جلسه هفتم چهار شنبه (24-3-1396)
(تهران مسجد امیر)عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شویدتهران مسجد امیر(ع) - رمضان 1396 – سخنرانی هفتم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.
قرآن کریم در سوره مبارکه ابراهیم و صافات از دو درخت نام می برد. هم به نحو قضیه حقیقیه و هم به نحو قضیه خارجیه. از یک درخت به شجره طیبه (پاک) و از یک درخت به شجره خبیثه (ناپاک) تعبیر می کند، این درخت پاک در حوزه ربوبیت پروردگار عالم و چهره آخرتی روئیده می شود و درخت ناپاک در حوزه دوزخ و جهنم و در چهره دنیایی.
شجره طیبه ریشه ثابت و مستقری دارد و چون در حوزه ربوبیت پروردگار عالم روئیده می شود، تجلی و ظهور می کند، این ریشه از بین رفتنی نیست چون اتصال به ربوبیت دارد، سبب پدید آوردن میوه هایی است که این میوه ها مقید به فصل نیست چون از چارچوب زمان خارج است؛ چهار فصل مادی است و هیچ ارتباطی با این شجره طیبه ندارد؛ ریشه شجره طیبه ثابت است و می فرماید: اصلها ثابت، چون خدا ثابت است و تغییرپذیر نیست؛ این ریشه ای هم که در حوزه ربوبیت او رشد می کند، تغییرپذیر نیست و کهنه و ضعیف نمی شود، اما تنه و شاخه های این شجره طیبه خود را تا عالم ملکوت کشانده یعنی فضای عالم ملکوت را اشغال کرده است. فرعها فی السماء، سماء در این آیه یقینا به معنی این آسمان مادی نیست؛ این آسمان یعنی عالم ملکوت، عالم الهی و عالم ربوبی.
ریشه ثابت است، ثابت کیست؟ خدا، حق یعنی ثابت، توتی اکلها کل حین، چه زمانی میوه آن در دسترس است؟ کل حین هر زمان که انسان های مستعد و آماده بخواهند، هر زمان در طول عمرشان و هر شبانه روز می توانند از میوه این درخت بهره بگیرند. توتی اکلها کل حین و یضرب الله الامثال للناس، می گوید من حقیقت را به خاطر اینکه بفهمید به عنوان یک درخت مثل می زنم لعلهم یتذکرون، تا اگر بنا باشد هوشیار، بیدار و متذکر شوید؛ کسی هم که نمی خواهد، بفهمد هیچ ارتباطی با این درخت پیدا نمی کند و از میوه آن یک ذره نصیب نمی برد؛ این فرد می گوید نمی خواهم بفهمم، نمی خواهم دنبال این حرف ها و مسائل باشم، من هستم و کارخانه و مغازه و دلار و سفرهای خارجی و شکم و شهوتم، به من فشار نیاور، مدام به رخ من خدا، قیامت، انبیا، عالم الهی، عالم ربوبی، عالم ملکوت، فرشتگان، دوزخ و بهشت را نکشید؛ اینها برای من قابل باور نیست، اینها را آخوندها ساختند؛ حرف هایی که این افراد می زنند، هوایی است، دلیل علمی، عقلی، فلسفی و شرعی برای آن ندارند، وقتی از آنان دلیلی برای حرف هایشان می خواهی، دلیلی ندارند و هیچ نمی گویند چون پشتوانه ای برای حرفشان ندارند و بسیار هم بر دروغ اصرار دارند، آنقدر اصرار دارند که قرآن درباره آنان می فرماید: دیدم که پروردگار قیامت به آنها می گوید شما معبودان باطلی همچون بت، طاغوت، هوای نفس، شهوت، دلار را می پرستیدید، اما آنان در برابر پروردگار می گویند این معبودها در دنیا بود، ولی ما آنها را نپرستیدیم! در حقیقت در محضر پروردگاری که کل پرونده شان در علم پروردگار است، منکر می شوند و به خدا می گویند این معبودها بوده، اما ما یک بار هم اینها را نپرستیدیم. خدا