چند تا چیست؟ ذخیره قیامت در دنیا دارید انجام می‌دهید ولی ذخیره قیامت می‌شود، یک ارتباط با قرآن، خواندن قرآن، رابطه با قرآن، درس گرفتن از قرآن، پند گرفتن از قرآن، نماز، زکات، پول اضافه دارید قرض ا لحسنه دادن البته در سوره بقره می‌گوید با ضمانت، با  گرفتن سند، هیچ وقت قرآن مجید نگفته هر کسی آمد گفت دو میلیون قرض بده بگو بگیر برو بعدا بیاور به من بده بیشتر مردم می‌خورند پولها را، قرآن می‌گوید سند بگیرید ضمانت بگیرید، قرض بعد می‌گوید و ما تقدموا لانفسکم من خیر، اینهایی که انجام می‌دهید تقدموا لانفسکم بعضی‌ها معنی کردند به تحصیل کردن و کسب کردن این حقایق، بعضی‌ها هم معنی کردند به اینکه اینها را برای خودتان پیش از مرگ بفرستید آنور برای خودتان، تجدوه عندالله روز قیامت ارتباط با قرآن‌تان را، نمازتان را، زکاتتان را، قرض الحسنه‌تان را در پیشگاه پروردگار می‌یابید می‌بینید همش موجود است، در این نظام عظیم عالم گم نشده با به هم ریختن آفرینش و برپا شدن قیامت له و نابود نشده، تر و تازه ارتباط‌تان با قرآن با نماز، با زکات، با قرض الحسنه می‌بینید به صورت ذخیره پیش خداست گم نشده است. کم نشده است. نابود نشده است.

برای خودتان مانده، هو خیرا رابطه شما با این حقایق برایتان بهتر است، بهتر از چی؟ از هر چی، و اعظم اجرا پاداشش هم بیشتر است و بالاتر است از هر پاداشی که در دنیا بگیرید بخورید تمام بشود، ولی این پاداش تمام شدنی نیست، این سفارش امام صادق.

توجه داشته باشید بالاخره از کنار حرم امام رضا برمی‌گردید به شهرهایتان، اما بدانید از زمان پیغمبر تا الان یهود، نصاری، و اصحابشان و مریدهایشان دست از سر ما برنداشتند دائم در کنار قرآن دارند جاده برای ما ترسیم می‌کنند جاده ضد قرآن، که اعمال ما بشود ضد قرآن، حجاب ما  نابود بشود، خوراک ما حرام بشود، ربا در اقتصاد ما  مسلط بشود، روابط نامشروع عمومی بشود، ازدواج آسان حاکم بشود، که جدید سر و کله‌اش از یهودی‌ها و مسیحی‌های اروپا وارد ایران شده، البته در بعضی از شهرهای بزرگ که پسر و دختر در پارک خیابان همدیگر را می‌بینند یا در دانشگاه، می‌گویند برویم با همدیگر زندگی کنیم می‌روند یک اتاق اجاره می‌کنند دیگر کاری به پدر و مادرش دختره ندارد و پسر هم ندارد، می‌رود با هم ازدواج آسان اسمش است، یعنی زنای بی‌دردسر، که یک دفعه نه اصلا برویم یک  اتاق بگیریم چهل سال، پنجاه سال با هم باشیم ازدواج بی‌دردسر یعنی بی‌عقد، بی‌مهریه، بی‌نوشتن بدون پدر و مادر بچه‌دار هم بشویم، همان بچه‌هایی که در گذشته پس انداختند آمدند کربلا ابی عبدالله را کشتند ترسیم کردند یهود و نصاری که حرامزاده در کشور ما زیاد بشود که اگر یک روزی این حرامزاده‌ها از مرز رفتند بیرون بپرند در بغل داعش یک تفنگ بدهند بگویند دویست تا را تو بکش بگوید چشم ازدواج آسان. این خطی است که یهود و نصاری برای ما ترسیم کردند.

