روز سوم شنبه (1395/02/11)
(همدان مهدیه)عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.
عرضه داشتم ایمان بزرگ با چهار امام هدایت پیوند دارد. به ترتیب وجود مبارک حضرت هادی، امیر مومنان، موسی بن جعفر، و ریشه همه حقایق و معارف پیامبر عظیم الشأن اسلام است. جایگاه امام هدایت در زندگی جایگاه چراغ در شب تاریک است.
ما در شب تار، در شب ظلمانی، چه نیازی به چراغ داریم؟ چشم ما شب تاریک برای ما کافی نیست؟ و هر نیازی که داشته باشیم برآورده نمیکند؟ نه کافی نیست. علتش هم این است که در ظلمت مطلق شب تشخیص خطر برای ما ممکن نیست. اگر بیرون از خانه باشیم هیچ امنیتی از افتادن در چالهها نداریم، هیچ امنیتی از برخورد با حیوانات موذی، زهردار، قاتل، کشنده، نداریم.
اگر در خانه باشیم چشم ما کمک صددرصدی به ما نمیکند، حتی از تشخیص رنگهاو گلهای فرشی که رویش نشستیم عاجز هستیم، ناتوان هستیم. این موقعیت امام است. امام در زندگی تاریک این دنیا به منزله همان چراغ است، جدایی از امام مساوی با برخورد به انواع خطرهای فکری، روحی، روانی، خانوادگی، اجتماعی، و اقتصادی است.
اگر دلیل این حرف را بخواهید حوصله کنید حوادث بعد از مرگ پیغمبر اسلام را مطالعه کنید، ببینید جامعه مردم، کاسب بازار، کشاورز، نظامی، به محض اینکه با همکاری رهبران دنیاییشان امام تعیین شده پروردگار را کنار گذاشتند، در را به رویش بستند، جلوی هدایتش را گرفتند، و کسانی را که یک شرط از شرائط وجود امام را نداشتند به جای امام نشاندند، با چه خطراتی روبرو شدند؟ با چه حوادثی روبرو شدند؟ و این حادثهها و خطرها هم تمام نشد، ادامه پیداکرده تا این زمان.
در زندگی با غیر از امام هدایت که در تاریکی است، در کنارهگیری از امام هدایت، در بیرون بردن چراغ الهی که در قرآن تعبیر به سراج مبین شده از عرصه زندگی، سلمان کتک میخورد، در خانه پیغمبر در شعلههای آتش قرار میگیرد، حادثه برای صدیقه کبری به قدری سنگین میشود که حداکثر نود و پنج روز بیشتر زنده نمیماند، به امام هدایت توهین میشود، ابوذر این مرد الهی و ملکوتی تبعید میشود، بلال از مدینه رانده میشود، حق مالی اهل بیت که یک بخشش فدک بوده به غارت میرود فدک غنیمت جنگی نبود، که آقایان آمدند گفتند پیغمبر خودش گفته که بعد از مرگ من از من ارثی نمیماند، هر چی هم میماند برای مردم است که این سخن دروغ باطل یاوه را زهرا علیها السلام با چهار آیه از قرآن رد کرد. به رئیس حکومت گفت تو که روی منبر پیغمبر اعلام میکنی پیغمبر گفته نحن معاشر الانبیا لا نورث، هیچ کدام از ما انبیا ارث نمیگذاریم، بعد از مردن ما ما ارثی نداریم هر چی داریم برای ملت است، پس منظور خدا در قرآن میگوید و ورث سلیمان داود، چیست؟ تو راست میگویی یا خدا؟ خدا که میگوید سلیمان از پدرش داود که پیغمبر بود ارث برد، تو میگویی پیغمبر گفته ما انبیا ارث نمیگذاریم کدامتان راست میگویید؟ خدا راست میگوید یا تو؟ تو دروغ میگویی یا خدا؟
پروردگار مگر در قرآن نمیگوید زکریا گفت فَهَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا ﴿مريم، 5﴾ يَرِثُنِي وَ يَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ ﴿مريم، 6﴾، خدایا من یک پسر میخواهم که هم از من ارث ببرد هم از خاندان یعقوب، عمو، داییام، عمهام، خالهام، تو راست میگویی که پیغمبر گفته ما پیغمبران ارث نمیگذاریم یا خدا راست میگوید؟ جواب نداشت بدهد.