در قرآن می فرماید: فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اَللّهِ عَلَى اَلْكاذِبِينَ؛ منظور خداوند همین دروغگویان است، نه من و تو، نه همسرانمان را که گاهی آنها به ما دروغ می گویند، می دانیم هم دروغ است، گاهی هم ما به آنها دروغ می گوییم خودمان هم می دانیم دروغ است، گاهی هم به مردم دروغ می گوییم. با این دروغ های پیش پا افتاده، پروردگاری که دارای قدرت بی نهایت است، ما را لعنت نمی کند بلکه منظور دروغ هایی است که نظام زمین، جامعه، زندگی، وحدت و امتیازات ارزشی را به هم ریخته و این دروغ ها در سازمان ملل هم پرونده دارد، مثلا در سازمان ملل یک مرکزی هست به نام دفاع از حقوق بشر، جمعیت آل سعود جزء افراد اولیه این حقوق بشر هستند که شب و روز اشک می ریزند که چرا به بشر لطمه وارد می شود، این یک دروغ عظیم شاخدار است، شما در یمن کاری کردید که چنگیز، تیمور، هیتلر در حملاتشان نداشتند، شما در تاریخ عالم، در پایمال کردن حقوق انسان از هر خوک و سگ هاری و حیوان درنده ای بدتر هستید، شب ها در کاخ هایتان زنا می کنید، عرق و مشروب می خورید، قمار می کنید، یمن را به این روز درآوردید، و مدافع حقوق بشر هستید!؟ جزء دفتر حقوق بشر آمریکا قرارتان داده، آمریکا از شما بدتر، شما هم از آمریکا بدتر، هر دو هم از هر بدی بدتر، لعنت بر این دروغگویان.
جمله زیبای دیگری را در کنار این شجره طیبه بگویم وَ يَضْرِبُ اَللّهُ اَلْأَمْثالَ لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ما چقدر درخت در کره زمین داریم، میلیارد، نشاط این درختان، سرسبزی این درختان، تنه و برگ درختان، شکوفه این درختان، میوه این درختان محصول چیست؟ نور خورشید، این شجره طیبه ای که سوره ابراهیم می گوید، با چه نوری رشد کرده؟ فقط با نور الله؛ یعنی تابش نور الهی به این موجود مستعد، آن را تبدیل کرده به شجره طیبه، شاخه ، تنه، برگ و میوه آن عالم ملکوت را پر کرده و هر کسی، هر وقت در دنیا و آخرت بخواهد می تواند از این میوه بهره ببرد. می دانید که پیغمبر فرمودند: اَلمُؤمِنُ كَالاَرضِ ، مومن مثل زمین است، زمین با نور خورشید سرسبز و پرگل است، مومن با نور پروردگار یک درخت بانشاط پرشاخ و برگ و پرمیوه است، میوه های آن هم زیاد است مانند ایمان به خدا، ایمان به معاد، ایمان به انبیا، ایمان به قرآن، ایمان به ائمه، مهر، جود، سخا، کرامت، وقار، صبر، بردباری، میوه این موجود است که تابش نور الله این میوه ها را به او داده است.
اما درخت دوم، در سوره ابراهیم می فرماید: وَ مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اُجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ اَلْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ ؛ ریشه شجره خبیثه داخل زمین نیست، در بیابان ها و کویرها بروید، آن را می بینید، ثبات و قراری ندارد، کافی است در کویر و بیابان بادی بوزد که مقداری سنگینی داشته باشد، این شجره با این درخت پوک، پوسیده و خبیث را با خود می برد یعنی شجره، خبیثه باشد، هیچ ربطی به ربوبیت پروردگار ندارد، ریشه ثابتی ندارد، میوه ندارد، تنه زیبایی ندارد، سبک، بی وقار و حزب باد است.
