شب پنجم دوشنبه * شب عید غدیر* (29-6-1395)
(تهران حسینیه محبان الزهرا (س))عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.
کلام در شنیده های وجود مبارک امیرالمؤمنین از پیغمبر اسلام بود. از عمر رسول خدا سی سال گذشته بود که امیرالمؤمنین به دنیا آمد. به تدریج که امیرالمؤمنین عمرشان می گذشت کنار معارف بی نهایت پیغمبر قرار می گرفتند، از زمانی که به روی این دنیا چشم و گوش باز کردند، منظرگاه دیده مبارکشان، چهره ظاهر و باطن پیغمبر بود و گوش مبارکشان هم وقف شنیدن سخنان پیغمبر. خودشان یک خطبه دارند در نهج البلاغه که صفات اولیاء خدا را بیان می کنند، صد و ده صفت. از خطبه های ناب نهج البلاغه است خطبه کم نظیری است. یکی از آن صد و ده صفت را می فرمایند اولیاء خدا وقفوا اسماءهم علی العلم نافع لهم، چقدر زیباست! اینان گوش خود را وقف دانشی کردند که این دانش برای دنیا و آخرتشان منفعت و خیر و سود داشت البته هر گوشی اینگونه هزینه شود صاحبش به خیر دنیا و آخرت خواهد رسید.
یک سوره ای در قرآن هست دیدید سوره لقمان، خیلی خداوند به این فرد محبت دارد درباره اش هم می فرماید وَ لَقَدْ آتَيْنٰا لُقْمٰانَ اَلْحِكْمَةَ ﴿لقمان، 12﴾ غیر از آیاتی که در قرآن مسائل مربوط به لقمان را خدا نقل می کند- لقمانی که اهل همین مملکت سودان بود پایین مصر و نژادش هم نژاد سیاه بود- بیرون از قرآن ائمه ما از لقمان خیلی مسائل نقل کردند، بزرگان از این آدم خیلی مسائل نقل کردند، یکی اش این است ببینید ما در این زمینه چقدر تا حالا محروم بودیم. لقمان می فرماید من برای شنیدن علم سودمند با چهار هزار آدم وارد بینا ملاقات کردم. آدم باید به گونه ای باشد که دنبال معرفت و علم بدود فکر نکند یک جا بنشیند، بیایند معرفت را به او انتقال بدهند، حکمت را به او انتقال بدهند، گوش امیرالمؤمنین وقف علمی بود که از وجود مبارک رسول خدا می شنید و این علم هم که عملی می شد، دائماً به خیر دنیا و آخرت امیرالمؤمنین می افزود. خب این شنیده ها در خزانه قلب حضرت جمع شد، بعد از درگذشت پیغمبر اکرم به هر مناسبتی به هر تناسبی، این خزانه علم را به روی مردم باز کرد بی دریغ، در مسجد، در خانه، در خیابان، در میدان جنگ، در معاشرت در تمام مناسبتها، حضرت برای مردم حقایق را بیان کرد با دلسوزی فقط به هدف اینکه مردم را به خیر دنیا و آخرت برساند. اصلاً خداوند متعال این انسان بی نظیر را برای امامت و خلافت بعد از پیغمبر انتخاب کرد که جهانیان را به خیر دنیا و آخرت برساند؛ چون بلد بود، اهلش بود و اگر- یقین بدانید بعد از مرگ پیغمبر او را خانه نشین نمی کردند بیست و پنج سال، چهار سالی هم که با بیعت مردم از خانه آمد بیرون، یک مدت وقتش را با جنگ جمل گرفتند، یک مقدار با جنگ صفین، یک مقدار با جنگ نهروان، کمی بعد از جنگ نهروان هم در محراب او را به شهادت رساندند - اگر این اتفاق نمی افتاد؛ یعنی اگر این جنایت عظیم به بشریت نمی شد و ایشان را بعد از مرگ پیغمبر کنار نمی زدند و مردم را محروم نمی کردند، الآن اوضاع جهان و فرهنگ جهان و زندگی جهان کاملاً با الآنش صددرصد فرق داشت؛ یعنی ما یک