جز اندکی از پیشینیان و تنی چند از بزرگان معاصر که به اجمال در این باره سخنانی به میان آورده اند، هنوز اما کسی به تفصیل پرده از این راز سر به مهر برنگشوده که چرا حضرت رسالت پناه(ص)، سوره "یاسین" را "قلب قرآن" خوانده است؟!
پای ثابت سوالات قرآنی مسابقات مسجد محله و مدرسمان، همیشه این بود که قلب قرآن، چه سوره ای است؟ و چون از بس شنیده بودم، از پیش جواب را در آستین داشتم اما هیچ گاه نپرسیده بودند و هیچ وقت برایم سوال نشده بود که آخر چرا به این سوره، «قلب» گفته شده است؟ و چرا از میان همه سور ها، یاسین؟ پیش خود می گفتم اگر معصوم اینگونه فرمایش کرده است لابد حکمتی دارد و عجبا که هیچ وقت، پی کشف حکمت این کلام حکیمانه نرفتم! تا امروز که این سوال به جِدّ برایم مطرح شد و بهانه ای خجسته دست داد تا بروم سراغ منابع تفسیری و رصد کنم آنچه را که ارباب تفاسیر در این باره گفته اند. نتیجه مطالعه اما اندکی دور از انتظار بود. چرا که در نهایت شگفتی دریافتم که جز اندکی از پیشینیان و تنی چند از بزرگان معاصر، آنهم به اجمال، هنوز کسی به تفصیل پرده از این راز سر به مهر برنگشوده که چرا حضرت رسالت پناه، محمد خاتم(ص)، سوره "یاسین" را "قلب قرآن" خوانده است؟! گویا این سوال برای اجلّه بزرگان این علم شریف، چندان مطرح نبوده و اکثرا تنها به نقل روایت نبوی بسنده کرده اند. اما بر خلاف گذشتگان، برخی معاصران درصدد کشف این حکمت ناگفته برآمده اند که و دیدگاه هایی را به میان آورده اند که خواهد گذشت.
و اما پیش از پاسخ تفصیلی، نخست متن حدیث:
امین الاسلام، طبرسی، این روایت را نخست از حضرت ختمی مرتبت، نقل کرده که حضرتش فرمود: «لكل شی ء قلبا و قلب القرآن یس». (هر چیز، قلبی دارد و قلب قران، سوره یاسین است)
و آنگاه روایت را با تفصیل بیشتر، این بار از زبان امام صادق(ع) چنین آورده است:
«انّ لکلّ شیئ قلباً و قلب القرآن یس فمن قرأ یس فی نهاره قبل ان یمسی کان فی نهاره من المحفوظین والمرزوقین حتی یمسی، و من قرأها فی لله قبل ان ینام و کل به الف ملک یحفظونه من کل شیطان رجیم و من کل آفة». (براى هر چیزى قلبى است و قلب قرآن سوره یس است پس هر كس در روز پیش از آنكه شام كند بخواند در روز آن از حفظ شدگان و روزى داده شدگان باشد تا شب كند و هر كس در شب بخواند پیش از آنكه بخوابد خدا بر او هزار فرشته مأمور كند تا او را از هر شیطانى پلیدى و از هر آفتى حفظ نماید. )[ مجمع البیان، ج 20، ص360]
كل العالم، قلبش می شود كل آدم. كل آدم می شود نفس خاتم. او می شود قلب عالم. سوره ی «یس»، سوره ی قلب عالم امكان است. این است كه این سوره، قلب قرآن است.
تبیین وجوه تسمیه سوره یاسین به «قلب قرآن»
یک. دیدگاه غزالی
امام محمد غزالی از بزرگان اهل تسنن، بر این باور است که صحت ایمان در گرو اعتراف به معاد و روز رستاخیز است و چون در سوره یاسین، این اصل به بهترین وجه ممکن، تبیین شده است، لذا پیامبر(ص) این سوره را بدین نام خوانده است. این سخن را امام فخز رازی صاحب تفسیر کبیر مفاتیح الغیب، به نقل از غزالی،اینگونه آورده است: «و قال الغزالی فیه: إن ذلك لأن الإیمان صحته بالاعتراف بالحشر و الحشر مقرر فی هذه السورة بأبلغ وجه، فجعله قلب القرآن لذلك.» [مفاتیح الغیب، ج5، ص273.]
