فارسی
دوشنبه 03 دى 1403 - الاثنين 20 جمادى الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 5
20% این مطلب را پسندیده اند

مکارم اخلاق خورشید هشتم!

مکارم اخلاق خورشید هشتم!

امام رضا علیه السلام فرمود: مومن واقعى نیست ، مگر آن كه سه خصلت در او باشد : سنتى از پروردگارش و سنتى از پیامبرش و سنتى از امامش . اما سنت پروردگارش ، پوشاندن راز خود است ، اما سنت پیغمبرش ، مدارا و نرم رفتارى با مردم است ، اما سنت امامش صبر كردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى است . (اصول كافى ، ج 3 ، ص 339)

حضرت علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) مانند دیگر پیشوایان معصوم علیهم السلام به زیور فضایل اخلاقی و کمالات نفسانی آراسته و از هر گونه زشتی و پلیدی و رذایل اخلاقی منزه بوده و البته در این راه گفتار و رفتارش الگو و سرمشق دیگران بود. ما در این نوشتار به بیان برخی از مصداقهای این فضائل می پردازیم:
بكار نگرفتن مهمان
مهمانی بر امام رضا علیه السلام وارد شد، حضرت نزد او نشسته بود و با وی صحبت می كرد به گونه ای كه بخشی از شب را با یكدیگر می گذراندند، در این هنگام چراغ روشنائی دارای مشكل و خرابی شد. مهمان امام رضا علیه السلام كه خرابی چراغ رامشاهده می كرد دست برد تا آن را اصلاح كند. در این هنگام حضرت مانع كار او شد و خود آن را درست كرد و سپس فرمود: ما خاندانی هستیم كه مهمانان خود را به خدمت نمی گیریم.
امام رضا علیه السلام فرمودند: مبادا اعمال نیك و تلاش در عبادت را به اتكاى دوستى آل محمد (علیهم السلام ) رها كنید و مبادا دوستى آل محمد (علیهم السلام) و تسلیم براى آنان را به اتكاى عبادت از دست بدهید، زیرا هیچ كدام از این دو به تنهایى پذیرفته نمى شود. (بحار الانوار، ج 78 ، ص 347) مكارم اخلاقی
ابراهیم بن عباس گوید: هرگز ندیدم امام رضا (علیه السلام) به كسی - ولو به یك كلمه - جفا و بی مهری كند و نیز ندیدم كه سخن شخصی را قطع نماید، بلكه صبر می كرد تا سخن او به آخر برسد، و ندیدم كه آن حضرت تا آنجا كه امكان داشت ، تقاضای كسی را رد نماید، او هرگز پاهایش را كنار افرادی كه در حضورش بودند دراز نمی نمود و هرگز در حضور افراد تكیه نمی كرد، و هرگز ندیدم كه آن حضرت به خدمتكاران و غلامان آزاد شده اش ناسزا بگوید، و ندیدم او را كه آب دهانش را بیرون بیندازد، و هرگز او را ندیدم كه خنده با صدا بكند بلكه خنده اش تبسم و لبخند بود، وقتی كه خلوت می كرد و كنار سفره می نشست همه خدمتكاران و غلامان حتی دربانهای اسطبلها را كنار سفره می نشاند و با هم غذا می خوردند. آن حضرت شب كم می خوابید، بسیار سحر خیز بود، بیشتر شبها را از آغاز تا صبح به عبادت می پرداخت، بسیار روزه می گرفت و روزه سه روز در هر ماه را حتما انجام می داد و می فرمود: روزه سه روز هر ماه ، معادل روزه همه زمانها است ، او كارهای نیك بسیار می كرد و غالبا آن را در شبهای تاریك انجام می داد.
نماز اول وقت
ابراهیم بن موسی از القزّاز می گوید: امام رضا علیه السّلام به عنوان استقبال از بعضی از طالبان خارج شد (در حالی كه من با عده ای از یاران با آن حضرت همراه بودیم). وقت نماز فرا رسید. قصری در آن حوالی بود. امام (علیه السلام) با یاران به سوی آن رفتند و در كنار سنگ بزرگی ایستادند و سپس امام به من فرمودند: اذان بگو. عرض كردم: منتظر رسیدن و ملحق شدن بعضی از یاران هستیم كه بیایند. حضرت فرمود: خدا تو را بیامرزد، نماز را از اول وقت بدون عذر به تاخیر نیانداز. بر تو باد خواندن نماز در اول وقت. راوی گفت: پس اذان گفتم و نماز خواندیم. نمازی كه امام رضا (علیه السلام) به پا داشت ، نماز جماعت بود كه هر چه جمعیت بیشتر باشد ثواب نماز جماعت بیشتر است ، ولی توجه نمودید كه امام (علیه السلام) اجازه نفرمود نماز اول وقت، به خاطر رسیدن و ملحق شدن بقیه یاران به تاخیر بیفتد، بلكه تاكید كرد كه نماز اول وقت خوانده شود و تاخیر را صلاح ندانست. اینكه امام رضا (علیه السلام) فرمود: ای موسی، بر تو باد كه همیشه نماز را در اول وقت بپا داری خطاب به فرد فرد ماست و اختصاص به آن شخص ندارد.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: پاداش آنكس كه كار نیكش را می پوشاند معادل پاداش هفتاد حج است و آنكس كه آشكار گناه می كند، مورد طرد خدا است و آنكس كه گناهش را می پوشاند، (درصورت توبه) مورد آمرزش خدا قرار می گیرد.