جهانی داشتیم پر از مردم درستکار، مردم با محبت، مردم نرمخو، مردم خدمتگزار، چنان که تربیت شدگان روزگار اول امیرالمؤمنین همین گونه بودند؛ یعنی یک مردم با محبت، یک مردم با معرفت، یک مردم خدمتگزار، یک مردمی که یار مردم بودند، اما تعدادشان خیلی کم بود. اینطور که حضرت رضا(ع) می فرماید بعد از مرگ پیغمبر، این تربیت شدگان واقعی دوازده تا بیشتر نبودند. اوج جمعیت تربیت شدگان اهل بیت(ع)، روز عاشورا بودند که هفتاد و دو نفر بودند آنها هم همه شهید شدند دوتا فقط باقی ماندند یکی امام چهارم بود یکی هم یکی از فرزندان امام مجتبی به نام حسن مسما همین، این دوتا بعداً در چهل سال زندگی زین العابدین به حدود بیست تا رسیدند و کم کم در زمان حضرت رضا به این جمعیت تربیت شده اهل بیت اضافه شد تا الان. البته الان هم اگر آمار درست باشد کم نداده باشند آمار را، این پانصد میلیون شیعه هم، شیعه کامل نیستند بعضی هایشان که از ایران و کشورهای عربی که شیعه بودند، رفتند اروپا در فرهنگ مسیحیت و یهودیت حل شدند، به کل از تشیع رابطه شان برید ازدواج هم که کردند تمام بچه هایشان کافر از آب درآمدند، این یک عده از شیعه که به قول قرآن مجید اِنْقَلَبَ عَلىٰ وَجْهِهِ ﴿الحج، 11﴾ اصلاً پشت کردند به دین و به قرآن و به اهل بیت و در آغوش کفر قرار گرفتند این است که خیلی به خصوص شما جوانها، هوس اروپا رفتن یا کانادا رفتن و آمریکا رفتن نداشته باشید. من نزدیک بیست تا کشور اروپایی رفتم دیدم شیعه های ایرانی و عرب را که کافر شدند و بعضی هایشان مسیحی شدند، بعضی هایشان یهودی شدند در این چند روزه شکم و شهوت دنیا، آنهایی هم که در کشورهای شیعه نشین ماندند یک درصدشان اهل گناه اند، بی نمازند، اهل مال مردم خوری هستند، اهل ربا هستند، اهل لقمه حرام هستند. اگر بخواهیم فاکتور بگیریم نسبت به هفت میلیارد جمعیت کره زمین به نسبت شیعه واقعی، الآن نسبت به جمعیت فوق العاده کره زمین، هنوز همان هفتاد و دوتا هستند بیشتر نیستند، نه هفتاد و دوتای عددی به نسبت به هفت میلیارد جمعیت. تربیت شدگان مکتب اهل بیت هفتاد و دو نفرند حالا یا بفرمایید هفتاد و دو میلیون شیعه واقعی یا یک مقدار بیشتر، زیاد نیستند چنان که قرآن مجید می فرماید قَلِيلٌ مِنْ عِبٰادِيَ اَلشَّكُورُ ﴿سبإ، 13﴾ شما این آمارگیری را فاکتورگیری را نسبت به خانواده های خودتان و قوم و خویش هایتان بگیرید ببینید چندتایشان شیعه واقعی اهل بیت هستند یعنی امروز سلماناند، مقدادند، عمارند، ابوالهیثم ابن طیهان اند، اویس قرن اند، مالک اشترند، ابوحمزه ثمالی هستند فاکتورگیری کنید چندتا داریم؟ من که خودم دارم فاکتورگیری می کنم در ذهنم، که در افراد ما چندتا شیعه واقعی می شود نشان داد کم هستند.
خب اگر آدم گوشش را مثل امیرالمؤمنین وقف کند ،کاری که خود حضرت داشت (وقفوا اسماءهم علی العلم نافع لهم)، اینها آمدند با اینکه زندگی داشتند زن و بچه داشتند مغازه داشتند، کار داد و ستدی داشتند، اما این یک دانه عضو را وقف دانش مفید کردند حالا اگر بفرمایید منظور امیرالمؤمنین از این علم مفید چیست؟ قرآن، روایات، خود اهل بیت وقف این علم مفید.
