فارسی
شنبه 12 آبان 1403 - السبت 28 ربيع الثاني 1446
قرآن کریم مفاتیح الجنان نهج البلاغه صحیفه سجادیه
0
نفر 0

سلام در دنيا و آخرت‏

سلام در دنيا و آخرت‏

خداوند مهربان تحيت خود را در دنيا و آخرت نسبت به پيامبران و مؤمنان سلام قرار داده است.

سَلامٌ عَلى نُوحٍ فِي الْعالَمِينَ «2»

سَلامٌ عَلى إِبْراهِيمَ «3»

سَلامٌ عَلى مُوسى وَ هارُونَ «4»

سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيمٍ «5»

سلام بر اساس آيات قرآن تحيت فرشتگان خدا به اهل ايمان است.

 

وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ (23) سَلامٌ عَلَيْكُمْ (24)«6»

و فرشتگان از هر درى بر مؤمنان خردمند وارد ميشوند و ميگويند: سلام بر شما باد.

و نيز تحيت اهل بهشت به يكديگر سلام است:

وَ تَحِيَّتُهُمْ فِيها سَلامٌ:

و درود آنان در بهشت سلام است.

 

سلام به اهل قبور هم جايز است زيرا روح آنان سلام اهل دنيا را درك ميكند و پاسخ ميدهد، اگر روح در گذشتگان سلام را نميشنيد و پاسخ نميداد، امر پيامبر به سلام به اموات حكيمانه نبود، در حالى كه حضرت وقتى به قبرستان عبور ميكردند به واردشدگان در برزخ سلام ميكرد، و به امت هم دستور سلام به اهل قبور را داده است.

پيامبر چون به قبرستان ميگذشت خطاب به اهل قبور ميفرمود:

«و عليكم السلام اهل الديار من المسلمين و المؤمنين رحم الله المستقدمين منكم و المستأخرين منا، انتم لنا سلف و نحن لكن تبع و انا انشاء الله بكم لا حقون نسئل الله لنا و لكم العافى:» «7»

اى اهل ديار از مسلمانان و مؤمنان بر شما سلام باد.

 

خداوند در گذشتگان از شما و باقيماندگان از ما را رحمت كند، شما درگذشتيد و ما هم به شما ملحق ميشويم از خداوند براى خود و شما درخواست عافيت داريم.

در حديثى نقل شده:

«ما من عبد يمر بقبر رجل كان يعرفه فى الدنيا فيلم عليه الاعرفه و ردّ (ع):» «8»

انسان به قبر مردى كه در دنيا او را ميشناخته با سلام كردن به او نميگذرد مگر اين كه روح ميت او را ميشناسد و سلام او را جواب ميدهد.

 

رسول خدا ميفرمايد:

«ما من مسلم يسلّم على الاردّ الله على روحى حتى ارد (ع):» «9»

مسلمانى پس از انتقال من به عالم آخرت بر من سلام نميكند.

مگر اين كه خداوند سلام او را به روح من ميرساند و من سلامش را پاسخ ميدهم.

 

امثال اين روايات در رابطه با پيامبر و اهل ايمان در كتابهاى اهل سنت كم نيست كه دلالت واضح دارد بر اين كه ارواح آرميده در برزخ سلام اهل دنيا را ميشنوند و آن را پاسخ ميدهند، و اين گونه روايات علاوه بر دلايل فلسفى قوى دلالت بر بقاء روح دارد، و اين احاديث و دلايل عقلى مشت محكمى بر دهان ياوهگويان گروه انگليسى ساخته وهابيت است كه حرم پيامبر و حرم ائمه بقيع و اولياء مدفون در آنجا را به اسارت گرفته و ظالمانه به مصادره آن مكانهاى شريف اقدام كرده و از زيارت شيعيان و پيروان ديگر مذاهب اهل سنت جلوگيرى ميكنند و با وقاحت و بيشرمى پيامبر و اولياء خدا را برخلاف آيات قرآن كه ميفرمايد شهداى راه حق را مرده نپنداريد بلكه آنان زندههائى هستند كه نزد پروردگارشان روزى ميخورند مرده ميپندارند و ميگويند اينان سلام و دعا و زيارات شما را نميشنوند.

