
نگاهى ديگر به گوشه اى از آفرينش

عناوین این مقاله
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شویدبه گياهان مىنگريم كه برگهاى سبزى دارند «از زمان پديد آمدن روئيدنىها تا پايان كار چند برگ سبز بر ساقهها و تنهها مىتواند باشد و در گردونه چه عددى؟»
برگهاى گياهان هيچ كدام به يك شكل نيستند، برگ هر گياهى شكلى مخصوص دارد، سبزى برگها يك جور نيستند، اگر برگ اين درخت را نزد برگ آن درخت بگذاريم، مىبينيم در سبزى با هم اختلاف دارند.
عدد انواع ميوهجات «نه تك تك ميوهها» مشكل است به شمار آيد، اقسام گلها در جهان آن قدر زياد است كه به طور عادى در حساب نمىآيد.
از يك ميوه چندين نوع موجود است، مىگويند: در هند سيصد نوع انبه وجود دارد، يكى از مهندسان كشاورزى مىگفت: در باغ كشاورزى پاريس بيش از پنجهزار نوع انگور موجود است و آنها را با شماره معرفى مىكنند، مثلًا مىگويند: انگور شماره 1752، آيا كسى مىتواند انواع يك سيب را بشمارد؟! هر ميوهاى كه روى آن انگشت بگذاريد نيز چنين است. «1» اكنون فكر كنيد از هر نوع ميوهاى واز هر نوع دانهاى مثل گندم، جو، ذرت، ارزن، خاك شير، عدس، باقلا، لوبيا، نخود و ..... تا كنون چه عددى بر سر سفره رزق قرار گرفته و تا پايان كار چه عددى از آنها به وجود مىآيد؟ حساب تعداد همه آنها پيش از به وجود آمدن و تا پايان به وجود آمدنن نزد خداست.
وَ اللَّهُ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ: «2»
خدا به آنچه در آسمانها و زمين است آگاهى كامل و همه جانبهدارد، و خدا به همه چيز آگاه است.
گوشهاى بسيار اندك از علم خدا.
من در اين قسمت به طور فهرستوار به ترتيب سورههاى قرآن به علم حضرت عليم به انواع امور و حقايق اشاره مىكنم باشد كه در سلوك به سوى يقين و در تربيت و رشد و ادب براى تأمين خير دنيا و آخرت مفيد افتد.
وَ ما تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ. «3»
وآنچه از كار نيك انجام دهيد خدا به آن داناست.
وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ ما فِي أَنْفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ .... «4»
و بدانيد بدون ترديد آنچه در باطن داريد خدا مىداند بنابراين از مخالفت با او حذر نمائيد.
قُلْ إِنْ تُخْفُوا ما فِي صُدُورِكُمْ أَوْ تُبْدُوهُ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَ يَعْلَمُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ: «5»
بگو اگر آنچه [از نيتهاى فاسد و انكار باطل] در سينههاى شماست پنهان داريد يا آشكار كنيد خدا آن را مىداند و نيز به آنچه در آسمانها و در زمين است علم دارد.
يَسْتَخْفُونَ مِنَ النَّاسِ وَ لا يَسْتَخْفُونَ مِنَ اللَّهِ وَ هُوَ مَعَهُمْ إِذْ يُبَيِّتُونَ ما لا يَرْضى مِنَ الْقَوْلِ وَ كانَ اللَّهُ بِما يَعْمَلُونَ مُحِيطاً: «6»
خيانت پيشگان نقشههاى خائنانه خود را از مردم پنهان مىدارند ولى نمىتوانند از خدا پنهان بدارند، و آنگاه كه در جلسه پنهانى شبانه درباره طرحى كه خدا به آن رضايت نداشت چاره انديشىمىكردند خدا با آنان بود، و خدا همواره به آنچه انجام مىدهند احاطه دارد.
وَ هُوَ الَّذِي يَتَوَفَّاكُمْ بِاللَّيْلِ وَ يَعْلَمُ ما جَرَحْتُمْ بِالنَّهارِ: «7»
او كسى است كه شبانگاهان روح شما را به هنگام خواب مىگيرد و آنچه را در روز از نيكى و بدى به دست مىآوريد مىداند.