مال ملکی و شخصی که قرآن ازش تعبیر به خیر میکند نه به غنیمت، وقتی که قلعههای خیبر گشوده شد یک عدهای هم آمدند مسلمان شدند حق را فهمیدند دین خدا را قبول کردند، در اینها یک عدهای آمدند گفتند این منطقه سرسبز قابل برای بهترین کشاورزی را ما به شخص خود شما واگذار کردیم، ملک است، پیغمبر اکرم هم عین این ملک را به زهرا واگذار کرد وقتی امام هدایت در زندگی کارگردان نباشد خب آدم غارتگر میشود، میآید ملک اهل بیت را میبرد، بشینی با او هم صحبت کنی آقا مسئله حلال و حرامی که قرآن مطرح کرده چیست؟ میگوید بزنید بیرونش کنید.
خب در نبود امام هدایت هم نظام خانواده به هم میخورد، هم نظام جامعه به هم میخورد، هم نظام اقتصادی به هم میخورد، هم نظام حلال و حرام به هم میخورد، غیر از امام هدایت که نگهدار این نظامات نیست مخرب این نظامات است، هر کاری هم دلش بخواهد میکند مردم هم بهشان تحمیل میشود که قبول بکنند، در نبود امام هدایت ابوذر، این انسان کم نظیر به بدترین نقطه عربستان که نه آب دارد نه گیاه دارد، نه درآمد دارد تبعید میشود، اگر امیرالمومنین سرکار بود اگر امام هدایت سرجایش بود، اگر مردم مطیع امام هدایت بودند، یک دانه از این بلاها به وجود نمیآمد. در تبعیدگاه براثر پیدا نشدن حتی علف خشک بیابان و آب تشنه و گرسنه مرد، مگر پیغمبر نقل نکرده از پروردگار من اهان مومنا فقد اهاننی، خدا میفرماید توهین به مومن توهین به شخص من است، با ابوذر چه کردند، توهین نکردند؟ خوارش نکردند؟ منع از آب و حتی علف خشک نکردند؟ این زندگی است؟
ادامه پیدا کرد، در محراب مسجد کوفه که از چهار مسجد اختصاصی پروردگار عالم است، بیت المقدس است، مسجدالحرام است، مسجد النبی است، مسجد کوفه است، پیش نماز تعیین شده از جانب حکومت نماز صبح را چهاررکعت میخواند و بعد از سلام نماز رو میکند به مردم میگوید من خیلی سرحال هستم اگر میخواهید باز هم بخوانم برایتان، بعد هم میافتد در محراب استفراغ میکند، این را اهل سنت هم نوشتند میآیند میبینند ولید مست است، وقتی محراب از دست علی گرفته بشود میافتد دست عرقخورها، وقتی امام هدایت را از زندگی کنار بزنند نماز صبح میشود چهار رکعت، وقتی امام هدایت را کنار بزنند علنی آیه ششم سوره انعام تغییر پیدا میکند، خدا برای نمازهای واجب به بندگانش میگوید اذا قمتم الی الصلاة وقتی برای نماز میخواهید حرکت بکنید فغسلوا غسل در لغت عرب یعنی شستن، شما از هر عرب بیابانی بیسوادی بپرسید ما معنا الغسل، معنی غسل چیست؟ میگوید آب ریختن و شستن، شما لباس را داری میشوری غسل است، لباس در ماشینشوئی غسل است، آب ریختن به صورت و دست مالیدن غسل است، خب خدا میگوید فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ برای نماز صورتتان را بشوئید وَ أَيْدِيَكُمْ إِلَى اَلْمَرٰافِقِ المائدة، 6﴾، دستتان هم تامرفق ببرید در وضو، اِمْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى اَلْكَعْبَيْنِ، از کلمه غسل آیه دست برداشت آمد سراغ مسح، از هر عرب بیسوادی بپرسید مسح یعنی چی؟ میگوید کشیدن دست تر یادست خشک به بدن، به لباس، به دیوار، خدا میگوید سرتان را مسح کنید نه غسل، پاهایتان را مسح کنید نه غسل، ولی علنا با نبود علی آیه تغییر داده میشود، حالا شما در تمام کشورهای غیرشیعه بروید، رفتید، دیدید وضو که میگیرند به مسح سر که میرسد تمام کله را تا پشت گوش میشورند پاها را هم میگیرند زیر شیر، این وضو درست است یا باطل است؟ این که غسل نیست، غسل است مسح نیست.
