معناي لغوي لعن همانطور كه در كتابهاي لغت آمده همان نفرين كردن است و علماء لغت تصريح ميكنند اگر لعنت از طرف خود خداوند باشد بمعناي خشم و غضب در دنيا و عقوبت و عذاب در آخرت ميباشد كه شخصي را از رحمت و مغفرت الهي دور ميكند و اگر لعنت از طرف غير خدا باشد معنايش درخواست و طلب اين لعنت از خدا ميباشد بنابر اين هيچ عالمي در لغت نفرموده كه لعن از غير خدا يعني دور شدن از آنها بلكه لعنت آنگاه كه توسط غير خدا صادر شود معنايش مطالبه و درخواست و طلب اين لعنت از خدا ميباشد و براي تصديق اين مطلب ميتوانيد به كتاب مفردات الفاظ القرآن نوشته راغب اصفهاني كه از معتبرترين كتابهاي لغت قرآن ميباشد مراجعه كنيد.
كساني كه در قرآن به صراحت مورد لعن و نفرين قرار گرفتهاند بسيارند كه ما بعنوان نمونه به مواردي اشاره ميكنيم؛ 1.كفار و مشركين 2. يهوديان و اصحاب سبت 3. پيمان شكنان با خدا و نقض كنندگان ميثاق الهي 4. قاتل مؤمن و كسيكه جان مؤمن را بگيرد 5. شيطان 6. ابولهب 7. ايمان آورندگان به جبت و طاغوت 8. منافقين و منافقات 9. اذيت كنندگان خدا و پيامبر 10. ظالمين و ستمگران 11. فساد كنندگان و مفسدين في الارض 12.كتمان كنندگان آيات خدا 13. رمي كنندگان مومنات (کسانيکه به زنان مؤمنه نسبت ناروا می دهند) 14. دروغگويان 15. بني اميه كه همان (والشجره الملعونه في القرآن) ميباشند. ناگفته نماند مواردي را كه خدمتتان عرض نموديم نمونههايي بارز از ملعون بودن طوايف مختلف ميباشد.
دراصطلاح لعنت خدا بر يك شخص يا عدهاي يقينا بزرگترين دليل و محكمترين برهان است برجواز و اباحه اين عمل(لعن) و همينكه خود خداوند عدهاي را يا شخص خاصي را لعنت كند خيلي روشن است كه پس اين عمل جايز و مباح است و اگر بنا بود لعنت كردن از طرف مردم ممنوع و حرام باشد خداوند اين منع را بيان ميفرمود پس در واقع لعن خدا خودش تشويق و تحريك انسانها است براي لعنت كردن .
در قرآن كريم موارد متعددي است كه خداوند لعنت كردن را از زبان پيامبرش بيان ميكند و اگر شما قبول داريد كه پيامبر الگوي همه است (همانطور كه خود قرآن فرموده) پس ديگر هيچ عذر و بهانهاي براي شما در لعنت فرستادن بر اين طوايف نميباشد و براي نمونه چند آيه را بيان ميكنيم
- أُولَـئِكَ يَلعَنُهُمُ اللّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ (بقره / 159)
- بَرَاءةٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ... وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الأَكْبَرِ أَنَّ اللّهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ (توبه / 1 -2)
و كلمات لعن منحصر در اين كلمه (لعن) نميباشد بلكه كلماتي همچون تبت، برائت به همان معناي لعن و نفرين ميباشند پس وقتي پيامبراكرم عدهاي را لعن كرد بر طبق قانون اسوه بودن بر ما هم واجب است چنان افرادي را لعن نمائيم.
از مجموع آيات و روايات بخوبي استفاده ميشود كه حقيقت دين و ايمان چيزي جز حب و بغض نميباشد همانطور كه در احاديث متعدد وارد شده است: «هل الدين الا الحب والبغض؟ آيا دين چيزي جز حب و بغض است».
بنابراين ايمان يك مسلمان و اعتقاد يك مؤمن آنگاه حقيقت دارد و كامل است كه نه تنها با خدا و دوستان خدا دوست باشد بلكه بايد به همان مقدار با دشمنان خدا هم دشمن باشد و اين دشمني را اظهار و ابراز كند و هيچ راهي براي ابراز و اظهار دشمني قلبي نيست مگر همين لعن و نفرين.
