لطفا منتظر باشید

شب دوم شنبه (30-5-1395)

(شیراز حرم مطهر احمد بن موسی(شاهچراغ))
ذی القعده1437 ه.ق - مرداد1395 ه.ش
6.1 مگا بایت
دانلود

عناوین این سخنرانی

با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید

 

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.

عقل بشر از اولین روزگار زندگی در کره زمین تا امروز از این که راه خیر و سعادت را به انسان نشان بدهد ناتوان بوده عاجز بوده، تجربه تاریخ زندگی هم این معنا را ثابت کرده است. تمام جاده‌هایی که برای زندگی بشر مخترعش عقل بوده به بشر خسارت زده ضربه زده، زیان زده، صدها مکتب را در طول تاریخ انسان اختراع کرده و از اوائل قرن هجدهم میلادی تا الان هم صدها راه را که نام آن راه‌ها به ایسم ختم می‌شود ارائه کرده ولی برای سالکان این جاده‌ها دردی را دوا نکرده و مشکلی را حل نکرده.

در حدود هزار آیه در قرآن کریم درباره عقل نازل شده به عقل ارزش داده اهمیت داده، ولی نکته مهمی که در این نزدیک به هزار آیه به چشم می‌خورد این است که خداوند مهربان حدود عقل و قدرت عقل و محدوده فعالیت عقل را بیان کرده است که اگر انسان عقل را وادار بکند از ا ین محدوده تجاوز بکند خسارت می‌زند ضربه می‌زند، تولید ضرر می‌کند.

من برای نمونه دو آیه قرائت می‌کنم یک آیه از سوره مبارکه بقره که حدود فعالیت عقل و سود عقل را بیان می‌کند، آیه صد و شصت و چهار، إِنَّ فِي خَلْقِ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ وَ اِخْتِلاٰفِ اَللَّيْلِ وَ اَلنَّهٰارِ وَ اَلْفُلْكِ اَلَّتِي تَجْرِي فِي اَلْبَحْرِ بِمٰا يَنْفَعُ اَلنّٰاسَ وَ مٰا أَنْزَلَ اَللّٰهُ مِنَ اَلسَّمٰاءِ مِنْ مٰاءٍ فَأَحْيٰا بِهِ اَلْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهٰا وَ بَثَّ فِيهٰا مِنْ كُلِّ دَابَّةٍ وَ تَصْرِيفِ اَلرِّيٰاحِ وَ اَلسَّحٰابِ اَلْمُسَخَّرِ بَيْنَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ لَآيٰاتٍ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ  ﴿البقرة، 164﴾، این یکی از جالبترین آیات کتاب خداست که حدود فعالیت عقل را بیان می‌کند و می‌خواهد بگوید عقل قدم توانمندی بیش از این ندارد حد کارش، حد فعالیتش همین است.

ترجمه آیه در آفرینش آسمان‌ها و زمین البته خداوند متعال در قرآن مجید می‌فرماید شما وظیفه دارید که از آگاهان به هر امری سوال کنید تا برای شما توضیح بدهند که در این جهان هستی چه اتفاقی افتاده، اگر بخواهید مسئله آفرینش آسمان‌ها و زمین را بدانید و آنچه که بین آسمان و زمین است که نگاه پیغمبر و ائمه طاهرین است باید به ده جلد کتاب بحار مرحوم مجلسی درباره آسمانها و زمین و موجودات آسمان و زمین و بین آنها مراجعه کنید، ده جلد چهارصد صفحه، نگاه پیغمبر و ائمه درباره آفرینش حدود چهار هزار صفحه‌اش را مرحوم علامه مجلسی نظام داده است، غیر از این کتاب باید به کتاب البیعة و الاسلام نوشته علامه شهرستانی مراجعه بکنید که ترجمه هم شده، در کتابهای خارجی باید به کتاب خدا در طبیعت، از جهان‌های دور، نجوم این تلسکوپ، سرگذشت زمین، سرگذشت خورشید، مراجعه کنید.

