آیا مسلمانان مجازند که به هر شکل و هر گونه روشی تبری و تولی خود را ابراز نمایند؟ آیا برای اثبات دوستی با اولیای الهی همچون اهل بیت پیامبر(علیهم السلام) می توان پا را از حریم شرع و اخلاق خارج نموده و خود را آلوده لهو و لعب نمود؟
از جمله مسائل مهم و اساسی که در فرهنگ و آموزه های اسلامی به آن توجه و تأکید فراون شده است، موضوع تبری و تولی است. آیات و روایات فراوانی عموم مسلمین را به دوستی با دوستان خدا و بیزاری از دشمنان خدا فرا خوانده است.
سؤال مهمی که در این خصوص به ذهن تبادر می کند این است که آیا مسلمانان مجازند که به هر شکل و هر گونه روشی تبری و تولی خود را ابراز نمایند؟ آیا برای اثبات دوستی با اولیای الهی همچون اهل بیت پیامبر (علیهم السلام) می توان پا را از حریم شرع و اخلاق خارج نمود و در مراسم هایی چون ولادت و مجالسی خاص حضرات معصومین (علیهم السلام) و... خود را آلوده لهو و لعب نمود؟ و همچین آیا افراد مجازند برای ابراز تبری و نفرت از دشمنان خدا به هر نوع وسیله و رفتاری متوسل شوند؟
در این نوشتار کوتاه سعی داریم به بعضی جوانب این موضوع اشاره کنیم.
استفاده از اهرم لعن، نفرین!
کسانی که قید ارتباط و احوال پرسی از نزدیکان و خویشان را زده اند نیز در زمره نفرین شدگان الهی می باشد. این آیه هشداری است به کسانی که با دلایل واهی زمینه دور شدن از رحمت الهی را برای خود فراهم می نمایند « فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ أُولئِكَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُم
یکی از ابزار های مهم و مورد استفاده در مقوله تبری از دشمنان خدا، استفاده از اهرم لعن و نفرین است. سوالی که در این خصوص باید به آن جواب داد این است که؛ آیا این مؤلفه در فرهنگ و آموزه های اسلامی مورد تأیید و جواز می باشد یا خیر؟ قبل از هر چیز لازم است معنا و مفهوم این موضوع مشخص گردد!
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان این واژه را این چنین معرفی می نماید: كلمه « لعن» در لغت به معنای طرد و دور كردن از رحمت است.[1]
راغب در مفردات می نویسد: «لعن» در لغت به معناى راندن و دور كردن است. [2] و در تفسیر تسنیم بیان شده است: لعن در اصطلاح، به معناى دور شدن از رحمت الهى، سلب توفیق و گرفتار شدن به عذاب الهى است .[3]
از عبارت و معنایی که دانشمندان اسلامی برای لعن معرفی کرده اند مشخص می شود که لعن کردن نوعی دعای خاص است که در آن دعا کننده دوری از رحمت الهی را برای ملعون طلب می نماید.
مشروعیت و جواز لعن در فرهنگ اسلامی!
در خصوص مشروعیت و یا عدم مشروعیت لعن در فرهنگ اسلامی نمی توان نسخه کلی و عمومی ارائه نمود؛ چرا که باید جامعه و فردی که مورد لعن قرار می گیرد را مشخص نمود. آنچه مسلم است لعن و نفرین دوستان و اولیای الهی نه تنها جایز نیست بلکه کار مذموم و قبیحی می باشد، ولی باید دانست آن دسته افرادی که خود زمینه های دور شدن از رحمت الهی را فراهم نموده اند، مستحق این دعا و نفرین می باشند. با تأمل در فرهنگ قرآن به خوبی می توان افرادی را مشخص نمود که در زمره ی نفرین شدگان الهی می باشند در ادامه به بعضی از این افراد اشاره می کنیم:
1-اذیت کنندگان خدا و پیامبران
پیامبران این فرستادگان صدیق الهی برای هدایت و سعادت انسان خاکی مرارت ها و سختی های فراوانی را به جان و دل خریده اند به همین جهت افراد بسیاری را در مسیر کمال و خوشبختی رهنمود ساخته اند ولی با این حال در طول تاریخ افراد فراوانی نیز بوده اند که نه تنها از وجود مبارک ایشان استفاده ننموده بلکه موجبات آزار فراوان ایشان را فراهم نموده اند. این دسته افراد مورد نفرین الهی قرار دارند. « إِنَّ الَّذینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهینا؛[احزاب، آیه57].
