در باب امکان ارتباط با امام زمان در عصر غیبت همواره دو نظریه کلی مطرح بوده است ؛ گروهی ارتباط با امام زمان در عصر غیبت را ممکن نمی دانند و گروهی دیگر معتقدند که چنین ارتباطی امکان پذیر بوده و در عالم خارج نیز محقق شده است و بلکه همت افراد باید مصروف دست یافتن به نوعی ارتباط با آن حضرت باشد و نباید نسبت به این امر غفلت ورزند.
البته منظور از این ارتباط در بین مدعیان و منکرین، امری واحد نبوده و اگر برخی معانی خاص از ارتباط را لحاظ کنیم از جمله ارتباط آشکارا و اختیاری مردم با شخص امام زمان - که منافات با امر غیبت دارد- به اجماع همه علما امکان پذیر نیست و برخی تعابیر دیگر از ارتباط هم از جمله ارتباط معنوی در عین غیبت و عدم مشاهده،امکان پذیرشمرده شده است.
در بین انواع ارتباط با امام زمان که از آن تعبیر به ملاقات هم می شود می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1- رویت بدون شناختن آن حضرت( که در برخی روایات بدان اشاره شده است (
2- ملاقات یا دیدن همراه با شناخت آن حضرت بطور حسی و ظاهری.
3- ملاقات با امام زمان در واقعه و حالتی شهودی (حاصل از سیر و سلوک عرفانی(
معنای سوم از ارتباط با امام زمان بدلیل ابهام در ماهیت آن، در مقام رد و قبول کمتر مورد بحث علما قرار گرفته و بیشتر اختلاف نظر در مورد ارتباط با آن حضرت، معطوف به ارتباط و ملاقات فیزیکی و ظاهری (معنای دوم) بوده است.
با این حال کلمات برخی از بزرگان در مورد ارتباط با امام زمان مشعر به معانی عرفانی و شهودی است از جمله از آیت الله سید علی آقای قاضی و آیت الله انصاری همدانی در مورد ارتباط با امام زمان سخنانی نقل شده است که بیشتر اشاره به ارتباط باطنی دارد و بطور کلی در سخنان بسیاری ازعرفا کما بیش این گونه سخنان مطرح شده است.
مرحوم محدث نوری در کتاب «النجم الثاقب» به بحث ارتباط برخی از بزرگان شیعه با امام زمان پرداخته و شاید همین کتاب جامع ترین و معتبر ترین اثر در این زمینه باشد.
در این کتاب مباحث نظری و مبانی علمی این بحث مطرح شده همچنین استدلال برخی از علما در رد امکان ملاقات با امام زمان مورد بررسی قرار گرفته است. وی معتقد است که وقوع ارتباط با امام زمان، و نقل شدن آن توسط تعداد زیادی از بزرگان که در وثاقت آنها تردیدی نیست، خود مهمترین دلیل بر امکان چنین امری است.
شرح ملاقات برخی از بزرگان از جمله مقدس اردبیلی ، سید بحر العلوم ، سید بن طاووس، همچنین بسیاری دیگر از افرادی که در عین جایگاه ویژه شان، شهرت چندانی ندارد در این کتاب به تفصیل بیان شده است، همچنین بسیاری از افراد موفق به ملاقات با کسانی شده اند که ارتباط خاصی با امام زمان(عج) داشته و جهت استغاثه و دستگیری این افراد ظاهر شده اند.
اوتاد و ابدال
در مورد افرادی که همراه امام زمان هستند روایاتی نقل شده که می توان از این روایات استفاده کرد که برخی از افراد با آن حضرت رابطه نزدیکی دارند ولی همواره این افراد برای مردم ناشناخته بوده اند.
از امام باقر(ع) چنین نقل شده است:
«لَا بُدَّ لِصَاحِبِ هَذَا الْأَمْرِ مِنْ عُزْلَةٍ وَ لَا بُدَّ فِی عُزْلَتِهِ مِنْ قُوَّةٍ وَ مَا بِثَلَاثِینَ مِنْ وَحْشَةٍ...»؛ صاحب این امر [امام مهدی(علیهالسلام)] ناگزیر از عزلت است و او در زمان عزلت ناگزیر از داشتن نیرو و توانی است وبا وجود سی نفر از همراهان از وحشت و تنهایی بیرون میآید و هیچ هراسی ندارد.
بنابر یک دیدگاه این گروهی که همراه امام زمان هستند همان ابدال هستند که هر گاه یکی از این افراد از دنیا برود، دیگری جای او را میگیرد.
بحث ابدال و اوتاد در عرفان بحث گسترده ای بوده و در برخی روایات هم به آن اشاره شده است.
اصل وجود ابدال و جایگاه خاص آنان در عالم خلقت همچنین ارتباط آنها با امام زمان و مسئله ظهور، از مجموعه روایات قابل استخراج است اما در مورد تعداد آنان همواره بین علما و عرفا اختلاف اقوال مطرح بوده و در روایات نیز به نظری قطعی نمی توان دست یافت. در برخی روایات به چهل نفر اشاره شده و در برخی دیگر همراهان امام زمان را سی نفر دانسته اند همچنانکه در روایت مذکور از امام باقر(ع) به آن اشاره شد. در برخی روایات از حضرت علی (ع) هم به ابدالی که در شام هستند تصریح شده است .
در پایان گفتنی است که اوتاد در مرتبه ای بالاتر از ابدال قرار دارند و طبق یک نظریه همان عیسى ، خضر ، الیاس و ادریس (ع) هستند که نزدیکترین افراد به امام زمان(عج) محسوب می شوند که سلسله عرفا بعد از آنها واقع شده اند.
برخی صفات ابدال
در برخی روایات به نقل از پیامبر اسلام(ص) به ویژگیهای ابدال اشاره شده است که در ذیل به بخشی از آن ها اشاره می شود.
1- ابدال دارای قلبی همانند قلب ابراهیم هستند(شاید مراد از این تشبیه، این است که از نظر شدّت، صلابت، بردباری و ایستادگی در دین خدا، همانند حضرت ابراهیم هستند)
2- ابدال سپر بلای انسان ها بوده و خداوند به واسطه آنها بلاها را از مردم دور می کند .
3- نسبت به کسانی که به آنان ظلم کنند،نیکی و احسان کرده و به آنان که در حقّشان بدی کنند، ایثار میکنند همواره راضی به قضای الاهی بوده از هر گونه حرامی خود را پاک نموده اند و برای خدا خشمگین می شوند .
منبع : پایگاه عرفان