ائمه معصومین علیهم السلام به نوبه خود تلاش کردند تا با بهره گیری از شرایط مختلف سیاسی حاکم بر دوره حیات خویش، اصول اساسی و سیره سیاسی خویش را نمایان سازند.
همه امامان معصوم، امام پس از خود را به شیعیان معرفی نموده اند. روایات در این خصوص فراوان است. دشمنان نیز پس ازشهادت هرامامی همیشه درجستجوی شناسایی امام بعدی بودند و می دانستند که زمین خالی ازحجت خدا نخواهد بود و تا دوازده نفر اوصیای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) ادامه خواهد یافت. بر این اساس هر امام معصوم، نخست امام پس ازخود را معرفی و دوم جان او را از خطرها حفظ می کرد.
در هر دوره و زمانی ائمه تلاش می کردند تا با نشان دادن وظیفه خویش در امر هدایت و راهبری مردم، به هر ترتیبی که شده است دست از این تلاش بر ندارند به این دلیل می بینیم که زندگی امامان شیعه، الگویی برای زندگانی بشر است. در میان امامان، تنها امیرالمومنین توانست به امر حکومت داری بپردازد. حسن بن علی علیهماالسلام در چند ماهه حکومت خویش، تنها درگیر جنگ بود که با سستی و کوتاهی یاران خود ناچار به پذیرش صلح گردید. پس از ایشان نیز هیچ کدام از امامان قدرت بر تشکیل حکومت اسلامی را نیافتند. اما دوران حکومت علی بن ابیطالب، الگویی است از یک حکومت اسلامی در جامعه ای که مبتلا به مفاسد گوناگونی شده است. یکی از عرصه های مبارزاتی امیر المومنین، مبارزات ایشان با مفاسد اقتصادی است. مبارزه ای که از در تمام زندگی ایشان تاثیر گذاشته و آثار زیادی بر حکومت علوی داشت.
تلاش های مستمر و با جهت روشن
برخی از تلاش های مهم ائمه در موضوعات سیاسی تغییر ماهیت بسیاری از مسائل اخلاقی که بود که حکام سابق تلاش کرده بودند تا آنها را از مسیر صحیح و مستقیم خویش منحرف سازند به این خاطر است که میبینیم یکی از مشکلات اخلاقی جامعه که امام را سخت به خود مشغول داشته بود، دنیاگرایی، رفاه طلبی و فزون خواهی اعراب فاتح بود. این امر چنان آنان را از خود بیخود کرده بود که توان گفت، جنگ جمل محصول آن بود که امام حاضر نشد سهم طلحه و زبیر را از بیت المال بیش از دیگران بدهد. در چنین شرایطی امام، مصمم شد تا در طی خطبه های خود، در این باره به تفصیل سخن گفته و مردم را از دنیاگرایی پرهیز دهد. به همین قیاس، او طی نامه هایی به عمال خویش آنان را از نشستن سر سفره های رنگین که در دوره خلیفه سوم بسیار طبیعی شده بود نهی می کرد. امام در سخنان خود به طور مؤکّد اشاره به عمل به کتاب خدا و سنت رسول دارد. این وفاداری امام به سنت رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله نکته مهمی در سیاستهای اصلاحی آن حضرت است. در اصل او تخطی از سنت را یکی از علائم آشکار انحراف بلکه منشأ انحرافات می داند. امام تبیین دین را در رأس اقدامات اصلاحی خود قرار داده و کوشید تا با مطرح کردن سنت پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و احیای اصول و فروع فراموش شده دین، جامعه را به سمت اصلاح هدایت کند.
نتیجه ای که می توانیم بگیریم: در میان بسیاری از تحلیل های رفتاری ریز و درشت از ائمه معصومین علیهم السلام که هر کدام بنا بر شرایط خاص دوره حیات مبارک، متفاوت است اما می توان یک الگوی روشن و مهم که از مسیر واحد تبعیت می کند را به خوبی در همه دوره های تاریخی ملاحظه کرد که هیچ کدام از ائمه معصومین آن را ترک نکرده و به آن همواره توصیه کرده اند.
منابع:
1. حیات فکری و سیاسی امامان شیعه علیهم السلام، ص48
2. درسنامه سیره معصومین، ص 98
3. نهج البلاغه/خطبه 224
فرآوری: محمد باعزم
منبع : تبیان