آنجا یعنی در آن کتابها برایتان روشن می‌شود که آفرینش آسمان‌ها و زمین یعنی چی، و برایتان روشن می‌کنند که افق آسمان‌ها یک افق بی‌کرانه‌ای است و قرآن مجید می‌گوید همین آسمان‌ها و زمین که می‌بینید من آفرینشش را به پایان نبردم، انا لموسعون، به طور دائم در حال گستردن عالم خلقت هستم یعنی مرتب دارد که دانش هم همین را ثابت کرده کهکشان‌های جدید ساخته می‌شود، عوالم جدید ساخته می‌شود، ستارگان و خورشیدهای جدید ساخته می‌شود، و این یک آیه کوتاه انا لموسعون از معجزات ویژه قرآن مجید است برای اینکه بدانید افق بی‌کران آسمان‌ها یعنی چی من یکی از کشفیات جدید رصدخانه‌های مهم جهان را برایتان عرض می‌کنم ولی قبلا باید بگویم نور در هر ثانیه سیصد هزار کیلومتر راه طی می‌کند، در هر دقیقه نور شصت تا سیصد هزار کیلومتر راه می‌رود، این را در ذهنتان داشته باشید که نور از جایی که حرکت می‌کند مثلا می‌خواهد خودش را به زمین برساند در ثانیه سیصد هزار کیلومتر باید بیاید جلو، آخرین سیاره‌ای را که من در اخبار علمی دیدم کشف کردند این است که می‌گویند این سیاره اگر بخواهد نورش را به زمین برساند پانصد میلیارد سال نوری طول می‌کشد.

این افق عالم بالا، قرآن مجید می‌گوید ان فی خلق السماوات و الارض خود آفرینش زمین از عجایب خلقت است، شما ببینیدزمین ا ست و اقیانوس است و جوی آب است و تابش نور خورشید است و صد کیلومتر هوایی که دور زمین خداوند قرار داده است و عمر زمین که چهار میلیارد و پانصد میلیون سال است این هوا از زمین خودش را جدا نکرده، چسبیده به زمین است، و رها نمی‌کندزمین را. این آب زمین خاک زمین، نور خورشید، و هوای اطراف زمین چه گیاهانی، چه باغ‌هایی، چه گل‌هایی، چه حبوباتی، چه سبزیجاتی، چه دانه‌های نباتی، چه هسته‌های نباتی، چه رنگ‌آمیزی‌ها رادارد تولید می‌کند این مسئله چیست که ترکیب خاک، آب، هوا، نور، به گونه‌ای نظام داده شده که این همه نباتات متنوع را دارد در معرض تماشای بشر قرار می‌دهد و خود کره زمین هم انبار رزق و روزی مردم است از زمانی که خورنده دو نفر بوده آدم و حوا تا الان که خورندگان هفت میلیارد نفر هستند زمین از سیر کردن مردم و حیوانات بخل نکرده انبارش هم خالی نشده. این زمین.

این غیر از معادنی است که در زمین است، معدن طلا، معدن نقره، معدن منگنز، معدن مس، معدن روی، معدن نفت، معدن گاز، شما ببینیددر آفرینش کره زمین چه کرده تنها اگر این کوهها را روی زمین برافراشته نکرده بود امروز دیروز، موجود زنده‌ای در زمین باقی نمی‌ماند چون زمین دائماگرفتار طوفان‌ها و بادهای بسیار سنگین بود، هیچی را نمی‌گذاشت بماند، ولی این کوه‌ها علاوه بر منافع دیگرشان بادشکن هم هستندد ر برابر باد می‌ایستند که شهرها و محل زندگی مردم همواره دچار طوفان نشود. خداوند متعال هفت شبانه روز باد را به کشور عادیان دمید بعد از هفت شبانه روز بادها و طوفان‌های سخت نه موجودزنده‌ای باقی ماند و نه خانه‌ای باقی ماند.

در خلقت آسمان‌ها و زمین دو آسمان‌ها زمین، اصلا در این آیه می‌خواهد محدوده کار عقل را بگوید در خلقت آسمان‌ها و زمین و اختلاف اللیل و النهار سه و چهار روز و شب، چگونه شب می‌آید و می‌رود، چگونه روز می‌آید و می‌رود، چرا دائما روز نیست، اگر دائما روز بود چه می‌شد؟ چرا دائما شب نیست اگر دائما شب بود چه می‌شد؟ اگر همیشه روز بود تمام موجودات زمین می‌‌سوختند، اگر همیشه شب بود کل موجودات منجمد می‌شدند چی می‌شود که روز می‌آید و بعد از دوازده سیزده چهارده ساعت می‌رود چه می‌شود شب می‌آید بعد از سیزده دوازده چهارده ساعت یا کمتر و بیشتر می‌رود، علتش پروردگار عالم کره زمین را که معلوم نیست چند میلیارد تن وزنش است از زمانی که آفریده بهش دستور داده وَ أَوْحىٰ فِي كُلِّ سَمٰاءٍ أَمْرَهٰا﴿فصلت‏، 12﴾ فَقٰالَ لَهٰا وَ لِلْأَرْضِ اِئْتِيٰا ﴿فصلت‏، 11﴾، بعد از اینکه زمین را آفریدم بهش دستور دادم هر بیست و چهار ساعت یک بار دور خودت منظم بگرد، در گردش زمین است که نیمی از زمین روز است نیمی از زمین شب است، الان بخش غرب زمین روز است، و اینجا شب است، شش صبح دوباره اینجاروز می‌شود آنجا شب می‌شود، ان فی خلق السماوات و الارض و اختلاف اللیل و النهار این چهار تا نعمت.

