فارسی
پنجشنبه 13 ارديبهشت 1403 - الخميس 22 شوال 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

از انسان چه مى‏خواهند

گاهى كه امواج خروشان دريا آرام مى‌شود، كشتى با نظمى دقيق و كامل روى آب حركت مى‌كند و سرنشينان آن از ديدن اشعه خورشيد جهانتاب، و آب‌هاى ساكن نقره‌فام مسرور مى‌شوند.

اما چيزى نمى‌گذرد كه اتفاق ناگوارى روى مى‌دهد و طوفانى برپا مى‌شود و كشتى را دچار امواج سهمناك مى‌كند، سرنشينان كشتى خود را مى‌بازند و تمام لذت‌هاى گذشته را فراموش مى‌نمايند.

اين حالت مردم غير مؤمن است. آن روز كه از زرق و برق دنياى ماديگرى خبرى نبود و شهوات و آمال غلط، مانند سيل بنيان كن اجتماع را تهديد نمى‌كرد مردمى آرام به نظر مى‌آمدند؛ اما چند روزى كه ظاهر زندگى عوض شد و بى‌بندوبارى در تمام مراحل زندگى راه يافت، پاك باخته شدند و رذائل اخلاقى و فساد را جانشين فضايل و حسنات نمودند!!

آن قوم و ملتى كه محكوم شهوات شدند و از منطقه ايمان كوچ كردند، سخنان ياوه و پوچ درمغز خويش مى‌پرورانند، و از طرف ديگر عقيده و ايمان به گفته‌هاى خود ندارند، بار خود را به منزل و مقصود نخواند رسانيد؛ بلكه در وادى گمراهى سرگردان و در نتيجه هلاك خواهند شد؛ زيرا اين گونه اشخاص بى‌بندوبار، مرد عمل و ايمان نيستند.

اما مردم مؤمن و موحد و پايدار چنين نيستند؛ هميشه كشتى آنها آرام در حركت است و پيوسته سعادتمند و رو به ترقى هستند.

هر ملت و قومى كه خود را از پستى و خوارى نجات داد، به واسطه سعى و كوشش به چنين سعادتى رسيد.

علل و اسبابى كه يك قوم و ملت را به اوج ترقى و تعالى مى‌رساند و از هلاكت و نيستى نجات مى‌دهد، همان ايمان به خداى متعال، حسن رفتار و عمل آنها مى‌باشد.

مردمى كه داراى اخلاق حسنه و صفات پسنديده باشند، از ميان نخواهند رفت. آن قومى كه همت خود را خداشناسى، ايمان، بندگى حقتالى و شجاعت، حريت و سخاوت قرار دهد، نامش از صفحه تاريخ محو نخواهد شد، تا جايى كه ساير ملل، از اخلاق حميده و صفات پسنديده‌ى آن، كسب فضيلت خواهند نمود.

اما مردمى كه مذهب و ايمان نداشته‌باشند و آنچه مى‌گويند بدان عمل و رفتار نكنند، در انظار ديگران خوار و زبون هستند، و نمى‌توانند در برابر ساير اقوام قد علم نمايند.

قبل از بعثت نبى اسلام دنياى بشريت گرفتار جهل و نادانى و از نظر اخلاق در نكبت و ذلّت بود. مردم بدون علم دانش، و آگاهى و بصيرت زندگى مى‌كردند و فرسنگ‌ها از حقايق و معارف دور بودند. در آن زمان وضع زندگى ملل و اقوام از صورت زندگى انسان دور و به زندگى حيوانات نزديك يا عين زندگى چهارپايان بود.

همت مردم قبل از بعثت، جز شهوت، شكم، غارتگرى، دزدى، جنايت، ظلم، خيانت، تعدى و تجاوز چيز ديگرى نبود.

در آن دنياى تاريك و پر هرج و مرج، خداى متعال پيغمبر اسلام را مبعوث به رسالت كرد تا جامعه بشر را از كارهايى كه مخالف حقيقت انسانيت و بشريت بود باز دارد، و مردم رااز عواقب وخيم سوء اخلاق برحذر بدارد.

آن رهبر عاليقدر نزاعى با علم انسانيت نداشت؛ بلكه با آنهايى كه مى‌خواستند در برابر معبود حقيقى و يكتا قد علم نمايند مخالفت داشت.