وَ ما تَكُونُ فِي شَأْنٍ وَ ما تَتْلُوا مِنْهُ مِنْ قُرْآنٍ وَ لا تَعْمَلُونَ مِنْ عَمَلٍ إِلَّا كُنَّا عَلَيْكُمْ شُهُوداً إِذْ تُفِيضُونَ فِيهِ وَ ما يَعْزُبُ عَنْ رَبِّكَ مِنْ مِثْقالِ ذَرَّةٍ فِي الْأَرْضِ وَ لا فِي السَّماءِ وَ لا أَصْغَرَ مِنْ ذلِكَ وَ لا أَكْبَرَ إِلَّا فِي كِتابٍ مُبِينٍ: «8»
اى پيامبر در هيچ شغل و كارى نمىباشى، و هيچ بخشى از قرآن را كه از سوى خداست تلاوت نمىكنى، و شما اى مردم هيچ كارى انجام نمىدهيد مگر هنگامى كه سرگرم به آن كار هستيد گواه و شاهد شمائيم، و به اندازه وزن ذرهاى در زمين ونه در آسمان از پروردگارت پوشيده نيست و نه كوچكتر از آن ذره و نه بزرگتر از آن نيست مگر آن كه در كتاب روشن علم خدا ثبت است:
وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُها وَ يَعْلَمُ مُسْتَقَرَّها وَ مُسْتَوْدَعَها كُلٌّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ: «9»
و هيچ جنبندهاى در زمين نيست مگر اين كه روزى او بر عهده خداست، و قرارگاه واقعى و جايگاه موقت آنان را مىداند، همه در كتاب روشن علم خدا ثبت است.
اللَّهُ يَعْلَمُ ما تَحْمِلُ كُلُّ أُنْثى وَ ما تَغِيضُ الْأَرْحامُ وَ ما تَزْدادُ وَ كُلُّ شَيْءٍ عِنْدَهُ بِمِقْدارٍ.
عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ الْكَبِيرُ الْمُتَعالِ.
سَواءٌ مِنْكُمْ مَنْ أَسَرَّ الْقَوْلَ وَ مَنْ جَهَرَ بِهِ وَ مَنْ هُوَ مُسْتَخْفٍ بِاللَّيْلِ وَ سارِبٌ بِالنَّهارِ. «10»
خدا «حالات، صفات و لحظه ولادت» جنينهائى را كه هر انسان و حيوان مادهاى آبستن است، و آنچه را رحمها از زمان طبيعى حمل مىكاهند و آنچه را مىافزايند همه و همه را مىداند و هر چيزى نزد او اندازه معينى دارد. داناى نهان و آشكار و بزرگ و بلند مرتبه است.
براى او يكسان است كه كسى از شما گفتارش را پنهان كند يا آشكار سازد، و كسى مخفيانه در دل شب حركت كند يا در روز راه بپيمايد.
قالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَوْلَ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ. «11»
پيامبر به آنان گفت: رازگوئى خود را پنهان مكنيد زيرا پروردگارم هر سخنى را در آسمان و زمين مىداند و او شنوا و داناست.
أَ وَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِما فِي صُدُورِ الْعالَمِينَ. «12»
و آيا خدا به آنچه در سينه جهانيان است از همه آگاهتر نيست.
إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ ما فِي الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ ما ذا تَكْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ. «13»
يقيناًخداست كه دانش و آگاهى به قيامت فقط نزد اوست و او باران را نازل مىكند. و اوضاع واحوال آنچه را در رحمهاست مىداند، و هيچ كس خبر ندارد فردا چه چيزى از خير و شر به دست مىآورد، و هيچ كس نمىداند در چه سرزمينى مىميرد، بىترديد خدا به همه چيز دانا و آگاه است.
يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ الرَّحِيمُ الْغَفُورُ: «14»
خدا آنچه را در زمين فرو مىرود و آنچه را از آن بيرون مىآيد و آنچه از آسمان فرود مىآيد و آنچه در آن بالا مىرود به همه عالم و آگاه است و او مهربان و بسيار آمرزنده است.