خب، از شنیده های حضرت از پنج شب قبل که شروع کردم یکی اش این روایت است که می فرماید پیغمبر به شخص خود من فرمود: (من سبعة من کن فیه)، هفت چیز در هر مرد و زنی باشد در هر دوره ای (فقد استکمل حقیقة الایمان)، ایمانش را به اوج می رساند (و ابواب الجنة مفتحة له)، تمام درهای بهشت هم به رویش باز است یعنی قیامت می خواهد برود بهشت، در این میلیاردها ملائکه، یکی نیست جلویش را بگیرد، بگوید آقا، خانم، جاده ات بسته است از این طرفی نرو. نه، تمام راه های بهشت به رویش باز است.
از این هفت تا اولیش (من اسبغ وضوعه)، کسی است که یک وضوی کاملی بگیرد. خب مگر مردم وضوی کامل نمی گیرند؟ نه! خود من که بلدم وضوی کامل نمی گیرم؟ نه! وضوی ما این است که بیاییم شیر را باز کنیم یک مقدار آب به صورت بزنیم، چون دست شستن، جزء وضو نیست اگر آدم به نیت وضو، شستن دست را ببرد در وضو، وضو باطل است؛ چون باید عدد برنامه ها اضافه نشود، دو رکعت نماز صبح نشود سه رکعت، سه رکعت نماز مغرب نشود چهار رکعت، وضو شستن صورت است و دو دست و مسح سر و دوتا مسح پا بیشتر ندارد؛ یعنی دوتا پا دوتا دست، چهارتا، یک مسح سر پنج تا، یک شستن صورت شش تا، نباید هفت تا شود حالا دستتان را هر مقدار می خواهید بشویید، بشویید مشکلی نیست اما نیت تحقق وضو از صورت، شروع می شود همه ما وضویمان وضوی عادی است نه اسباغی؛ یعنی ما می آییم شیر را باز می کنیم صورتمان را می شوییم دوتا دستمان را هم می شوییم، یک مسح سر می کشیم یک مسح پای راست، یک مسح پای چپ، می شود وضو. بعد با این می رویم نماز می خوانیم. این وضویی که ما می گیریم درست است، برای اینکه طبق رساله است هیچ چیز هم بهش اضافه نمی کنیم. از مستحبات و از حکمتها و از حقایق و از لطائف و از اشارات همین یک شستن صورت است و دو دست است و مسح سر مسح دو پا. حالا من یک وضوی اسباغی را برایتان بگویم هم از قول امام صادق هم از قول حضرت رضا و هم از موشکافی های قرآن در آیه وضو، آن موشکافی ها این است که پروردگار می فرماید خدا وضو را بر شما مقرر کرد و اگر یک وقت عذری داشتید غسل و تیمم لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ ﴿المائدة، 6﴾ برای اینکه نعمت را بر شما کامل کند لِيُطَهِّرَكُمْ ﴿المائدة، 6﴾ و شما را به فضای پاکی و پاکیزگی ببرد. اینها هم خودش حرف دارد در آیه، حالا آنی که می خواهد وضوی اسباغی بگیرد راهش این است اول که چشمش به آب می افتد باید توجه کند که این آب یک نعمت بی نظیر پروردگار است که نسبت به خیلی از نعمتها فراوانتر، در اختیار انسان است. این نعمتی است که خورشید از صد و پنجاه میلیون کیلومتر به سطح اقیانوسها تابیده آب روی اقیانوس را در حد معینی نه بیشتر، گرم کرده بخار از روی آب بلند شده بعد از خورشید و گرمادهی اش، خدا به بخار، این نیرو را داده که بتواند برود بالا، چون اگر روی آب می ایستاد بخار و همان جا، برمی گشت به اقیانوس، اصلا کره زمین حیات نداشت، یک کویر به تمام معنا بود یک دانه گیاه هم نداشت که نداشت. شما تمام لب دریای جنوب را از بغل پاکستان تا چابهار تا تمام شهرهای لب دریا، بندر دیلم، بندر لنگه، بندر چی، تا بیایید بندر عباس، دریا و اقیانوس، اقیانوس هند، دریای عمان، خلیج فارس این کناره یک دانه علف درنمی آید. چه کسی دارد منظم کار می کند؟ خورشید در حدی حرارت به روی اقیانوسها می دهد که بخار ایجاد شود. بخار را یک شکلی ساخته بتواند برود بالا می رود بالا، در هوای معینی که قرار می گیرد، می شود ابر، خب حالا ابر درست شد، ابر باید حرکت کند، مثلاً از اقیانوس اطلس، اقیانوس کویر، از دریای مدیترانه باید حرکت کند، تمام ترکیه را بپوشاند، تمام ایران را بپوشاند بعد، از شرق برود بیرون، برود پاکستان، برود افغانستان، برود تا چین. یک بادی باید خدا می ساخت که این ابر را باد، روی کول خودش سوار می کرد و سفر می داد، همین کار را کرده؛ یعنی بخار وقتی می رود، ابر می شود، پشت سر ابر، باد می آید ابر را سوار دوشش می کند، هر کجا مأموریت دارد، ابر را می گذارد آنجا، بارانش را ببارد، ببرد یک کشور دیگر، از آنجا هم ببارد، ببرد یک کشور دیگر؛ یعنی اگر حرکت هوا نبود ابرها از همان جا که می رفت بالا، همان جا می ماند؛ یعنی باران هم اگر می آمد همه را می ریخت، دوباره در دریا، اصلاً هیچ چیز گیر ما نمی آمد، نه چشمه، نه قنات، نه چاه، نه رودخانه، نه جوی. اینها همه از برکت باد است شما باد را به این راحتی نگاه نکن اگر یک سال خدا باد را نوزاند فقط یک سال، کل پنج قاره خشکسالی می شود، اگر نوزاند! گاهی هم مأموریت ندارد، ابر را ببرد این طرف و آن طرف. الآن یک سال است مأموریت نداشته که کاملاً ابر را بیاورد در استان کرمان، استان یزد، رفسنجان تا برود نزدیک بندر عباس، مأموریت نداشته بخشی از استان فارس را، نبرد ابرها را، الآن بیشتر باغهای جهرم باغهای پسته مناطق کرمان مناطق یزد، درختهایش را باید از ریشه دربیاورند و بسوزانند، برای اینکه باد مأموریت نداشته ابر بارانزا را ببرد و اگر مأموریت ندهد بهش، تهران هم باران نیاید کل باغهای اطراف تهران، شهریار ، دماوند و ورامین و آنها هم همه باید درختهایشان را بدهند دم تبر.
کم نبینید نعمت خدا را، مردم عادت ندارند نعمتهای خدا را عظیم ببینند نعمتهای خدا را معمولی و مفت می بینند. همین خورشید چیست مگر؟ درمی آید می تابد، خب اگر فتیله اش را بکشد پایین تر که کره زمین بیست و چهار ساعته کل دریاها و چشمه ها و جوی ها درختها و تمام موجوداتی که خون دارد، بدنشان منجمد می شوند اگر یک خورده حرارتش را ببرد بالا، فتیله اش را بکشد بالاتر همه چیز می سوزد. اینها را معمولی نگاه نکنید؛ یعنی عادت به عادی نگاه کردن نداشته باشید، همیشه غیر عادی نعمت را؛ یعنی با چشم عقل، نعمت را ببینید نه با چشم سر، این چشم سر را همه حیوانات ریز و درشت، پرندگان، چرندگان و حشرات هم دارند ما نباید مثل آنها به نعمت نگاه کنیم. شما اگر وجود خودتان را نگاه کنید من و شما یک روزی یک نطفه نجس بدبویی بودیم که از وجود پدرمان درآمدیم، به خاطر اینکه تمام بدنش را نجس کردیم، بیچاره رفت حمام، غسل کرد که بدنش پاک شود به خاطر اینکه یک ذره وجود ما از سلبش آمده بیرون، رفته