 

آرى از پيروان مذهبى كه در وزارت خارجه انگستان ساخته شده، و عقايدى شيطانى، و باورهائى ضد قرآن و روايات دارند جز سوء رفتار، و بد خلقى و عصبانيت، و بيمهرى، و تهمت به پيامبر و مؤمنان توقعى نميرود.

از آيه شريفه مورد بحث استفاده ميشود كه ملّت اسلام و جامعه مؤمن مكلّف هستد چنانچه جوامع ديگر خواهان مناسبات سالم هستند، و ميخواهند در فضائى امن و حريمى با امنيت در كنار مسلمانان باشند از خواسته آنان استقبال كنند، و خواهان سلامت و امنيت آنان باشند.

 

سلام‌هاى نماز

قاضى سعيد قمى در كتاب اسرار عبادات و حقيقت نماز مينويسد:

دانستى كه تشهد مقام جلوس بر روى فرش انس با خداوند است، البته اين مقام بعد از آن است كه نمازگزار در نمازى كه به عنوان معراج مؤمن به شمار رفته از مقام پائين و حضيض بندگى به آسمان عروج كند، و آسمان به آسمان بالا رود، سپس در مقام قرب به خدمت ايستد، آنگاه توسط ركوع به مقام پردهبردارى از حجابها و قرب صفات رسد. و سپس خود و همه ما سوى الله را ترك گويد، و خويشتن را در پرتو انوار جمال الهى فانى سازد، و در مقام سجده سر به خاك سايد، در اين وقت است كه حق تعالى خلعت بقاء را به اندام او ميپوشاند، و با او روى فرش انس قرار ميگيرد، و او با خدا به نحو دلخواه درباره آنچه به زبان او جارى ميشود، و از ضمير او ميگذرد سخن ميگويد، شهادتين ميگويد، درود ميفرستد، و خواهان شفاعت ميشود.

 

به اين معنا توجه داشته باش كه مقامات معرجيهاى كه براى نماز شمرده شده، اجمالا داراى حقايق بيشمار و دقايق فراوانى است كه براى تكامل انسان در نظر گرفته شده، و از آغاز آفرينش آدم تا هر پيامبر وهر ولى حق را به تفاوت درجات و مقامات شامل است، يعنى هر مقام و درجهاى ويژه يك پيامبر است، زيرا درجات پيامبران يكنواخت نيست بلكه شديد و غير شديد ميباشد:

تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنا بَعْضَهُمْ عَلى بَعْضٍ: «10»

اين پيامبراناند كه برخى را بر برخى ديگر برترى داديم.

 

بنابراين براى هر پيامبرى يك مقام تا بخشى از يك مقام است، و او اصل و حقيقت آن مقام به شمار ميرود چنان كه فرمود:

كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى شاكِلَتِهِ: «11»

هركس براساس ساختار بدنى و روحى خود عمل ميكند.

و نيز فرمود:

وَ لِكُلٍّ دَرَجاتٌ مِمَّا عَمِلُوا: «12»

و براى هر يك نسبت به آنچه انجام دادهاند مراتبى خواهد بود.

 

تا آن كه درجات و مقامات نبوت به كمال و تمام رسيد و منتهى به سيد اولين و آخرين و وصى بلا فصل او شد.

خداوند به اين معنا در اين آيه شريفه تصريح دارد:

الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً: «13»

امروز دينتان را براى شما كامل و نعمتم را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما به عنوان آئين رضايت دادم.

بر اساس اين آيات حقيقت نماز به وجود پيامبر و امير مؤمنان به تماميت خود رسيد، آن گونه كه مقامات معراج به آن دو بزرگوار كامل گرديد، پس آنان اصل نماز و هر عبادت و ريشه هر خير و كمال ميباشند.