در آیه 20 سوره حدید آمده است: اِعْلَمُوا أَنَّمَا اَلْحَياةُ اَلدُّنْيا این چه هشدار عجیبی به ماست که خیلی ها در دنیا یعنی نود درصد مردم دنیا اینگونه هستند؛ این آیه در ایران هم مشتریان فراوان دارد، آیه را دقت کنید، اِعْلَمُوا أَنَّمَا اَلْحَياةُ اَلدُّنْيا زندگی دنیا یعنی زندگی این جنس دوپا، دنیا ترکیبی از آسمان ها، ستارگان، کهکشان ها، خورشید، منظومه ها، دریاها، کوه ها، صحراها و ثروت های زیر زمین و نعمت های خداست؛ هیچ جای قرآن، خدا به دنیا حمله ندارد. اِعْلَمُوا أَنَّمَا اَلْحَياةُ اَلدُّنْيا یعنی زندگی مادی، زندگی این جنس دوپا، شش بخش دارد، حساب کنید عمر مردم و مخصوصا عمر نسل جوان چه مقداری در بازیگری های بی نتیجه هزینه می شود تا مبادا بگویند این آدم بسیار قدیمی است، انگار در دنیای روز نیست و از کل حرکات بی نتیجه، لذت خیالی می برند و به لهو، سرگرمی به امورات مادی، سرگرمی کنار دوستان، سرگرمی کنار باغ ها، راق ها، چشمه ها و جاده ها مشغولند؛ زینت بخشی از زندگی آنان هم خودآرایی است، زِينَةٌ وَ تَفاخُرٌ، مدتی هم وقتشان به فخرفروشی می گذرد.
وَ تَكاثُرٌ فِي اَلْأَمْوالِ وَ اَلْأَوْلادِ، یک بخش، زندگی مادی آنها، برای اضافه کردن دلار است، آن هم نه جزئی، نه صد میلیارد بلکه سه هزار میلیارد، اگر توانست که از راه طبیعی به دست می آورد و اگر نتوانست در روز روشن به خزانه دولت دست اندازی و اختلاس می کند. قرآن می فرماید: این زندگی كَمَثَلِ غَيْثٍ مثل باران می ماند که بر این آدم، بر این زن و مرد می بارد کمثل غیث أَعْجَبَ اَلْكُفّارَ نَباتُهُ، که بعد از بارش این باران یعنی باران زندگی، پول، کسب و کار، صاحب این زندگی را شگفت زده می کند. این باران ها برای ما که پا برهنه از شکم مادر به دنیا آمدیم، شگفت انگیز است؛ ثُمَّ يَهِيجُ پس از گذشت شصت یا شصت و پنج از عمر این فرد، زندگی برای او زرد و پژمرده می شود، به طرف خشکی می رود، دیگر لذتی از آن تخت خواب نمی برد، لذتی از آن لوسترها نمی برد، لذتی از خانه شمال شهر نمی برد، لذتی از ویلا نمی برد، لذتی از کباب برگ نمی برد، چون نمی تواند، راه لذت ها در حال بسته شدن هستند.
فَتَراهُ مُصْفَرًّا جسم او نیز زرد و خشک می شود ثُمَّ يَكُونُ حُطاماً هشتاد سالش است، اعضای بدن او به درستی کار نمی کند، یا او را در خانه نگه می دارند یا از خانه هزار میلیاردی و ماشین دویست میلیاردی و ویلاها جدا می کنند و به خانه سالمندان می برند، در دوره سالمندی، نهایتا یا در خانه سالمندان یا در منزل خودش می میرد.
کل این زندگی که شش دوره بود وَ فِي اَلْآخِرَةِ عَذابٌ شَدِيدٌ این اسکلت باقی مانده ی خشک، در آخرت در عذاب سختی است نه عذاب راحت، اما مردم مومن که با همین ها در این زندگی ها بودند وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اَللّهِ وَ رِضْوانٌ، آنها چون درست و پاک زندگی کردند بچه های خوبی داشتند، زن های باحجابی داشتند، قناعت در زندگی داشتند اینها در قیامت به دو مرحله می رسند یکی رضوان الله یکی مغفرت خدا.