حسن برخورد با مردم
یسع بن حمزه می گوید: در مجلس حضرت رضا (علیه السلام) بودم و جمعیت بسیاری در مجلس حضور داشتند، و از آنحضرت سوال می كردند و از احكام حلال و حرام می پرسیدند و امام رضا (علیه السلام) پاسخ آنها را می داد، در این میان ، ناگهان مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد وسلام كرد و به امام هشتم (علیه السلام) عرض نمود: من از دوستان شما و پدر و اجداد پاك شما هستم در سفر حج ، پولم تمام شده و خرجی راه ندارم تا به وطنم برسم ، اگر امكان دارد، خرجی راه را به من بده تا به وطنم برسم ، خداوند مرا از نعمتهایش برخوردار نموده است ، وقتی به وطن رسیدم ، آنچه به من داده ای معادل آن ، از جانب شما صدقه می دهم ، چون خودم مستحق صدقه نیستم . امام رضا به او فرمود: بنشین ، خدا به تو لطف كند،سپس امام رو به مردم كرد، و به پاسخ سوالهای آنها پرداخت . سپس مردم همه رفتند، و تنها آن مرد مسافر، و من و سلیمان جعفری و خثیمه در خدمت امام ماندیم . امام (علیه السلام) به ما فرمود: اجازه می دهید به خانه اندرون بروم ؟ سلیمان عرض ٍ كرد: خداوند امر و اذن شما را بر ما مقدم داشته است . حضرت برخاست و وارد حجره ای شد و پس از چند دقیقه باز گشت ، و او پشت در فرمود: آن مرد (مسافر) خراسانی كجاست ؟ خراسانی بر خاست و گفت :اینجا هستم .
امام از بالای در دستش را به سوی مسافر دراز كرد و فرمود: این مقدار دینار را بگیر و خرجی راه خود را با آن تاءمین كن ، و این مبلغ مال خودت باشد دیگر لازم نیست از ناحیه من ، معادل آن صدقه بدهی ، برو كه نه تو مرا ببینی و نه من تو را ببینم . مسافر خراسانی پول را گرفت و رفت .
سلیمان به امام رضا عرض كرد: فدایت گردم كه عطا كردی و مهربانی فرمودی ولی چرا هنگام پول دادن ، به مسافر، خود را نشان ندادی و پشت در خود را مستور نمودی ؟! امام رضا (علیه السلام) در پاسخ فرمود: از آن ترسیدم كه شرمندگی سوال را در چهره او بنگرم از این رو كه حاجتش را بر می آورم و آیا سخن رسول خدا (صلی الله علیه و اله) را نشنیده ای كه فرمود: پاداش آنكس كه كار نیكش را می پوشاند معادل پاداش هفتاد حج است و آنكس كه آشكار گناه می كند، مورد طرد خدا است و آنكس كه گناهش را می پوشاند، (درصورت توبه) مورد آمرزش خدا قرار می گیرد.
و دو حدیث زیبا از آن حضرت:
امام رضا علیه السلام فرمود: مومن واقعى نیست ، مگر آن كه سه خصلت در او باشد : سنتى از پروردگارش و سنتى از پیامبرش و سنتى از امامش . اما سنت پروردگارش ، پوشاندن راز خود است ، اما سنت پیغمبرش ، مدارا و نرم رفتارى با مردم است ، اما سنت امامش صبر كردن در زمان تنگدستى و پریشان حالى است . (اصول كافى، ج 3، ص 339)
و نیز فرمودند: مبادا اعمال نیك و تلاش در عبادت را به اتكاى دوستى آل محمد (علیهم السلام ) رهاكنید ، و مبادا دوستى آل محمد (علیهم السلام) و تسلیم براى آنان را به اتكاى عبادت از دست بدهید ، زیرا هیچ كدام از این دو به تنهایى پذیرفته نمى شود. (بحار الانوار، ج 78 ، ص 347)
منابع:
داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی
چهل داستان درباره نماز و نمازگزاران/ یدالله بهتاش
داستان صاحبدلان / محمد محمدی اشتهاردی
قصه های تربیتی چهارده معصوم (علیهم السلام) / محمد رضا اکبری

فرآوری: آمنه اسفندیاری 


منبع : سایت اندیشه قم
  • نماز اول وقت
  • مکارم اخلاق
  • مکارم اخلاق خورشید هشتم!
  • حضرت رضا (علیه السلام)
  • بكار نگرفتن مهمان
  • حسن برخورد با مردم
  • 0
    20% (نفر 5)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    بررسی مفهوم حیات در واقعه عاشورا(2)
    دو جریان فرهنگ ساز
    فقط آنان که هم آیین یاسند از عبدالرحیم سعیدی راد
    تلاطم نظام هستی در شهادت امام حسین علیه السلام
    داستانهايي از کودکي امام حسن و امام حسين (عليه ...
    تحليل گفتمان ادبي خطبه هاي حضرت زينب(س)
    نحوه شهادت و کرامات حضرت رقیّه(علیه‌السلام)
    همسر و فرزندان قمر بنى هاشم عليه السلام
    بهترین اصحاب و اهل بیت
    بعد سياسى و احياى عاشورا از منظر فقه(2)

    بیشترین بازدید این مجموعه

    عوامل تحریف در تاریخ عاشورا
    هفت نمونه‌ از احیای مردگان در کلام قرآن
    لقب قائم و اسرار آن
    آثار ایمان به خدا در زندگی
    نیاز به دین (2)
    آزادی حقیقی در فرهنگ حسینی
    گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها
    امام حسین(ع) و خدمت‌گزاری
    سوره ای از قران جهت عشق و محبت
    کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^