2- کفار و محرومیت از رحمت الهی
بدترین جنبندگان روی زمین کسانی هستند که با وجود بهره مندی از نعمت های فراوان الهی وجود صاحب نعمت را انکار می نمایند. این دسته افراد به حقیقت دور شدگان از رحمت الهی می باشند: «إِنَّ الَّذینَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ أُولئِكَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعین؛[بقره، آیه161].
3- قاتلین مؤمنین
« وَمَنْ یَقْتُلْ مُؤمِناً مُتَعَمِّداً فَجززاءُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فیها وَ غَضَبَ اللهُ عَلَیْهِ وَ لَعَنَهُ وَ أَعَدَّ لَهُ عَذابَاً عَظیماً؛[نساء، آیه 53].
4- هشدار به قاطعان رحم و فاسدان در زمین
با بررسی آیات قرآن کریم این چنین بدست می آید کسانی که قید ارتباط و احوال پرسی از نزدیکان و خویشان را زده اند نیز در زمره نفرین شدگان الهی می باشد. این آیه هشداری است به کسانی که با دلایل واهی زمینه دور شدن از رحمت الهی را برای خود فراهم می نمایند « فَهَلْ عَسَیْتُمْ إِنْ تَوَلَّیْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِی الْأَرْضِ وَ تُقَطِّعُوا أَرْحامَكُمْ أُولئِكَ الَّذینَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فَأَصَمَّهُمْ وَ أَعْمى أَبْصارَهُم؛ [محمد، آیه23و22].
زشت ترین شیوه برائت و تبری از دشمنان!
از جمله شیوه های برائت و دوری از دشمنان استفاده از جملات ناپسند و غیر اخلاقی است، که از آن به فحش دادن و سب کردن یاد می شود. سب در اسلام حرام اعلان شده است. سب در لغت به معنی شتم و دشنام است.[4]
ابن منظور نیز می نویسد: الشتم: قبیح الكلام ولیس فیه قذف[5]؛ شتم به معنی كلام زشت است و لازم نیست كه در آن تهمت نیز باشد. طریحی می گوید: شتم یعنی توصیف کنی چیزی را به صفتی که نقص است.[6] از آنجا که منابع اسلامی آمیخته با آموزه های تربیتی و اخلاقی است به شدت از این رویکرد غیر اخلاقی و نامیمون مذمت شده است. در فرهنگ اسلام حتی ناسزا گفتن به دشمنان خدا ممنوع شده است. حتی دشمن اسلام نباید تصویر زشت و ناپسندی از اسلام و پیروان آن در ذهن داشته باشند. از این رو خداوند متعال می فرماید: خداوند متعال می فرماید: «وَلاَ تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَیَسُبُّوا اللهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْم...؛[انعام، آیه108] (به معبود) كسانى كه غیر خدا را مى خوانند دشنام ندهید، مبادا آنها (نیز) از روى (ظلم و) جهل، خدا را دشنام دهند».
در جنگ صفین نیز هنگامی که به امام علی (علیه السَّلام) خبر دادند که برخی از یاران وی شامیان را ناسزا گفته اند، حضرت آنان را فرا خواند و چنین فرمود: «إِنّی أَکرَهُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا سَبّابِینَ وَلکِنَّکُم لو وَصَفْتُم أَعْمالَهُمْ وَذَکَرْتُمْ حالَهُمْ، کانَ أَصْوَبَ فی الْقَولِ وَأَبْلَغَ فِی الْعُذْرِ؛[7] (دوست ندارم دشنام دهنده باشید، اما اگر کردار آنان را بازگو کنید و روش آنان را تشریح کنید، به حقیقت نزدیک تر و عذری رساتر برای شما خواهد بود».