و الفلک التی تجری فی البحر بما ینفع الناس، و در سر و سامان دادن کشتی که ساختنش را به فکر انسان انداختند اولین کشتی سنگین بزرگ جادار را به حضرت نوح وحی کردند، طرح کشتی‌سازی را اولین بار به یک پیغمبر دادم، فَأَوْحَيْنٰا إِلَيْهِ أَنِ اِصْنَعِ اَلْفُلْكَ بِأَعْيُنِنٰا ﴿المؤمنون‏، 27﴾، زیر نظر من و با نقشه من کشتی بساز، قرآن مجید می‌گوید کشتی پانصد هزار تن ، صد هزار تن هفتصد هزار تن روی آب روان در حرکت است بما ینفع الناس کالای شرق و غرب را جابجا می‌کند، این پانصد هزار تن را  من نمی‌گذارم فرو برود وگرنه کاری ندارد شما یک عدس را بینداز در آب فرو می‌رود، چرا کشتی فرو نمی‌رود؟ آب زیرش که خیلی نرم است آب زیرش که می‌تواند دهان باز کند کشتی را ببرد چرا فرو نمی‌رود؟ وَ إِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلاٰ صَرِيخَ لَهُمْ ﴿يس‏، 43﴾، اگر به آب زیر کشتی بگویم دهان باز کن کشتی را می‌برد، هیچ کس هم نیست به دادتان برسد، این هم یک کار من.

و ما انزل من السماء من ماء فاحیا به الارض بعد موتها، از پاییز شروع می‌کنم به باراندن باران تا نزدیک بهار که آمدن این باران‌ها زمین را زنده می‌کند، از خشکی کویر بودن، بی‌حاصل بودن فعالیت نداشتن درمی‌آورد، احیاء به الارض بعد موتها، شما ببینید چند تا استان امسال ایران به اندازه باران نیامدچه مشکلاتی ایجاد کرد؟ اگر همه استان‌ها باران کم می‌آمد چه می‌شد، خیلی از شهرها بیست و چهار ساعته دو ساعت آب داشتند امسال، کشاورزی‌شان معطل ماند، در یکی از مناطق نزدیک به صد هزار درخت زنده خشک شد، مرد، می‌گوید آفرینش باران را ببینید، برای باران تا حالا معلوم نیست چند تا کتاب نوشته شده، الان در خود ایران ارزیاب‌ها می‌گویند بیست سال باید باران فراوان بیاید تا سفره‌های زیرزمینی پر بشود، اگر نیاید هم سفره‌ها خشک می‌شود و هم دهان بشر از گرسنگی باز می‌ماند و می‌میرد.