با نبود امام هدایت بقیه نظام عبادات هم به هم میریزد، شما در مسجد الحرام، مسجد النبی زیاد بودید دیدید بیست دقیقه، نیم ساعت، سه ربع به نماز نشستند خب خسته میشوند خوابشان میبرد، بلندگو که میگوید قد قامت الصلاة از خواب میپرد اقتدا میکند، بهش بگو آدمی که خواب است که از وضو میرود بیرون، میگوید خواب نشسته آدم را از وضو بیرون نمیبرد دراز بکشی بیرونت میبرد.
وقتی علی رااز زندگی بیرون بکنند سه طلاق قرآن که طلاق رجعی است، طلاق بعد از طلاق رجعی است، طلاق سومی که به کل زن را ازمرد جدا میکند و بین هر کدامش هم دو طهر باید فاصله بشود تبدیل به یک طلاق میشود با یک لغت ثلاث، یعنی مجوز میدهند زن را میخواهید طلاق بدهید لازم نیست یک طلاق بدهید دو ماه صبر کنید، طلاق دوم را بدهید دو ماه صبر کنید بعد طلاق سوم، اصلا به خودت زحمت نده بگو انت طالق ثلاثه، تو سه بار طلاق دادهای، میشود آزاد یعنی میتواند برود شوهر کند، یعنی زن شوهردار میتواند برود شوهر کند. یعنی حرامزاده تولید کردن عیبی ندارد.
این حالا در عباداتش است، در اقتصادش هم یک گونه، در اجتماع هم یک گونه، در خانواده هم یک گونه و در بقیه امور، شما کتابهایشان را ببینید نوشتند اگر کسی مشروبخور است آب قاطی مشروب کند بخورد حرام نیست، مشروب خالص حرام است، امام چه کاره است؟ حافظ احکام قرآن است، امام چه کاره است؟ هدایتکننده خانواده، زن، شوهر، بچهها، به بهترین شکل زندگی است. امام هدایت چه کاره است؟ بیانکننده حلال و حرام خداست که مردم با پیروی از او تا آخر عمر گرفتار یک لقمه حرام نمیشوند. ولی در نبود امام هدایت همه چیز به هم ریخته است.
ما خیلی که به خودمان فشار بیاوریم و یک روحانی را شناسایی بکنیم که پانزده سال، ده سال قم درس حسابی خوانده، یک مقدار قرآن فهم شده، یک مقدار روایتفهم شده، نهایتا بخواهیم بهش احترام کنیم میگوییم ثقة الاسلام، حالا یک خرده بالاتر برویم میگوییم حجت الاسلام، جدیدا مجلس مشورتی عربستان قانون دارد تصویب میکند که قاتل مردم یمن، قاتل زنان یمن، قاتل بچهها و پیرمردهای یمن، قاتل مردم عراق، کمکدهنده مالی و اسلحهای به داعش، دستدهنده به اسرائیل و آنی که جدیدا میخواهد در ریاض سفارت اسرائیل باز کند و سفارت خودش را در تلاویو لقب امیرالمومنین به او بدهند، این نبود امام هدایت.
