فارسی
يكشنبه 17 تير 1403 - الاحد 29 ذي الحجة 1445
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه

0
نفر 0

آیا براى اداره جهان، تقوا كافى است ؟

آیا براى اداره جهان، تقوا كافى است ؟

در قرآن مى ‌خوانیم: «والعاقبة لِلمتّقین» (سوره اعراف، آیه 128)، «والعاقبة للتّقوى» (سوره طه، آیه 132) یعنى پیروزى نهائى براى پرهیزكاران است.
یکی از نکاتی که باید همیشه و در همه جا مد نظر داشت و طبق آن سخن گفت جامعیت یک چیز است. گاهی مثلا تا می خواهیم برای رفتارهای خودمان مصداق و تأیید دینی بیاوریم می رویم و می گردیم ببینیم کجای گوشه کنار دین، روایات و حتی تیکه ای از آیات به کار ما می آید و همان را می زنیم مهر تأیید رفتار یا حرف و یا عمل خودمان...
یکی از مواردی که ما در این فرصت می خواهیم به آن اشاره کنیم این نکته است که آیا تنها با یک آیه که می فرماید: والعاقبة لِلمتّقین و یا والعاقبة للتّقوى می توان به این نتیجه رسید که برای اداره جهان و یا حتی در یک مصداق کوچک تر ، اداره یک کشور و حتی یک خانواده، به صرف اینکه یک نفر تنها مؤمن و با تقوا باشد کافی است؟ آیا به فاکتور یا فاکتورهای دیگری نیاز نیست؟
در این زمینه آیه ی دیگری از قرآن کریم داریم که می فرماید: «اِنّ الارض یرثها عبادىَ الصّالحون» (سوره انبیاء، آیه 105) وارثان زمین دو شرط دارند: یكى بنده خدا بودن كه همان تقواى الهى است: «عبادى» و یكى صلاحیّت كه همان لیاقت‌ها و تخصّص ‌ها و مدیریّت‌ هاى لازم است: «الصّالحون». بنابراین آیاتى كه مى ‌فرماید پیروزى نهائى براى پرهیزكاران است را باید در كنار این آیه معنا كرد. آرى، هرگاه خواستیم چیزى را به اسلام نسبت دهیم باید آیات قرآن را در كنار هم مورد نظر قرار دهیم، به علاوه باید به روایات پیامبر و اهل‌بیت معصومش‌ (علیهم السلام) توجّه كنیم تا به نتیجه برسیم.
«إِنَّ الَّذینَ یَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُریدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُریدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِكَ سَبیلاً [نساء/150] انكار كنندگان خدا و پیامبران او كه مى ‌خواهند میان آنها جدایى بیندازند، گویند: بعضى را مى‌‌ پذیریم و بعضى را نمى ‌‌پذیریم، و خواست آنها این است كه در این میانه راهى برگزینند.» بر اساس این آیه کسانی که چنین قصدی داشته باشند که به بعضی از کتاب الهی قرآن ایمان آورند و بعض دیگر را انکار کنند، کافر محسوب می ‌شوند.
همین جا باید این نکته را هم یادآور شویم به عزیزانی که با رسیدن به غم و اندوه و مشکلات شروع می کنند به برداشتن ختم های مختلف و گاهاً عجیب و غریب و در آخر هم که به خواسته شان نمی رسند می گویند پس چرا خود خدا فرموده من را بخوانید استجابت می کنم ... یادمان باشد که در استجابت دعا هم باید همه شرایط را در کنار هم مد نظر بگیریم؛ تمام شرایطی که در قرآن و هم در روایات بیان شده را رعایت کنیم ...
چنانچه در دیگر آیه قرآن کریم می فرماید: وَ إِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنیّ‌ِ فَإِنیّ‌ِ قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ (186- بقره)
و هرگاه بندگان من از تو در باره من بپرسند [بگو] من نزدیكم و دعاى دعاكننده را به هنگامى كه مرا بخواند اجابت مى ‌كنم پس [آنان] باید فرمان مرا گردن نهند و به من ایمان آورند باشد كه راه یابند.
هنگامی که بندگانم از تو سراغ مرا می‌گیرند، همانا من نزدیکم؛ دعای دعا کننده‌ای که مرا بخواند اجابت می‌کنم. در این آیه، خداوند متعال با مقید کردن
وعده اجابت به «إِذا دَعانِ»، دو شرط مهم در دعا را به ما گوشزد می ‌کند:
یکی اینکه دعا باید حقیقتاً دعا باشد. «أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ» ... جمله إِذا «دَعانِ» نیز می‌فهماند که وعده اجابت در مورد دعایی است که حقیقتاً دعا باشد یعنی قلب دعاکننده آن با زبانش موافق باشد؛ چون دعای حقیقی آن دعائی است که قبل از زبان سر، زبان قلب و فطرت که دروغ در کارش نیست آن را بخواهد.
دوم اینکه فرمود «دَعَانِ؛ مرا بخواند». دعایی وعده اجابت دارد که دعاکننده واقعاً آن را از خدا بخواهد؛ پس اگر کسی به زبان، خدا را خواند و در دل، امیدش به اسباب عادی و امور وهمی بود چنین کسی خدا را به دل نخوانده و شرط اجابت دعا را رعایت نکرده است.
کلام آخر
بنابر این در همه موارد باید این قانون را مد نظر داشته باشیم که مصداق این آیه قرآن کریم نباشیم که «إِنَّ الَّذینَ یَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یُریدُونَ أَنْ یُفَرِّقُوا بَیْنَ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ یَقُولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَ نَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَ یُریدُونَ أَنْ یَتَّخِذُوا بَیْنَ ذلِكَ سَبیلاً [نساء/150] انكار كنندگان خدا و پیامبران او كه مى ‌خواهند میان آنها جدایى بیندازند، گویند: بعضى را مى‌‌ پذیریم و بعضى را نمى ‌‌پذیریم، و خواست آنها این است كه در این میانه راهى برگزینند.» بر اساس این آیه کسانی که چنین قصدی داشته باشند که به بعضی از کتاب الهی قرآن ایمان آورند و بعض دیگر را انکار کنند، کافر محسوب می ‌شوند.
یادمان باشد که براى نجات از بیمارى باید تمام داروهایى را كه پزشك دستور مى‌ دهد مصرف نمود و اگر تنها بعضى را مصرف و بعضى را رها كند، ممكن است علاوه بر اینكه بهبود نیابد، مرض او طولانى و یا به امراض دیگرى مبتلا شود.
منابع:
کتاب پرسش و پاسخ؛ نوشته حجت الاسلام قرائتی
مصداق واقعی ایمان به بعض قرآن و کافر شدن به بعض دیگر؛ سایت ادیان
دو شرط مهم در اجابت دعا؛ وبلاگ قرآن پویان