در رحم مادر، هم آن مرد تمام بدنش نجس شده، هم آن زن بیچاره. ما یک روز این بودیم؛ یعنی یک روز همه هنرمان این بود که در درآمدن از بدن پدر، کل بدنش را نجس کنیم، در ورود به رحم مادر هم، کل بدن او را نجس کنیم، اما خدا با همین یک ذره نجاست، خلیفة الله ساخت، با همین یک ذره، قلب تپنده ساخت با همان یک ذره، عقل ساخت با همان یک ذره، روده و معده، روده بزرگ، کلیه، دستگاه تنفس، جگر سیاه، پالایشگاه خون ساخت با همان یک ذره تمام این بدن را سیم کشی کرد، که اگر کف پای ما رفت روی نوک سوزن، در یک سی هزارم ثانیه، اعصاب پا یعنی آن سیم پیچی، خبر به مغز بدهد سوزن دارد فرو می رود مغز هم به پا بگوید خودت را بکش کنار. اصلاً دستگاه مخابراتی در کره زمین به این سرعت نیامده، در یک سی هزارم ثانیه این سوزن که می خواهد فرو رود سیم کشی های کف پا به مغز می گوید دارد سوزن فرو می رود، مغز به کف پا می گوید خودت را بکش کنار. از همان نطفه اینها را ساخته، دندانها را از همان ساخته، دوتا لب را از همان ساخته، دوتا چشم را از همان ساخته، دوتا گوش را از همان ساخته، چقدر امیرالمؤمنین در نهج البلاغه اصرار دارد به خودت فکر کن که یک روز چه بودی و حالا چه شدی، چه شدی؟ شما متأسفانه اهل مطالعه نیستید که من یک ده تا کتاب اسم ببرم درباره خلقت، فقط بدن، نه روح، نه عقل، فقط بدن، مطالعه کنید که ما یک روزی چی بودیم و قدرت بی نهایت خدا چکار کرد، نه یک قطره نجس، آن قطره هم چند میلیاردش را کنار زد؛ یعنی در نطفه مرد چند برابر جمعیت کره زمین اسپرم شناور است خدا از یک دانه از آن اسپرمها ما را ساخته، چند میلیارد دیگرش را دهانشان را بست در رحم مادر و خفه شان کرد و الا اگر همه می خواستند بچه بشوند که مادرهای ما در شکم اول، بیست و چهار میلیارد بچه در رحمشان قرار می گرفت، ولی همه را از بین برد یک دانه ما را نگه داشت آن وقت چه بدنی! همین سیم کشی های بدن را دانشمندان می گویند اگر از یک بدن، نه رگها را رگها لوله کشی های بدن است لوله کشی های بدن هر کدام از ما از مجموع متراژ لوله کشی های نیویورک بیشتر است نیویورک بالاترین شهر آمریکاست می دانید که چه ساختمانهایی دارد چند میلیارد متر لوله در نیویورک آب رسانی می کند بدن هر انسانی لوله کشی هایش از کل لوله کشی های نیویورک بیشتر است آن لوله هاست، سیم کشی اگر بدن یک مرده را در آزمایشگاه عصب هایش را بکشند بیرون سیم کشی هایش را، و بپیچند چند متر می شود؟ سیم کشی بدن اینها را امیرالمؤمنین در نهج البلاغه اشاره می کند واقعاً فدای خاک کف پای قنبرت. ملائکه باید فدایت بشوند چه علمی داشتی چه فهمی داشتی.
سیم کشی ها را دربیاورند بپیچند، دانشمندان امروز می گویند یک میخ باید بکوبند روی کره زمین مثلاً یک میخ بیرون شهر تهران در جاده قم بکوبند بعد این گلوله سیم پیچیهای بدن را باز کنند هی باید بروند بروند، سیصد و شصت و پنج هزار کیلومتر باید بروند بالا، این سیمها را، یک دور، دور کره ماه بپیچند از آنجا دوباره برگردانند سرش، دوباره برسد به این میخ. این مقدار متراژ سیم کشی بدن ماست.