وقتی لقب بهش بدهند یعنی بر کل مردم واجب شرعی است از این فاسد فاجر مشروبخور غلام حلقه به گوش امریکا و نتانیاهو در همه چیز اطاعت کنند، شما برادران، خواهران، خبر ندارید چون وقت مطالعه ندارید که ببینید نبود امام هدایت در زندگی چه خطرات دنیایی و آخرتی ایجاد میکند. جریان جنایات و خیانتها و تغییرات ادامه پیدا کرد اوجش کی بود؟ روز عاشورا، که آنهایی که میگفتند ما مسلمان هستیم ولی بدون امام هدایت خیلی راحت هفتاد و دو نفر را سر بریدند که پیغمبر قبلا فرموده بود شهدا آقای تمام انسانها در عالم هستند شهدا، و این هفتاد و دو نفر حسین من آقای همه شهیدان عالمند.
و حسین من آقای این هفتاد و دو نفر است و پیغمبر زمان حیات خودشان فرموده بودند که حسین از من است، من هم از حسین هستم، فرموده بودند من شب معراج این خط را در عالم ملکوت دیدم که نوشته بود ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة این حسین را میآیند راحت روی سینهاش مینشینند، جلوی چشم زن و بچهاش سرش را میبرند، بدنش را با اسب لگدمال میکنند، و هفتاد و دو نفرش هم جلوی چشمش سر میبرّند، این نتیجه حکومت بیامام هدایت است، حکومت که رهبر داشته، امام داشته امامش یزید بوده قبلش معاویه بوده، قبلش سه تادیگر بودند، کی میتواند جنایات شصت و یک ساله یعنی پنجاه و یک ساله بنی امیه و سقیفه و دست پروردگانشان را بنویسد و شماره کند، کی میتواند؟ از زمان آدم اولین شهید هادی بوده درست است؟ تا الان که ما شهدای حرم را داریم، در این شهدایی که از زمان آدم شهید شدند تا حالا مجموعا کدامشان قابل مقایسه با حبیب بن مظاهر هستند؟ هیچ کدام با مسلم بن اوسجه، قابل مقايسه نيستند هیچ کدام، چرا؟ چون همه شیعه و سنی نوشتند همه نوشتند، که شب عاشورا ابی عبدالله بعد از سخنرانی و گفتگو با این هفتاد و دو نفر و اینکه بهشان گفت من واقعا شما را از بیعت خودم آزاد کردم میخواهید بروید بروید و نرفتند، خیلی هم با آنها حرف زده، گاهی هم اشاره کرده گفته شما بلند شو برو، ماندی چه کار؟ اینها فردا با من کار دارند از جا بلند شده گفته یابن رسول الله اگر ما بمانیم کشته میشویم؟ فرمود قطعا، گفت آقا چند دفعه ما را میکشند؟ فرمود یک دفعه یک دفعه که آدم کشته میشود خب آدم از دنیا میرود، نیست که دیگر بکشند، گفت یک بار ما را میکشند؟ عاشقانه حرف زدن این است، گفت یک بار ما را میکشند؟ فرمود بله یک بار میکشند، گفت یابن رسول الله اگر من را بکشند، بدنم را قطعه قطعه کنند، قطعه قطعههایم را بریزند در آتش، خاکسترم کنند خدا دوباره من را زنده کند باز میآیم دامن تو را میگیرم میگویم به من اجازه بده بروم کشته بشوم، هزار بار. برویم کجا برویم؟
آن وقت این مهم است که سنی و شیعه نوشتند ابی عبدالله برگشت فرمود فانی، من این جمله را با آیت الله العظمی وحید بحث علمی کردم، خیلی جمله ظریفی است، حالا از آن بحث علمی میگذرم، یک مقدار پیچیدگی ذهنی میآورد ولی ایشان به من فرمودند کاملا حق با تو است و درست داری میگویی، امام فرمود فانی لا اعلم اصحابا خیرا من اصحابی، من در گذشته عالم و در آینده عالم بهتر از شما هفتاد ودو نفر را خبر ندارم. من کاری به خود حضرت و قمر بنی هاشم ندارم، یزید به زین العابدین گفت دیه قتل هزار مثقال طلاست، چند تا را كربلا کشتند ؟ زین العابدین فرمود هفتاد و دو تا، گفت خب من هفتاد و دو هزار مثقال طلا میدهم گذشت کنید، زینب کبری بلند شد گفت نمیخواهد دیه به ما بدهی، تمام این آفرینش را ملک ما کنی بر فرض بتوانی جبران خون اکبر ما را نمیکند دیه میخواهی به ما بدهی، خیال کردی اینها آدمهای معمولی بودند؟ اینها را کی کشت؟ سقیفه، اینها را کی کشت؟ امام گمراهی، اینها را کی قطعه قطعه کرد؟ امام ضلالت، اگر امیر المومنین در زندگی بود، اگر امام مجتبی بود، اگر خود ابی عبدالله بود کنارشان نزده بودند و زندگی را در آن ظلمت فرو نبرده بودند که این حادثهها پیش نمیآمد، خودمان را بپائیم در همین روزگار اگر ما امام هدایت را از زندگی حذف کنیم که یک عدهای حذف کردند، یک عدهای حذف کردند.
زنان بیحجاب و نیمه عریان میشوند که شدند، ربای اقتصادی حاکم بر سفره مردم میشودکه شد، طلاق به جای ده ماه یک دانه دو تا در یک شهر، رئیس دادگستری یک استان بزرگ ایران به من گفت پارسال فروردین و اردیبهشت که سیزده روز هم تعطیل بوده دو ماه میگفت ما بیست و پنج هزار طلاق توافقی نوشتیم آنهایی که توافقی نیست آنها را در آمار نیاوردیم، در یک استان مذهبی، استان عاشورائی، استان گریه، استان روضه، وقتی امام هدایت نباشد فشی فيهم الزنا، روابط نامشروع پهن میشود، این جایگاه امام هدایت.
امام هدایت چقدر زیبا حافظ مال مردم است، چقدر الان مال مردمخور داریم؟ در دولت و در ملت، چقدر اختلاسچی داریم، اختلاسچیهایی که عدد اختلاسشان را ما حالیمان نمیشود، هزار میلیارد، خب این هزار میلیارد را اسکناسهایش را بچینیم، در همدان که کل زمین شهر را پر میکند میکشد به جاده کرمانشاه و تهران، اینها را یک نفر، دو نفر، سه نفر میدزدند، آن هم روز روشن، گلی به جمال دزدهای قدیم، میگفتند بگذار مردم بخوابند خواب باشند ما میرویم نترسند، روز بخواهیم برویم میترسند، اقلا برویم فرش را ببریم آنور مردم را نترسانیم، زن و بچه را نترسانیم، اما الان روز روشن در بازارها در امر تجارت چه کلاهبرداریهایی میشود، آن وقت پیغمبر که امام هدایت است فرموده اگر شب یک درهم نمیدانم به پول ایران یک درهم چقدر میشود، یک درهم مال کسی به ناحق در خانه کسی باشد آن یک درهم تا در آن خانه است پروردگار نظر رحمت به اهل آن خانه نمیکند یک درهم، نه هزار میلیارد، نه مال یک مملکت.
عیبی ندارد یک روایت پربار پرفشار برایتان بگویم، من پنجاه سال است با روایات سروکار دارم، با لطائف روایات و محاسن کلام ائمه سروکار دارم، پنجاه سال است قطع نشده دیروز هم سروکار داشتم، بعد از نماز صبح هم سروکار داشتم، بعد از اینکه از خدمتتان بروم هم سروکار دارم، پنجاه سال است شب و روز من کتاب جلویم باز است یا یادداشت میکنم یا مینویسم یا حفظ میکنم، این روایت را هم من از کتاب یک آدم معمولی یا آخوند معمولی نقل نمیکنم، روایت را واقعا وجود مبارک فیض کاشانی در کتاب چهار هزار صفحهای محجة البیضاء نقل میکند، این کتاب چهار هزار صفحه است یک دانه است، یک کتاب دیگر دارد سی هزار صفحه است، این دو تا، دویست و نود و هشت تا دیگر هم کتاب دارد.