علم خدا در روايات اهل بيت
حسين بن بشار مىگويد: از حضرت ابوالحسن على بن موسى الرضا (ع) پرسيدم:
«ايعلم الله الشيئ الذى لم يكن ان لو كان كيف كان يكون او لا يعلم الا ما يكون؟ فقال: ان الله تعالى هو العالم بالاشياء قبل كون الاشياء قال عزوجل: انا كنا نستنتسخ ما كنتم تعملون و قال لاهل النار: و لو رودو العاد والمانهو عنه و انهم لكاذبون، فقد علم عزوجل انه لو ردوهم لعادو المانهوا عنه و قال للملائكة لما قالوا اتجعل فيها من يفسد فيها من يفسد فيها و يسفك الدماء و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك قال انى اعلم ما لا تعلمون فلم يزل الله عزوجل علمه سابقا للأشياء قديما قبل ان يخلقها فتبارك ربنا و تعالى علوا كبيراً خلق الاشياء و علمه بها سابق لها كما شاء كذلك لم يزل ربنا عليما سميعا بصيراً»
آيا خداوند چيزى را كه وجود نداشته به اين كه اگر وجود داشت چگونه مىبود، مىداند يا نمىداند مگر وقتى كه وجود پيدا كند؟
حضرت پاسخ داد خداوند بزرگ يقيناً عالم به اشياء است پيش از وجود اشياء، خداى عزوجل مىفرمايد: ما آنچه را همواره در دنيا انجام مىداديد مىنويسيم. «15» و به اهل آتش مىگويد: اگر اينان به دنيا برگردانده شوند به آنچه از آن نهى مىشدند باز مىگردند و اينان حتماً دروغگو هستند، خدا به آنچه انجام ندادهاند در صوت بازگشت وو انجام آن عالم است، و به ملائكه كه پيش از آفرينش آدم گفتند: آيا كسى را مىخواهى در زمين قرار دهى كه در آن فساد و خونريزى كند و ما تسبيح تو را همراه حمد به جا مىآوريم و تو را تقديس مىكنيد فرمود: آنچه را من مىدانم شما نمىدانيد، همواره علم و دانش خدا پيش از اشياء است و بر وجود اشياء پيش از آفريده شدن مقدم است.
پر بركت است پروردگار ما و بلند مرتبه است خداى ما همه چيز را آفريد در حالى كه علمش به آنها پيشى داشت آنگونه كه مىخواست، و همواره پروردگار ما از نظر علم و شنوائى و بصيرت چنين است.
محمد بن مسلم مىگويد از حضرت صادق (ع) پرسيدم معناى اين آيه چيست؟
يَعْلَمُ السِّرَّ وَ أَخْفى: «16»
خداوند پنهان و پنهانتر را مىداند
حضرت فرمود:
«السرّ ما كتمته فى نفسك و اخفى ما خطر ببالك ثم انسيته:»
پنهان چيزى است كه در باطن خود پوشيده داشتى، و پنهانتر چيزى است كه بر خيالت گذشته، سپس آن را فراموش كردهاى. «17» حضرت صادق (ع) درباره آخرين آيه سوره مباركه لقمان كه در آن پنج حقيقت مطرح است فرمود:
«إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِى الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِى نَفْسٌ بِأَىِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ:»
يقيناً خداست كه آگاهى به قيامت فقط نزد اوست، و تنها اوست كه باران را نازل مىكند و زمان نزول و عدد قطرات باران را مىداند، و به آنچه در رحمهاست داناست، واحدى نمىداند در آينده چه چيزى از خير و شر را به دست مىآورد، و هيچ كس نمىداند در چه سرزمينى مىميرد، بىترديد خدا دانا و آگاه است.
اين پنج حقيقتى است كه هيچ فرشته مقربى و پيامبر مرسلى از آن آگاهى ندارد، و دانش اين امور از صفات و ويژگىهاى خداست. «18» در دعاهاى حضرت زهرا عليها سلام آمده است:
«سبحان من يعلم خواطر القلوب، سبحان من يحصى عدد الذنوب، سبحان من لاتخفى عليه خافيه فى الارض و لا فى السماء:»
منزه است آن كه آنچه بر قلبها مىگذرد مىداند، منزه است كسى كه عدد گناهان را احصا مىكند، منزه است خداوندى كه پنهانى در زمين و آسمان از او پوشيده نيست.