فرآوری: زهرا اجلال


منبع : پایگاه تبیان
  • تقوا
  • تقوا و پاکی
  • تقوا و پرهیزکاری
  • آیا براى اداره جهان، تقوا كافى است ؟
  • اداره جهان
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    نامه امام حسین علیه السلام به حبیب بن مظاهر
    فرهنگ دختر دارى‏( به مناسبت روز دختر)
    تسبيح تربت
    دوره های تربیت معلّم در عصر نبوی
    سَنان بن اَنَس
    آب را می دید گفتم یا حسین از هرمز فرهادی بابادی
    مانده بودم، غیرت حیدر به فریادم رسید ازعلیرضا ...
    آمدن نام حسين از آسمان
    قطع امید از خلائق
    آیا براى اداره جهان، تقوا كافى است ؟

    بیشترین بازدید این مجموعه

    اصلاح واقعی
    تاريخچه پيدايش نماز
    مال حلال و حرام در قرآن و روايات‏
    عوامل غم و اندوه‏ و راه رهایی از آن
    استقامت ياران حسين عليه السلام‏
    توبه و جایگاه بلند آن در عرفان
    پشت سر مردگان غیبت نکنید!
    "قرآن صاعد" یعنی چه؟
    منزلت امام حسین(ع)         
    متن دعای معراج + ترجمه

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^