آن حضرت مى‌خواست شرك و بت‌پرستى و زشتى‌هاى اخلاقى كه باعث بدبختى و شقاوت بشر بود را از ميان بردارد، و خرافاتى كه در دل و جان و اعمال آنان فرو رفته ريشه‌كن نمايد، و جهانى از مردم خداشناس و با تقوى و درستكار تشكيل دهد.

روى همين مبنا بود كه پس از مدتى كوتاه اقوام و ملل دسته دسته داخل منطقه تربيت آن بزرگوار مى‌شدند و براى ادامه‌دادن تحصيلات اخلاقى و صفات پسنديده و خداشناسى، نام خود را براى هميشه در دفترش ثبت مى‌نمودند.

شاگردانش هم مردمانى خداشناس، وظيفه‌شناس، با تقوى، خداترس، شريف، عالم، باحقيقت، شجاع، سخى، بزرگوار، عزيز بودند و جز خداى بزرگ معبود ديگرى نداشتند به طورى كه تمام اعمال و رفتار آنان براى خدا بود.

آيين مقدس اسلام به وسيله قرآن مجيد و نبى عظيم‌القدر، با نفوذ فوق‌العاده خود مردم، جهان را به اخلاق انسانى دعوت مى‌نمايد و آنان را از هرگونه تبهكارى، فساد و بدبختى بر حذر مى‌دارد.

اسلام دنيا و آخرت مردم را در نظر داشته و براى عمران هريك از آن دو، قوانينى متين و محكم وضع نموده‌است.

رسول گرامى اسلام در يكى از مجالس مكه، در اوايل بعثت، ضمن يك سخنرانى مهمى خطاب به مردم فرمود:

انّى‌ قَدْ جِئْتُكُمْ بِخَيْرِ الدُنيا وَالْآخِرَةِ .

«من براى آبادكردن دنيا و آخرت شما آمده‌ام».

جانشين بلافصل او اميرمؤمنان عليه السلام فرمود: صورت خلافت و حكومتم در آن مدت كوتاه به گونه‌اى بود كه هيچ خانه‌اى در كشورم نبود مگر آنكه از گندم و آب خوشگوار بهره نداشته باشد.

دين مقدس اسلام كه اساس آن بر توحيد و يكتاپرستى است، بشر را به پاكى درون و برون، درستكارى، امانت، راستگويى، صداقت، پاكيزگى، مساوات و مواسات، و به تمام خوبى‌ها دعوت مى‌نمايد، و اين همان اصول و قواعديست كه توده بشر را از جهل و گمراهى و انحطاط اخلاقى به شاهراه تكامل و بالاترين درجه عظمت و ترقى مى‌رساند.

عمل كردن به واجبات دين اسلام و قوانين پاك آيين مقدس و كناره‌گيرى از آنچه حرام كرده، نه تنها آسان و مفيد است؛ بلكه هيچ ناسازگارى و انحرافى با سير تمدن و تجدد نداشته و مؤيد و وسيله پيشرفت حقيقى آن مى‌باشد.

رسول خدا در اواخر عمر خود، پس از آن زحمات طاقت‌فرسا، بنا به دستور پروردگار، دوازده جانشين براى حفظ آيين اسلام و اصول انسانى در ميان جوامع بشرى معرفى نمود كه اول آنها اميرمؤمنان على بن ابيطالب و آخرين آنها حضرت مهدى حجة بن الحسن عليهم السلام است. پيغمبر اسلام در زمان حياتش به معرفى دوازده جانشين خود تصريح فرمود و مردم را به اطاعت از آنان دعوت كرد.

1- در جلد دوم كتاب «ينابيع الموده» صفحه 174 (چاپ تهران) از جابر جعفى روايت شده است كه:

قال قُلْت لِلْباقِرْ يابْنَ رَسولُ‌اللَّه انَ قَوْماً يَقُوُلونَ انَّ اللَّهْ تَعالى جَعَلَ اْلِامامَةَ فى‌ عَقَبِ الْحُسَيْنِ. قالَ يا جابِرْ انَّ اْلائِمَةَ هُمْ الَّذينَ نَصَّ عَلَيْهِمْ رَسولُ‌اللَّهِ صلى الله عليه و آله بِامامَتِهِمْ وهُمْ اثْنى عَشَرِ وقالَ لَمَّا اسْرى بى‌ الَى الْسَّماءِ وَجَدْتُ اسْمائَهُمْ‌

مِكْتُوبَةٌ عَلى ساقِ الْعَرْشِ بِالنُّورْ اثْنى عَشَرَ اسْماً اوَّلُهُمْ عَلىٌّ وسَبْطاهُ‌ [الحسنُ والحسينُ‌] وعَلىٌّ ومُحمِّدٌ وجَعْفَرٌ وموسى‌ وعَلىٌّ ومُحمَّد وعَلىٌّ والْحَسنُ ومُحمَّدٌ الْقائِمُ الْحُجِةالْمَهْدى‌ عليهم السلام‌ .