ابو على قصاب مىگويد در محضر حضرت صادق (ع) گفتم:
«الحمد لله منتهى علمه فقال: لا تقل ذلك فانه ليس لعلمه منتهى:»
خدا را ستايش مىكنم تا مرز پايان علمش، فرمود اينگونه مگو زيرا براى علم خدا پايانى نيست. «19» ابن حازم مىگويد به حضرت صادق (ع) گفتم:
«هل يكون اليوم شيئ لم يكن فى علم الله عزوجل؟ قل لها بل كان فى علمه قبل ان ينشئ السماوات و الارض:» «20»
آيا امروز چيزى هست كه در عرصه علم خدا نباشد؟ فرمود نه بلكه در علم او بوده پيش از آن كه آسمانها و زمين را به وجود آورد.
از حضرت صادق (ع) روايت شده است:
«ان الله علم لا جهل فيه، حياة لا موت فيه، نور لا ظلمة فيه:» «21»
تحقيقاً خداوند عين علم است كه جهلى در آن نيست، فقط حيات و هستى است كه مرگى در آن وجود ندارد، نورى است كه ظلمتى در آن نيست.
اميرمؤمنان مىفرمايد:
«قد علم السرائر، و خبر الضمائر، له الاحاطة بكل شيئى:» «22»
به همه نهانها آگاه است، و از همه انديشهها با خبر است، و احاطه بر همه چيز ويژه اوست.
و نيز آن حضرت به علم خداوند اشاره كرده مىگويد:
«قَسَمَ اءَرْزاقَهُمْ وَ اءَحْصَى آثارَهُمْ وَ اءَعْمَالَهُمْ وَ عَدَدَ اءَنْفُسِهِمْ وَ خَائِنَةَ اءَعْيُنِهِمْ وَ مَا تُخْفِى صُدُورُهُمْ مِنَ الضَّمِيرِ وَ مُسْتَقَرَّهُمْ وَ مُسْتَوْدَعَهُمْ مِنَ الْاءَرْحَامِ وَ الظُّهُورِ إ لَى اءَنْ تَتَنَاهَى بِهِمُ الْغَايَاتُ:» «32»
روزىهاى موجودات را تقسيم كرد، و آثار و اعمالشان و عدد نفسهايشان را حساب نمود.
به خيانت چشمها آگاه، و به آنچه در سينهها پنهان مىكنند داناست، و به قرارگاهشان در ارحام و گذرگاهشان در اصلاب تا به نهايت وجودشان برسند عالم است.
«يَعْلَمُ عَجِيجَ الْوُحُوشِ فِى الْفَلَواتِ، وَ مَعاصِىَ الْعِبادِ فِى الْخَلَواتِ، وَاخْتِلافَ النِّينانِ فِى الْبِحارِ الْغامِراتِ، وَ تَلاطُمَ الْماءِ بِالرِّياحِ الْعاصِفاتِ:» «24»
خداوند آواز وحوش را در بيابانها و گناهان بندگان را در مراكز پنهان و آمد و شد ماهيان را در درياهاى ژرف و عميق و تلاطم امواج آب را با وزش تندبادها مىداند و به همه آنها آگاه است.
----------------------------------------------------------------------
(1)- نشانههائى از او 72.
(2)- حجرات 16.
(3)- بقره 215.
(4)- بقره 235.
(5)- آل عمران 29.
(6)- نساء 108.
(7)- انعام 60.
(8)- يونس 61.
(9)- هود 6.
(01)- رعد 10- 8.
(11)- انبياء 4.
(12)- عنكبوت 10.
(13)- لقمان 34.
(14)- سبا 2.
(15)- جاثيه 29.
(16)- طه 7.
(17)- بحار ج 4، ص 79، حديث 2.
(18)- تفسير على بن ابراهيم ج- بحار ج 4، ص 82.
(19)- بحار ج 4، ص 83، حديث 11.
(02)- توحيد صدوق ص.
(21)- توحيد صدوق ص.
(22)- نهجالبلاغه خطبه 85.
(23)- خطبه 89.
(24)- خطبه 189.
برگرفته از کتاب تفسير حكيم نوشته استاد حسین انصاریان