دو. دیدگاه آیت الله قاضی
از معاصران، عارف بی بدیل، سید علی قاضی، استاد عرفان علامه طباطبایی(رحمه الله علیهما) دلیل این نام گذاری را وجود دو آیه پایانی این سوره می داند که در آن از حقایقی شگرف و متعالی سخن به میان آمده است.سید محمدباقر موسوی همدانی مترجم تفسیر المیزان علامه طباطبایی، در مقدمه خود بر این تفسیر گرانسنگ به نقل از علامه می نویسد: « وقتى از محضر مرحوم استاد علّامه پرسیدم به چه مناسبت سوره مباركه «یس» قلب قرآن است، فرمودند: همین سؤال را از حضور استادمان مرحوم آقاى قاضى (همان عارف نامور و عالم ربانى) پرسیدم، ایشان در جواب فرمودند بمناسبت دو آیه آخر سوره: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ- فَسُبْحانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَیْ ءٍ وَ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ » لذا مرحوم استاد درباره این دو آیه چنین مى فرماید: «و من غرر الآیات فیها قوله تعالى انما امره ...»[ ترجمه تفسیر المیزان، مقدمه مقدمه،ص 28]
سه. دیدگاه علامه شعرانی
عالم ذوالفنون، علامه ابوالحسن شعرانی در حاشیه هایی که بر سه تفسیر گزانسنگ شیعی؛ مجمع البیان ، روح الجنان و منهج الصادقین نگاشته اند دیدگاه سومی دارد مبنی بر اینکه: « در سوره یس از فروع احكام و اخلاق چیزى نیست و همه محاجّه در اصول دین است و از این حدیث معلوم مى شود مهمّ ترین تعلیمات قرآن در اصول عقاید، محاجّه براى تحكیم آن است وگرنه یس را قلب قرآن نمى فرمود، و اصول دین نسبت به فروع به منزله قلب است.»[ پژوهش هاى قرآنى علامه شعرانى،ج 3، ص1089]
چهار. دیدگاه آیت الله العظمی وحید خراسانی
یکی از منابع نفیس قرآن پزوهی، سلسله درس های تفسیری مرجع عظام تقلید آیت الله حسین وحید خراسانی است که تا آنجا که راقم این سطور اطلاع دارد، مع الاسف هنوز به زیور طبع آراسته نشده است. معظم له در مقدمات تفسیر این سوره، پس از نقل روایت یادشده سخنی دارند که جهت حفظ امانت، عین فرمایش ایشان نقل می شود:
«این روایت ختم كلام است. هم عامه، هم خاصه، هر دو طبقه از شخص خاتم این روایت را نقل كرده اند و روایت این است: هر چیزی قلبی دارد. باز خود حدیث معجزه است؛ هر چیزی قلبی دارد! امروز پیشرفت علم به اینجا رسیده كه كشف می كند هر چیزی قلبی دارد، مركزی دارد. این كلمه را در جزیرة العرب، هزار و چهارصد سال قبل، در امتی فرمود كه آن امت از حلوا خدا درست می كردند، صبح تا ظهر سجده می كردند، ظهر می خوردند. همچو كسی، در همچو امتی، ظهور كرد، آن روز یك كلمه ای گفت كه امروز در عالم علم، شق القمر می كند!
برای هر چیزی قلب است، حتی اتم. كوچكترین ذره قلب دارد. قلب هر چیزی هم متناسب با آن چیز است...بعد كه هر چیزی قلبی دارد فرمود: قلب قرآن سوره ی یس است. چرا سوره یس قلب قرآن است؟ هیچ فكر كردید؟ سرّ اعظم این است: عالم امكان هم، قلب دارد. قلب عالم امكان خاتم پیغمبران است. این قلب عالم است. هر چیزی قلب دارد، عالم هم قلب دارد. كل العالم، قلبش می شود كل آدم. كل آدم می شود نفس خاتم. او می شود قلب عالم. سوره ی «یس»، سوره ی قلب عالم امكان است. این است كه این سوره، قلب قرآن است. پنج اسم دارد: محمد، احمد, ٌدر قرآن این اسماء آمده- عبد، نور. آن اسمی كه آن اسم مرموزترین اسماء است، اسم یاسین است. «یس، والقرآن الحكیم، انك لمن المرسلین»، این خطاب به یاسین است. یاسین, خاتم النبیین است. او قلب عالم امكان است؛ سوره ی او قلب قرآن است. »
منبع : تبیان