«جابر جعفى مى‌گويد: به امام پنجم عرض كردم: مردم مى‌گويند خداى متعال امامت را در فرزندان امام حسين عليه السلام قرار داده، امام باقر عليه السلام فرمود: اى جابر! ائمه كسانى هستند كه پيغمبر اسلام در زمان حيات خود به آنان تصريح فرمود كه پس از آن حضرت، رهبران اسلامند و عدد آنها دوازده نفر است. نبى اكرم فرمود: شبى كه مرا به معراج بردند نام آنها را بر پايه عرش ديدم كه به وسيله نور نگاشته شده بود و دوازده نفر بودند، اول آنان على و سپس حسن و حسين و على بن الحسين و محمد بن على و جعفر بن محمد و موسى بن جعفر و على بن موسى و حضرت امام محمد تقى و امام على النقى و امام الحسن عسگرى و محمد حجة بن الحسن عليهم السلام».

عن جابر بن سَمْرَةِ قالَ: جِئْتُ مَعَ ابى‌ الى‌ الْمَسْجِدِ وَرَسوُلُ‌اللَّهِ يَخْطُبُ فَسَمِعْتُهُ يَقوُلُ يَكونُ مِنْ بَعْدى‌ اثْنى عَشَرَ يعنى اميراً ثُمَّ خَفَضَ صَوْتَهُ فَلَمْ ادر يَقوُلُ فَقُلْتُ لِابى‌: ما قالَ؟ فَقالَ كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ‌ .

«از جابر بن سَمُرَةْ روايت شده كه گفت: با پدرم به مسجد رفتم نبى اسلام مشغول خطابه بود، شنيدم كه فرمود: بعد از من دوازده نفر رهبر و جانشين‌اند، سپس صداى او آهسته شد، گفتم: پدر جان چه مى‌گويد؟ پدرم گفت: نبى اسلام مى‌فرمايد: همه آنها از قريش‌اند».

رهبران عاليقدر عالم تشيع كه به فرمان خداى متعال و به تصريح رسول اكرم‌ (در دويست و هفتاد و يك حديث بنا بر نقل عامه و خاصه براى راهنمايى بشر بعد از پيغمبر) جانشين آن حضرت بودند، از اول تا دوازدهمين نفر براى هدايت انسان‌ها همانند نبى اكرم كوشش‌ها كردند و علاوه بر زحمات ايام حيات، سخنان پر ارج و گرانبهايى از خود به يادگار گذاشتند.

من در اين نوشتار گوشه‌اى از فرمايشات رهبر بزرگ عاليقدر پيشواى چهارم حضرت زين العابدين سيدالساجدين عليه السلام را براى افرادى كه بخواهند خواسته‌ها و تمايلات خود را مطابق با رضايت خداى متعال قرار دهند نقل كرده‌ام و به صورت اختصار شرحى بر آن نگاشته‌ام. از خداى توانا مى‌خواهم كه جميع مسلمين را در پيروى كردن از دستورات قرآن و كلمات پيشوايان دين و ائمه هدى موفق گرداند و آنان را از خطر غرب‌زدگى و استعمار اجانب و بيگانگان در پناه عظمت خود حفظ نمايد.

 

 


منبع : پایگاه عرفان
  • ایمان
  • غفلت
  • قیامت
  • عقیده
  • شهوات
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    دشمنان بی رحم
    شخصیت بی‌نظیر حضرت ابوالفضل (ع)
    لقب امین
    درخت بهشتى
    غدیر، اکمال دین
    سخاوتمندی و بزرگی روح
    مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ
    مهرورزى به جانوران
    نا امیدى کفر است
    برگشت و اصلاح بعد از توبه

    بیشترین بازدید این مجموعه

    گنهکار و امید به توبه
    عاقبت اندیشی
    مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ
    سخاوتمندی و بزرگی روح
    شیعه‌ مورد نظر ائمه
    غدیر، اکمال دین
    شخصیت بی‌نظیر حضرت ابوالفضل (ع)
    عظمت مقام حضرت سیدالشهدا(ع)
    نجات کشور
    اخلاق خدا را رعایت کنید

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^