تفسير آيه 48 سوره نساء
إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ لِمَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرى إِثْماً عَظِيماً
مسلماً خداوند از اين كه به او شرك ورزيده شود نمى آمرزد، و غير آن را براى هر كس كه بخواهد مى بخشد، و هر كه براى خدا شريك قائل شود، بى ترديد گناه بزرگى را مرتكب شده است.
شرح و توضيح
در رابطه با مسئله شرك در آيات سوره بقره و سوره آل عمران به تفصيل بحث شد.
وجود مقدس حق غنى بالذات، و قدرت بى نهايت، و كمالاتش نامحدود و صفات جمال و جلالش بى حدّ و مرز است، هستى و موجوداتش را آفريد، و براساس نظمى حكيمانه و استوار اداره مى كند، آفريدن مخلوقات و تداوم دادن به حيات آنها گرچه غيرقابل شمارش باشند براى حضرت او آسان و سهل است.
در زمينه آفريدن و كارگردانى و حكمرانى و اداره بساط خلقت نياز به احدى نداشته و ندارد، بايد به وحدانيت او در ذات و صفات و افعال ايمان داشت، تا عنوان مؤمن بر انسان صادق باشد.
آنان كه به او شرك مى ورزند و حقايق مربوط به ذات و صفات و افعال را منكر مى شوند، جز در خيالات و اوهام خود غوطه ور نيستند، اينان در مسئله شريك به حضرت حق افترا مى بندند، و چيزى را كه وجود خارجى ندارد وجود مى دهند. اينان مرتكب گناه بزرگ و ظلم عظيم هستند، يهود و به ويژه عالمانشان كه نه به موسى و تورات ايمان درستى داشتند و دارند و نه حاضر شدند به پيامبر اسلام و قرآن مجيد ايمان بياورند از مصاديق قطعى آيه مورد بحث هستند.
اينان خداوند را در آفريدن و حكمرانى مستقل نمى دانند، و حاضر شدند و حاضر هستند كه هر چيزى را به خاطر يك سلسله امور مادى و رياستى براى خدا شريك بگيريند، و عقيده مند باشند كه اگر امورى را كه شريك در ربوبيت و عبوديت گرفته ايم در زندگى ما نباشد زندگى ما به دلخواه ما اداره نخواهد شد.
بايد به اين نكته بسيار مهم توجه داشت كه وقتى تا آخر عمر يك فرد، يا يك خانواده، يا يك جامعه مسئله شرك به هر شكلش در ميان باشد، و اعتقاد بر اين قرار گيرد كه خدا قدرت و استقلالى در اداره امور ندارد، و براى اداره امور لازم است به قدرتى غير خدا هم تكيه كرد، ابداً عبوديتى صورت نخواهد گرفت، تا مسئله آمرزش در ميان آيد، آمرزش حق كسى است كه موحّد است و عابد گرچه به غفلت يا به علّتى ديگر گناهى از او صادر شود، چنين شخصى با لحاظ اعتقاد به توحيد اگر توبه كند قطعاً به آمرزش حق مى رسد، و اگر توبه نكند داخل در يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ مى شود كه بر اثر شفاعت شفيعان يا قدرت عمل صالح خودش به آمرزش مى رسد، جمله وَ يَغْفِرُ ما دُونَ ذلِكَ دليل بر اين نيست كه خدا همه گناهكاران غير مشرك يا هر گناهى را مى آمرزد، زيرا اگر چنين باشد بعثت انبياء و نزول كتاب هاى آسمانى و امامت امامان لغو مى شود.
مشرك يا كافر چنانچه با داشتن فرصت توبه از شرك و كفر دست بشويد، و به گردونه اسلام راستين درآيد، و گذشته خود را اصلاح نمايد، و به عمل صالح و اخلاق حسنه در حدّ خودش آراسته شود، براساس آيات قرآن مجيد قطعاً آمرزيده مى شود، و از گناه شرك و كفر پرونده اش پاك مى گردد.
در روايتى از رسول خدا آمده:
«لاتزال المغفرة تحل بالعبد مالم يقع الحجاب، قيل يا رسول الله و ما وقوع الحجاب؟ قال: الاشراك بالله عزوجل ثم قراء ان الله يغفر ان يشرك به:» «1»
پيوسته مغفرت بر عبد وارد مى شود، در صورتى كه حجاب بر او نيفتد، گفته شد يا رسول الله حجاب وقوع بر عبد چيست؟ فرمود شرك به خداى عزوجل سپس آيه شريفه را قرائت كرد كه: خدا شرك ورزى را نمى آمرزد.
در روايتى ديگر از رسول خدا آمده:
«من لقى الله عزوجل لايشرك به شيئا دخل الجنة ولم تضره معه خطيئة كما لو لقيه يشرك به شيئاً دخل النار ولم تنفعه حسنة:» «2»
كسى كه به لقاء خداوند عزوجل نائل گردد در حالى كه هيچ شركى به او نداشته باشد وارد بهشت مى شود و خطيئه با او زيانى به او نمى رساند، چنان كه اگر كسى حق را ملاقات كند و چيزى را شريك او دانسته باشد به دوزخ وارد مى شود و خوبى او سودى به او نمى رساند.
و نيز در روايتى فرمود:
«يابن مسعود اياك ان تشرك بالله طرفة عين وان نشرت بالمنشار او قطعت او صلبت او احرقت بالنار:» «3»
اى پسر مسعود بترس از اين كه لحظه اى به خدا شرك ورزى، حتى اگر ارّه شوى، يا پاره پاره ات كنند، يا به دارت زنند، يا به آتشت بسوزانند.
رسول خدا از شدت نفرت به مشركين فرمود:
«انا لانستعين بمشرك:» «4»
ما در امورمان از مشرك كمك نمى گيريم.
پی نوشت ها:
__________________________
(1)- كشف الاسرار ميبدى، ج 2، ص 536.
(2)- كشف الاسرار ميبدى، ج 2، ص 536.
(3)- مكارم الاخلاق، ج 2، ص 357.
(4)- حكمت نامه پيامبر، ص 593.
منابع مقاله:
کتاب : تفسير حكيم، استاد حسین انصاریان، جلد هشتم
منبع : پایگاه عرفان