علیکم بالقرآن فانه شافع مشفع  و ماهل مصدق من جعله امامه قاده  الی الجنة و من جعله خلفه ساقه الی النار، این یک کلمه را از کنار حرم حضرت رضا یادگاری ببرید با قرآن ورود ما به بهشت قطعی، بی‌قرآن رفتن ما به جهنم حتمی است.

امشب شهید شد امام صادق علیه السلام، چه کسانی شهیدش کردند؟ آنهایی که در جاده یهود و نصاری بودند خیلی از  کارگزاران بنی عباس یهودی و مسیحی بودند خیلی‌ها از زمان پیغمبر اینها در ا مت جاسوس داشتند، فراماسیونر داشتند، افراد پنهان داشتند، افراد خط بده داشتند، اینها را در تاریخ بخوانید می‌یابید که چه بلاهایی این یهود و نصاری به سر ما آوردند چه بلاهایی، الان ببینید سر انرژی هسته‌ای سی سال است با ما دارند چی کار می‌کنند، ا لان هم تازه مردم یقین ندارند یهود و نصاری بگذارند این کار به سامان برسد حاضرند ما هفتاد میلیون نابود شویم و علم در ما پیشرفت نکند ما مستقل نباشیم، همین پدران اینها امام صادق را کشتند، ریشه‌های اینها علم را کشتند، دانش را کشتند، حکمت را کشتند، ولی در زمان شهادت حضرت یک مقدار مدینه آرام بود یک مقدار یعنی می‌شد حضرت  موسی ابن جعفر بدن پدر را غسل بدهند می‌شد، یک خرده آرام، آرام‌تر از کوفه در زمان امیر المومنین بود، مدینه در زمان امیر المومنین امام حسن و امام حسین اصلا زمینه غسل دادن بابا را روز نداشتند، مدینه زمان امام صادق آرام‌تر از زمان حضرت زهرا بود، چون امیر المومنین جرات غسل دادن زهرا را روز روشن نداشت. جرات تشییع جنازه زهرا را نداشت، جرات اینکه زهرا را روز دفن بکند نداشت.

یک مقدار آرامتر از زمان امام حسن بود، چون امام حسن زمانشان مدینه ناآرام‌تر از زمان امام صادق بود، جنازه‌اش را آوردند خانه مادرش زهرا دفن کنند پانصد نفر اعلام کردند جنازه را ببرید در حرم تیر می‌اندازیم، پانصد نفر، اما زمان امام صادق یک مقدار آرام‌تر بود. موسی ابن جعفر توانست روز روشن در حیاط خانه بدن بابا را غسل بدهد، کفن کند، تشییع کند، بیاورد کنار پدرش امام باقر علیه السلام دفن بکند، کربلا دو تا کار بر عهده اهل بیت نبود، یک خرده کار آسان‌تر بود، اینجا امام هفتم پدر را غسل دادند اما کربلا این هفتاد و دو نفر غسل نداشتند چون شهید بودند، بنابراین زین العابدین نمی‌خواست به  مردم بگوید بگذارید من از شریعه فرات آب ببرم بدن عمویم را، بدن برادرم را، بدن پدرم را غسل بدهم آب لازم نبود، یک کار دیگر هم که لازم نبود کفن بود لازم نبود که زین العابدین به مردم بگوید صبر کنید من بروم از داخل خیمه‌های نیم سوخته پارچه بیاورم فقط یک دفن مانده بود که این جنایتکاران اجازه دفن ابی عبدالله را ندادند. اجازه دفن قمر بنی هاشم را ندادند، خواهران و دختران روی شتر دارند از کربلا بیرونشان می‌برند، با یک دنیا حسرت از روی شترها دارند این بدن‌های قطعه قطعه را نگاه می‌کنند، آخر بیابان‌نشینان آمدند بیل و کلنگ آوردند اما همین‌ها هم که آمدند نتوانستند دفن کنند هی به همدیگر نگاه کردند گفتند خب ما می‌خواهیم دفن کنیم بدن ابی عبدالله کدام است، بدن علی اکبر کدام است، بدن حبیب کدام است، بدنها نه سر داشت، نه پیراهن داشت، نه جای سالمی داشت.

 

برچسب ها :