 

چنان كه فرمود: من نماز مؤمنان هستم، و آنگونه كه پيامبر در شب معراج همه پيامبران را ديدار كرد نمازگزار عارف هم بايد در نمازش همه پيامبران را با چشم دل ملاقات كند، چرا كه هر مقام از مقامات نماز با يك يا چند نفر از پيامبران پيوند دارد. و آنان اصل و حقيقت آن مقام ميباشند، چنان كه در پرسش مفضل بن عمر از امام صادق بنا به نقل كتاب ارزشمند بصائر الدرجات آمده كه پيامبر اكرم همه پيامبران را ملاقات كرد، بر اين پايه او صاحب دايره كليد نبوت و خاتم پيامبران و تمامكننده شمار پيامبران الهى است.

بر اين اساس هر گاه نمازگزار بخواهد از نمازى خارج شود، كه اصل و حقيقت آن رسول خدا است و پيامبران بمنزله اجزاء نماز يعنى اجزاء پيامبرند، سنت الهى بر اين جارى شده كه سلام خروجى دهد، چنان كه سنت الهى به سلام ورودى جارى گشته است.

 

بنابراين نمازگزار بخاطر برون رفت از ملأ اعلى كه مقام پيامبران و فرشتگان است، نخست سلام به صاحب جمع يعنى رسول اسلام ميدهد، آن حضرت را در سلام مخاطب ساخته ميگويد:

«السلام عليك ايها النبى و رحم الله و بركاته»

زيرا او اصل نماز است، سپس سلام به گروهى ميدهد كه بمنزله اجزاء نماز و در حقيقت اجزاى پيامبراند لذا ميگويد:

«السلام علينا و على عباد الله الصالحين»

و چون برون رفت نمازگزار از مقام نماز مساوى با ورود او به گروه مسلمان است ميگويد:

«السلام عليكم و رحم الله و بركاته»

فيض كاشانى آن عالم عارف و محدّث توانا درباره سلامهاى نماز ميگويد:

خود را به محضر حضرت سيد المرسلين مشاهده كن و سلام ده، نه اين كه به صيغه خطاب «عليك، عليكم» سلام بگوئى و مخاطب نداشته باشى، بلكه حضرت ختمى مرتبت و همه انبيا مرسل و فرشتگان و مقربان را مخاطب خود بدان و بگو: درود بر شما راهنمايان راستين كه دست خدا در آستين داشتيد و چون منى بنده ضعيف را به پيشگاه خداوند گماشتيد كه به خلوت خانه حق روم و با پروردگار سخن گويم. «14»

 

سلام در روايات

از رسول خدا روايت شده است:

«السلام تحيته سملتنا، و امان لذمتنا:» «15»

سلام درود آئين و دين ما، و ايمنى و زنهار ماست.

«اذا تلاقيتم فتلاقوا بالتسليم و التصافح، و اذا تفرقتم فتفرقوا بالاستغفار:» «16»

چون به هم رسيديد، با سلام دادن و مصافحه كردن برخورد كنيد، و هر گاه از هم جدا شديد با آمرزش خواهى براى يكديگر ازهم جدا گرديد.

 

«ان من موجبات المغفره بذل السلام و حسن الكلام:» «17»

از موجبات آمرزش، سلام كردن و سخن نيكو گفتن است.

«من بدء بالكلام قبل السلام فلا تجيبوه:» «18»

هر كس پيش از سلام دادن آغاز به سخن كند پاسخش را ندهيد.

«ان البخل الناس من بخل بالسلام:» «19»

بخيلترين مردم كسى است كه در سلام كردن بخل ورزد.

 

«افشر السلام يكثر خير بتيك:» «20»

به همه سلام كن تا خير و بركت خانهات افزون شود.