از یک اسپرم که قاطی آن آب بدبو از بدن پدر درآمد و تمام بدن بیچاره را نجس کرد و بعد ما را با چه پاکی ساخت و چه شکلی به ما داد، این قیافه، این ابرو، این چشم، این مژه، این پلک، این بینی، این دهان، این لب، این دندان، این پوست، این گردن. و بلد بود استخوانهای گردن را جوری بسازد که سر ما به چهار طرف بتواند حرکت کند این طرف را ببیند پشت سر را ببیند روبه رو را ببیند آن طرف را ببیند اما کمر ما لازم نبود آنطور باشد که به چهار طرف بچرخد اگر به چهار طرف می چرخید ما یک قدم راه نمی توانستیم برویم؛ چون می خوردیم زمین. بلد بود که با همان اسپرم، سر انگشتهای ما را ناخن بگذارد بلد بود با همان اسپرم یک قلبی به ما بدهد که در هفتاد سال سه میلیارد بار باز و بسته شود. شما آهن فروشید یک دوتا تکه آهن را فردا صبح بردارید یک ساعت به هم بسابید ببینید براده از داخلش می ریزد! هفتاد میلیارد بار می زند هیچ چیز هم ازش نمی ریزد کارش را می کند، و به قلب، تنها قلب هم گفته، حق خواب رفتن نداری استراحت ممنوع است برای تو؛ چون اگر قلب ما در بیداری یا در خواب، یک چشم برهم زدن خوابش ببرد، ما فردا بهشت زهراییم، قلب ممنوع است بخوابد. اینها را معمولی نگاه نکنید آب را معمولی نبینید آب نعمت خداست نعمتی است که در همه آفرینش به وفور قرار داده شده. نعمتی است که تمام باغها را آب می دهد تمام گندمزارها را آب می دهد تمام ماهی ها را آب می دهد تمام پرندگان را تشنگیشان را سیراب می کند تمام انسانها را.
همینطور وسیله پاکیزگی است، شستن فرش، شستن لباس، شستن ظرف، وسیله بنایی است می خواهید وضو بگیرید آب را اینطوری نگاه کنید که اینی که من میخواهم یک ذره به صورتم و به دوتا دستم بمالم چه جایگاهی در این عالم خلقت دارد و خدا چه تهیه ای با این آب برای ما دیده. یک نگاه دیگر هم به آب بکنید شما چون آهنهای بزرگ را می برید، با یک شعله های بسیار قوی که آهن بیست و چهار را می برد، اگر اکسیژن نبود شما نمی توانستید یک میلگرد ده را ببرید مگر بنشینید اره کنید، اما با این شعله های عظیم اکسیژن، آتش ایجاد می کند که آهن بیست و چهار را می برد، هیدروژن یک نوع آتش دیگر است که می سوزد. خداوند آمده اکسیژن که آتش است و هیدروژن که آتش است، دوتا هیدروژن، یک اکسیژن گرفته با همدیگر قاطی کرده شده آب خنک. قبل از وضو اینها را ببینید؛ یعنی با وضو گرفتن خدا را ببینید. در ضمن آب به راحتی شکل می پذیرد خیلی راحت، شما برو کنار اقیانوس آب را بریز داخل یک استکان، می شود شکل استکان، داخل یک لیوان شکل لیوان، در یک فنجان شکل فنجان اصلاً مقاومت نمی کند، آن بسته به شماست که به آب چه شکلی بدهید آب را دیدی چقدر راحت شکل می گیرد بیا از قرآن و پیغمبر و ائمه مثل آب شکل بگیر شکل صاف، شکل مستقیم، شکل درست، شکل زیبا، نرو از ابلیس شکل بگیر نرو از این اروپایی ها و امریکایی های خبیث کثیف شکل بگیر. دختر خانم از این دخترهای صهیونیست تلاویب و واشنگتن و لندن و پاریس شکل نگیر تو که داری شکل می گیری، خب از حضرت زهرا(س) شکل بگیر از دختر امیرالمؤمنین شکل بگیر.
دوتا دیگر جلسه لازم است که من درباره آب، وقت وضو گرفتن که چه نگاهی باید به آب بکنیم برایتان حرف بزنم که دیگر فرصت تمام و شش تا دیگر برنامه هم در حرفهای امیرالمؤمنین ماند.
گر بماندیم زنده بردوزیم جامه ای/ که از فراق چاک شده
ور بمردیم عذر ما بپذیر/ ای بسا آرزو که خاک شده
خدایا همه ما و زن و بچه های ما را علوی قرار بده، نگاه ما را به نعمت هایت نگاه علی قرار بده، رفتار و کردار و اخلاق و معاملات پولی ما را مثل علی قرار بده، دنیا و آخرت دست ما را از علی جدا نکن، امام زمان را دعاگوی همه ما و زن و بچه های ما قرار بده.