پیامدهای گسترش سب و ناسزا به دشمنان
1-ارائه تصویر غیر اخلاقی از اسلام و پیروان آن
کسانی که به خود اجازه می دهند دیگران را هدف جملات رکیک و غیر اخلاقی خود قرار دهند باید منتظر عکس العمل غیر اخلاقی طرف مقابل باشند. از اینرو خداوند متعال مسلمین را از این کار نهی نموده و افراد را از عکس العمل مشابه آگاه می سازد
اولین و خطرناکترین فرجامی که رویکرد غیر اخلاقی سب و ناسزا می تواند به دنبال داشته باشد، معرفی تصویر زشت و غیر اخلاقی از عاملان آن است. به همین جهت اگر پیروان آیین مقدس اسلام برای مقابله و برائت از دشمنان از این شیوه استفاده نمانید جایگاه اجتماعی و اخلاقی خود را در جامعه اسلامی از دست خواهند داد.
2-تشویق دیگران به مقابله به مثل
یقیناً کسانی که به خود اجازه می دهند دیگران را هدف جملات رکیک و غیر اخلاقی خود قرار دهند باید منتظر عکس العمل غیر اخلاقی طرف مقابل باشند. از اینرو خداوند متعال مسلمین را از این کار نهی نموده و افراد را از عکس العمل مشابه آگاه می سازد. «وَلاَ تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللهِ فَیَسُبُّوا اللهَ عَدْواً بِغَیْرِ عِلْم...؛[انعام، آیه108].
3- اختلاف و گسست اجتماعی
از جمله پیامدهای خطرناک ناسزا دادن به سایر ادیان و مذاهب، رونق گرفتن بازار درگیری و اختلاف و گسست اجتماعی است. برای نمونه در هر جامعه ای افراد مختلفی با آیین و مذاهب گوناگون، زندگی می کنند اگر قرار باشد که گروهی به خود اجازه ناسزا دادن و دشنام به دیگران را بدهند این روش نا مناسب اتحاد و همبستگی اجتماعی آنان را از بین خواهد برد و جامعه ایشان را در معرض خطر فروپاشی قرار می دهد.
لعن در سیره معصومین علیهم السلام
در روایات مواردی را بیان می کنند که نشان می دهد در بیان ائمه علیهم السلام لعن، آن هم به شیوه صحیح و در مسیر درستش مورد تآیید می باشد...اختصاراً به چند نمونه اشاره می کنیم:
امام رضا علیه السلام فرمودند :
كَمَالُ الدِّینِ وَلَایَتُنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا: (بحارالأنوار ج : 27 ص : 58)
دین كامل به دو چیز بستگی داره . ولایت ما اهل بیت و برائت و دوری جستن از دشمنان ما.
امام صادق علیه السلام فرمودند:ایا دین جز دوست داشتن و بغض نسبت به دشمنان خدا و اهل بیت علیهم السلام چیز دیگری است ؟ یعنی دین یعنی همین دوست داشتن اهل بیت و بیزاری از دشمنان آن ها است.
در بیانی امام باقر(علیه السلام) فرمودند: «ما بعث الله نبیا قط الابولایتنا و البراءة من عدونا و ذلک قول الله فی کتابه {وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللهَ وَ اجْتَنِبُوا الطّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَیْهِ الضَّلالَةُ} (تفسیر عیاشی، ج 2، ص 258)
«خدای تعالی هیچ پیامبری را مبعوث نکرده مگر به ]اعلان[ ولایت ما و بیزاری و برائت از دشمنان ما، چنانکه خدای تعالی در قرآن می فرماید: «همانا ما در میان هر امتی پیغمبری فرستادیم ]تا به خلق ابلاغ کند[ که خدا را بپرستید و از طاغوت دوری کنید، پس بعضی مردم را خدا هدایت کرد و بعضی دیگر در ضلالت و گمراهی ثابت ماندند.»
سخن پایانی
از آنجا که جامعه اسلامی متشکل از مذاهب و گروه های مختلف اجتماعی و دینی است، سزاوار است برای حفظ وحدت و یکپارچگی اجتماعی از شیوه های علنی و حساسیت برانگیز اجتناب شود تا اینکه از شکل گیری گروه های خشونت طلب و تکفیری جلوگیری شود.
پی نوشت ها:
[1]. ترجمه المیزان، ج 12، ص: 230.
[2]. مفردات راغب، ص 741.
[3]. جوادى آملى، تفسیر تسنیم، ج 5، ص 461.
[4]. صحاح فی اللغه، ج1، ص 299.
[5]. لسان العرب ج 12 ص 318.
[6]. مجمع البحرین، ج 6، ص70.
[7]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، ص 323.
علی بیراوند
منبع : tebyan