پیغمبر میفرماید این خیلی روایت پرفشاری است، پیغمبر میفرماید پناه به خدا، کسی که میرود در مغازه قصابی بیاجازه قصاب انگشتش را میگذارد روی لاشه گوسفند، میگوید از اینجایش به من گوشت بده، قصاب هم ناراحت میشود که خب بهداشت باید مراعات بشود واقعا هم باید بشود، خب شاید انگشت من آلوده به میکروب هپاتیت ب باشد، آلوده به میکروب حصبه باشد، آلوده به میکروب سل باشد، آلوده به این میکروبهایی باشد که اسمهای عجیب و غریبی دارد، برود در لاشه گوشت بعد هم برود در شکم مردم، بعد هم مثل برگ درخت بریزد زمین خانوادهها.
انگشت بگذارد بگوید من از اینجای گوشت میخواهم، قصاب هم نگران، فردای قیامت برای مقدار چربی که سر انگشتش مالیده شده دادگاه برپا میشود و باید قصاب را راضی کند که به حرام در ملکش تصرف کرده است، این کجا دو هزار و ده هزار و بیست هزار و دویست هزار میلیارد دلار دزدی کجا؟ هر روز هم هست.
من اگر با امام هدایت زندگی کنم زنم زنم است، دخترم دخترم است، نه زنم و نه دخترانم در معرض تماشا و لذت هزار چشم نامحرم قرار نمیگیرد، خب زن من هم مثل زن امیرالمومنین، مثل زن امام حسین، دخترانم مثل سکینه دختر امام حسین، پوشیده هستند در معرض چشمهای نجس نیستند. این جایگاه امام هدایت است.
چه جنایتی سر دین آوردند، نمیشود کل آن را نوشت، نمیشود کل آن را شمرد، روز یکشنبه است چقدر خوب بود دو سه بار نام مقدس صدیقه کبری را به زبان آلودهام جاری کردم، چارهای ندارم دختر پیغمبر چی بگویم؟ سکوت کنم، زبانم آلوده به دروغ است، به غیبت است، به تهمت است، نباید نام تو را ببرم فضولی میکنم، هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب، هنوز نام تو بردن کلام بیادبی است.
دختر پیغمبر این هشت سالی که در مدینه پدرت زنده بود یک بار پیغمبر چفت در خانهات را روی میخ در نزد، به این مقدار نمیخواست مزاحمتان بشود، هر وقت آمد در زدنش این بود با یک دنیا ادب روبروی در خانهات میایستاد میگفت السلام علیکم یا اهل البیت النبوة، آن وقت این در را آتش زدند، کاش آتش میزدند و میرفتند میدیدند میدانستند زهرا بین در و دیوار است، در را هل دادند، دختر پیغمبر نام تو از مقدسترین نامهای عالم است در روایاتمان است راوی میگوید من از در خانه حضرت باقر رد میشدم صدای حضرت را شنیدم دیدم پشت سر هم هی میگوید یا فاطمة الزهرا، در زدم، یکی آمد در را باز کرد گفتم صدای حضرت باقر است پشت سر هم هی دارد میگوید یا فاطمه یا زهرا چیست؟ گفت حضرت مریض است، گفت میتوانم بیایم عیادت؟ گفت بله بیا، کنار بستر حضرت باقر نشست گفت آقا چرا اینقدر یا زهرا میگویید؟ فرمود ما مشکل پیدا میکنیم به اسمش متوسل میشویم. اسمش کار میکند.
حالا نیمه شب شده، واقعا غریبترین غریبان در مدینه کنار قبرش نشسته، بچهها هم در اتاق هستند، دو تا دستش را روی قبر زهرا گذاشته.