خداوند می فرماید: وَ مَا اَلْحَياةُ اَلدُّنْيا زندگی دنیا اینگونه که مردم برای خودشان درست کردند، نیست إِلاّ مَتاعُ اَلْغُرُورِ زندگی که هفتاد سال فریبشان داد چون وقتی وارد قیامت می شوند، می بینند که از زندگی بهاری هیچ خبری نیست زمستان است و جهنم.
در سوره صافات آمده: إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ اَلْجَحِيمِ از ذات جهنم نمو پیدا می کنند چون دیگر آن اسکلت خشک که نمی ماند اینها یک بدنی باید پیدا کنند که عذاب ها را بکشند، إِنَّها شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ اَلْجَحِيمِ طَلْعُها كَأَنَّهُ رُؤُسُ اَلشَّياطِينِگل ها و شکوفه های این درخت یعنی شاخ و برگ هایش، چشمش، گوشش، دستش و شکمش، مانند سر شیاطین می ماند، بسیار بی ریخت و نفرت آور. دوباره برگردیم به آیه سوره ابراهیم؛ اگر بخواهیم مصداق خارجی این شجره طیبه را نشان دهیم، این شجره طیبه کیست که ریشه اش ثابت است و کنده شدنی نیست، شاخ و برگ و تنه اش تمام ملکوت را پر کرده، میوه اش هم در هر زمان و روزگاری از دنیا و آخرت، قابل بهره برداری است.
همه روبروی پیغمبر هستند؛ یک مرتبه، پیامبر بالای منبر، مطلب اصلی خود را قیچی کرد، گفت: مَنْ ارادَ انْ یَنْظُرَ الى آدَمَ فی عِلْمِهِ وَ الى نُوح، الی ابراهیم، الی موسی، الی عیسی، سپس با دست خود به دَر اشاره کرد و گفت: این مرد را ببیند، همه جمعیت برگشتند دیدند امیرالمومنین است. آن زمان علی(ع) بیست و سه چهار سالش بود و شجره طیبه داشت، آدم، نوح، ابراهیم، موسی، عیسی، در او تجلی داشت و تمام فرشتگان عالم هم او را می شناختند، اگر کسی بخواهد از میوه این درخت استفاده کند، می تواند به نهج البلاغه رجوع کند، یک مملکت اگر بخواهد صد در صد مملکت اسلامی داشته باشد، فقط به عهدنامه مالک اشتر عمل کند؛ یک مملکت اگر بخواهد اهل توحید واقعی شود، لازم است خطبه های توحیدیه را پیاده کند، یک مملکت اگر بخواهد صاحب اخلاق حسنه شود، باید خطبه های اخلاقی آن را عملی کند؛ یک کشور اگر بخواهد مردم آن عارف شوند، باید خطبه های عرفانی آن را پیاده کند،
پیغمبر درباره علی(ع) می فرماید: علی جان من اگر بخواهم آنی که تو هستی در سن جوانی به این مردم معرفی کنم، می ترسم تمام ملت خدا را رها و تو را عبادت کنند. علی جان اگر تمام دریاها مرکب شود، اگر تمام درختان قلم شود، اگر جن و انس نویسنده شوند و بخواهند فضایل و ارزش های تو را بنویسند، قلم ها تمام می شود، جن و انس می میرند، دریاها که مرکب شده، خشک می شود، اما ارزش های تو به شماره نیامده است.
علی(ع) نعمتی است که به شیعه داده شد و ای مردها، زنان، دختران، جوانان، روحانیون و... به این شجره طیبه پیوند بخورید؛ یازده شجره دیگر(ائمه اطهار) به این شجره پیوند خوردند.