برخي چنين مي گويند که پيامبر هرگز كسي را لعن نكرده است ما تعجب ميكنيم از كجا چنين علم و قطعي پيدا كردهاند آيا واقعا به همه احاديث پيامبر مراجعه كردهاند و هيچ لعني نديدهاند؟ اينك چند حديث را از شخص پيامبر كه شيعه و سني متفقا آنها را نقل كردهاند خدمتتان ارائه ميدهيم آنهم از باب مشت نمونه خروار:
1.لعن رسول الله من نظر الي فرج امراه لا تحل له؛
2.لعن رسول الله من احدث في المدينه حدثا؛
3.لعن رسول الله عشره؛ شارب الخمر است (الي آخر)؛
4.لعن رسول الله الواصله والمستوصله؛
5.لعن رسول الله من جلس وسط الحلقه.
باور بفرمائيد وقتي به احاديث و روايات رسولخدا مراجعه كرديم بقدري لعن و نفرين از آنحضرت نسبت به مستحقين آن پيدا كرديم كه نوشتن همه اين روايات چند جلد كتاب لازم دارد و اما رواياتي كه از معصومين و امامان ما راجع به لعن و نفرين رسيده است نيز شمارش آن بسيار مشكل است.آيا بنظر مبارك شما انساني كه هيچگونه اطلاع و آگاهي از احاديث پيامبر و روايات ائمه ندارد چگونه با قاطعیت ميگويد پيامبر و امامان احدي را لعن نكردهاند.
لعن و نفريني كه در زبان پيامبر و امامان معصوم ما راجع به ستمگران و قاتلين امام حسين وجود دارد تمام صفحات كتب روايي و تاريخي معتبر را پر كرده است.
در خاتمه توجه شما را به چند نكته ضروري و لازم جلب ميكنم.
1.گويند ميهماني بر شخصي خسيس وارد شد و چون ميهمان بسيار گرسنه بود هرچه را پيش روي ميديد ميخورد مخصوصا وقتي مشاهده كرد شيشهاي پر از عسل در مقابل رويش قرار دارد شخص خسيس كه نميتوانست شاهد تمام شدن شيشه عسل باشد از روي طعن و كنايه به ميهمان خود گفت: آيا شما نشنيدهاي كه زياد خوردن عسل قلب را ميسوزاند ميهمان همانطور كه مشغول خوردن عسل بود گفت: ما كه عسلها را ميخوريم و خدا بهتر ميداند قلب چه كسي بيشتر ميسوزد حال ما در اين نكته مبهوت شده و متحير ماندهايم كه واقعا لعن و نفرين بر ستمگران و ظالمين قلب چه كسي را ميسوزاند؟! واقعا كدام مسلمان است كه با اين همه آيات و احاديث آشنائي داشته باشد ولي هنوز قلبش از لعن و نفرين ستمگران بسوزش در آيد . مؤمن كسي است كه همانطور كه دلش از شنيدن آيات خدا جلا و زينت ميگيرد قلبش از لعن و نفرين دشمنان خدا هم گشاده و باز گردد.
مهمترين نشانه يك مؤمن واقعي اين است كه لعن و نفرين او نسبت به دشمنان دين خدا بهمان اندازه باشد كه رحمت و مغفرت و مهرباني او نسبت به دوستان خدا ميباشد. و اين آيه قرآن را همانند دهها آيه ديگر قرآن آويزه گوش قرار دهد كه «محمد رسول الله و الذين معه اشداء علي الكفار رحماء بينهم» و واقعا چه آيه عبرت انگيزي است اين خداوند است كه ميفرمايد محمد رسول خدا است و كساني كه با او هستند دو صفت مهم دارند يكي اينكه بر كفار شديد و غليظ و خشمگين هستند و ديگر اينكه با خودشان رحيم و مهربان خواهند بود و به نظر ما صفت تولي و تبري دو ركن اساسي ايمان است كه همانند دو بال پرنده ميتواند انسان را به قله كمال و سعادت برساند و هر كسي كه تبراي او ضعيف باشد هرگز قدرت پرواز با يك بال را نخواهد داشت پس بيائيم با ديد وسيعتر به حقايق قران و احاديث و تاريخ گذشتگان خود نظر كنيم و هرگز چنين حقايق نابي را با الفاظ و كلمات احساسي و عاطفي خدشه دار نكنيم.
2.شكي نيست كه لعن و نفرين آنگاه كه جاي تقيه باشد جايز نيست و هيچ عالمي هم فتوا نداده كه شما علنا و با صداي بلند دشمنان و مخالفين مذهب را لعن كنيد، بلكه لعن و نفرين خود شرايط خاص دارد كه رعايت مسئله وحدت مسلمين نيز يكي از آن شرايط است.
منبع : پایگاه عرفان