گفتند هفت هشت استان است اگر تامین آب زیرزمینی نشود و نتوانیم از دریا آب برایشان بیاوریم تا چند سال دیگر باید کامل  تخلیه کنند و بروند جای دیگر، هیچ نشستید فکر بکنید باران یعنی چی؟ و بعد از اینکه باران را می‌فرستم موجودات زنده فراوانی را در کره زمین پخش می‌کنم چون اینها آب می‌خواهند، گیاه می‌خواهند، خوراک می‌خواهند، آسمان، زمین، شب، روز، کشتی، باران، پخش موجودات زنده و تصریح الریاح یکی از مخلوقات من باد گردش‌کننده است، اگر باد نیاید خیلی مردم ضرر می‌کنند، اگر باید نیاید خیلی باغ‌ها میوه نمی‌دهند، اگر باد نیاید هوا غیرقابل استفاده می‌شود، اگر باد نیاید ابرهای برخاسته از دریا معطل می‌مانند هیچ جا نمی‌توانند بروند باد اتومبیل ابرهاست، باد است که ابر را سوار  خودش می‌کند می‌آورد روی شهرها و مناطق و بیابان‌ها بارانش را خالی می‌کند. این نعمت‌ها می‌گوید در آفرینش این نعمت‌ها اول آیه را دقت بفرمایید، ان فی خلق السماوات، خلق آفریدن، آسمان‌ها زمین، شب، روز، کشتی، باران، پخش موجودات زنده، باد، ابر ان فی ذلک در این مخلوقاتی که در این آیه برایتان بیان کردم لایات نشانه‌هایی است لقوم یعقلون، برای مردمی که اهل عقل هستند که چی کار بکنند با عقلشان، اگر عاقلان توجه به آفرینش این نه نعمت کاربردی عظیم بکنند عقلشان تا این حد کمکشان می‌دهد که عالم آفریننده دارد، همین. عقل بیشتر از این میدان ندارد. عقل فقط به صاحبش می‌فهماند که اینها این نه تا نعمت خود به خود به وجود نیامدند چون معنی ندارد خود به خود به وجود بیایند، خود به خود یعنی بودند و خودشان را به وجود آوردند اگر بودند که دیگر نیازی به وجود آوردن خودشان ندارند خب بودند.

آن وقت دانشمندان می‌گویند سکون در عالم وجود ندارد، در هیچ کجای عالم، چهارصد و چند سال پیش حرکت عمومی را در کل جهان یک شیرازی کشف کرد، چهارصد و خورده‌ای سال پیش قبل از انیشتین، قبل از دانشمندان غرب، قبل از دانشمندان امریکا، که قبل از دانشمندان شوروی سابق که ثابت کردند سکون وجود ندارد، همه جا حرکت است، این را یک اندیشمند و یک عالم شیراز ثابت کرد و اسمش هم گذاشت حرکت جوهری، یعنی در ذات تمام موجوداتی که خدا خلق کرده حرکت رو به جلو است، خب سوال حرکت برای ذات حرکت است همه می‌گویند نه، پس منشأ حرکت چیست؟ اینی که متحرک است در ذات خودش تحرک ندارد که، یک محرک پشتش است که دارد چرخ وجودش را می‌چرخاند اسم این محرک سازنده خلقت است عقل تا همینجا میدان دارد که با دقت در عالم خلقت فقط می‌فهمد این کارگاه هستی کارگردان دارد، اما دیگر نمی‌فهمد صفاتش چیست، اخلاقش چیست، جمالش چیست، جلالش چیست، کمالاتش چیست، شما ماه رمضان سه شب دعای جوشن کبیر می‌خوانید، اگر این دعا را ائمه طاهرین به  ما یاد نداده بودند که از زمان آدم تا حالا هیچ بشری یک خطش هم نمی‌توانست از عقلش بدهد بیرون، عقل این کاره نیست. عقل فقط درک یک سلسله کلیات و جزئیات دارد یعنی مارا تا اینجامی‌رساند که این عالم متحرک محرک دارد همین. راه را هم می‌تواند به ما نشان بدهد که راه حرکت به سوی خیر سعادت، لقاء حق، رضای حق، بهشت پروردگار، فهم حلال، فهم حرام، فهم واجب، فهم حسنات اخلاقی کارعقل نیست.

اگر کا رعقل بود که عقل اروپایی‌ها و امریکا نمونه حرفهای قرآن و انبیا و اهل بیت را ارائه می‌کرد، اصلا عقل این کاره نیست، برادران و خواهران هیچ کدامتان در شکل زندگی نگویید خودم می‌دانم والله ما خودمان نمی‌دانیم، اگر خودمان می‌دانستیم که صد و چهارده کتاب نمی‌فرستاد اینها را فرستاده ما بدانیم اگر ما خودمان می‌توانستیم بفهمیم و بدانیم صدو بیست و چهار هزار پیغمبر نمی‌فرستاد فرستادکه ما بدانیم، اگر ما بلد بودیم که دوازده امام نمی‌فرستاد فرستاده که ما بفهمیم، خودم می‌دانم سینه سپر کردن در مقابل وحی و انبیا و ائمه است، خودمان نمی‌دانیم. اگر خودمان می‌دانستیم که این همه فساد در کره زمین راه نمی‌انداختیم خودمان نمی‌دانیم جاده را نمی‌دانیم، عقل جاده نشان نمی‌دهد. علم هم جاده نشان نمی‌دهد.

از قرن رنسانس تا الان هزاران دانشگاه میلیون‌ها کتاب، میلیاردها دانشجو، پدید آمده چرا راه را نشان نمی‌دهند، علم راه نشان نمی‌دهد علم اختراع می‌کند زندگی مادی را بچرخاند، کاری دیگر نمی‌کند، چون عقل نمی‌تواند راه درست را، راه منتهی به سعادت را، راهی که در آن راه پرورش پیدا کنم و ظرف ارزشها بشوم چون نمی‌تواند نشان بدهد نیاز داریم به اینکه یکی که راه را می‌داند ما را راهنمایی کند، حدود عقل را امشب فهمیدید تا کجاست، امام هشتم نیشابور در کجاوه نشسته بودند پرده‌ها هم افتاده بود نمی‌دیدند حضرت را نوشتند آن زمان نیشابور شهر خیلی آبادی بود در حمله مغول از بین رفت، تنها در شهر نیشابور لشگر مغول صد هزار کتاب خطی علمی را آتش زدند، خیلی آباد بوده، امام در حال خروج از نیشابور هستند صد هزار نفر آمدند بدرقه از حضرت درخواست یک حقیقتی را کردند، خوب عنایت بفرمایید ببینید من از دیشب تا حالا دو ساعت برایتان ثابت کردم عقل راه نشان نمی‌دهد فقط محدوده‌اش درک کلیات و یک مقدار جزئیات است، توانمند برای نشان دادن راهی که خیر دنیا و آخرت ما را تامین می‌کند نیست، نبوده، علم هم همینطور، راه را باید آنی که راه را ساخته خدا، آنی که راه را به انبیاء و ائمه نشان داده نشان انسان بدهند، نه عقل. نه علم.

پرده کجاوه را امام هشتم  کنار زد، فرمود مردم من از پدرم موسی ابن جعفر او از امام صادق، امام باقر، زین العابدین، ابی عبدالله، امیرالمومنین، پیغمبر، خدا نقل کردند کلمة لا اله الا الله حصنی توحید جاده است، خیلی روایت فوق العاده‌ای است، توحید که همه چیز هم در این توحید است یعنی قرآن، نبوت، اهل بیت در این توحید است، یعنی توحید منبع تمام خیرات است، راه کلمة لا اله الا الله حصنی فمن دخل حصنی امن من عذابی راه است  اما مردم نیشابور صد هزار نفر آدمیزاد، مرد و زن بلد هستید این جاده را؟ نه، عقلتان می‌تواند نشانتان بدهد؟ نه، علمتان می‌تواند نشان‌تان بدهد این جاده را؟ نه، بشرطها و انا من شروطها، راه عجب مسئله‌ای است حضرت رضا عنوان کردند راه راهنما می‌خواهد، یعنی باید یکی باشد که راه را بلد باشد نشان‌تان بدهد، عقل که این راه را بلد نیست، علمتان هم این جاده را بلد نیست، راه راهنما می‌خواهد، و فرمود من راهنمای این راه هستم نه عقل خودتان، نه علم خودتان، نه عالمان غیر از ما اهل بیت و انبیا آنها هم راه را بلد نیستند. راه را باید انتخاب شده خدا که خودش را خدا به این راه راهنمایی کرده نشان بدهد. به این راحتی نیست که از چند سال پیش دارند به ملت‌ها الغاء می‌کنند آنچه که خودت می‌فهمی راه همان است این بدترین کلاهی است که سر بشر گذاشتند.

یکی از حکومت‌های بعد از انقلاب هم که هشت سال سرکار بود خیلی زور زد که به مردم الغاء بکند دین راه، قرائت خودت است، ببین عقلت چه می‌گوید همان دین است، یعنی خدا چند میلیارد دین دارد؟ خدا که کلمه دین را در قرآن مفرد آورده، خدا که کلمه نور را در قرآن مفرد آورده، حتی کلمه دین تثنیه هم نیست نمی‌گوید دینین من دو تا دین دارم نمی‌گوید ادیان، من چند هزار تا دین دارم می‌گوید راه یکی است، از این راه که رویت را برگردانی بقیش گمراهی است.

از دین همانی که قرائت می‌کنی جاده همان است این خیلی ظلم بود، این خیلی ستم بود، وجود امام هدایت ضرورت داشته، انبیاء باید راه را نشان می‌دادند ائمه باید راه را نشان می‌دادند و نشان دادند. در این زمینه مطالب بسیار دقیق دیگری هست در جلسات بعد عرض می‌کنم.

 

 

 

برچسب ها :