«الا اخبركم نجير اخلاق اهل الدنيا و الآخر؟ قالوا بلى يا رسول الله فقال: اشاء السلام فى العالم:» «21»

آيا شما را از بهترين اخلاق مردم دنيا و آخرت خبر ندهم، گفتند: خبر ده فرمود: رواج دادن سلام در جهان.

اين روايت بسيار مهم ميگويد: پيامبر از همه امت ميخواهد، آنان كه در تمام جهان از شما خواهان امنيت و صلح و صفا هستند، به آنان امنيت دهيد، و صلح و صفا را براى همگان در جاى جاى كره زمين فراهم آوريد.

 

«ان السلام اسم من اسماء الله تعالى فافشوه بينكم:» «22»

سلام يكى از نامهاى خداوند متعال است، پس آن را در ميان خود رواج دهيد.

«ان اولى الناس بالله و رسوله من بدء بالسلام:» «23»

نزديكترين مردم به خدا و رسولش كسى است كه آغازكننده به سلام باشد.

امير مؤمنان ميفرمايد:

«السلام سبعون حسن تسع و ستون للمتدى و واحد للرادّ:» «24»

براى سلام هفتاد حسنه است، شصت و نه حسنه براى سلامكننده و يكى براى پاسخدهنده است.

 

رسول حق ميفرمايد:

«يسلم الصغير على الكبير، و يسلم الواحد على الاثنين، و يسلم القليل على الكثير، و يسلم الراكب على الماشى و يسلم المار على القائم، و يسلم القائم على القاعد:» «25»

كوچك به بزرگ، يك نفر به دو نفر، عدّه كم به عده بيشتر، سواره به پياده، رهگذر به ايستاده، و ايستاده به نشسته سلام كند.

حضرت باقر ميفرمايد:

نه به يهود سلام كنيد نه به نصرانى، نه به مجوس و نه به بتپرست، نه به آنان كه بر سر سفره شرابخوارن مينشينند و نه به شطرنجبازان.

و نزدبازان و نه به مردان خودفروش و نه به ياوهگوئى كه به زنان پاكدامن تهمت ميزند و نه به كسى كه در حال نماز است، زيرا نمازگزار نميتواند پاسخ سلام را بدهد، در حالى كه سلام كردن براى مسلمانان مستحب است و پاسخ دادن به آن واجب، و نه به رباخوار و نه به كسى كه در حال قضاى حاجت است و نه به كسى كه در حمام است و نه به فاسقى كه آشكارا به فسق و معصيت مشغول است. «26»

 

از حضرت صادق (ع) روايت شده:

«كان رسول الله يسلم على النساء و يردون عليه و كان امير المؤمنين يسلم على النساء و كان يكره ان يسلم على الشاب منهن و يقول: اتخوف ان يعجبنى صوتها فيدخل على اكثر مما طلبت من الاجر.» «27»

رسول خدا به زنان سلام ميكرد و آنان جواب سلام حضرت را ميدادند.

اميرمؤمنان نيز به زنان سلام ميكرد، ولى از سلام كردن به زنان جوان كراهت داشت و ميفرمود: ميترسم صدايشان مرا خوش آيد و در نهايت چيزى بر دلم بگذرد كه به ثوابى كه از سلام كردن توقع دارم نيرزد!!

راستى براى حفظ پاكدامنى و عفت، و دورى از علل تحريك شهوات چه دستورات مهم و با ارزشى به امت و بلكه به همه مردم جهان داده شده است!

 

-------------------------------------------------------------

(2)- صافات: 79.

(3)- صافات: 109.

(4)- صافات: 120.

(5)- يس: 58.

(6)- رعد: 24.

(7)- روح البيان ج 2 ص 308.

(8)- جامع الصغير حديث 8062.

(9)- مسند احمد حنبل حديث 10434.

(10)- بقره: 253.

(11)- اسرى: 84.

(12)- انعام: 132.

(13)- مائده: 3.

(14)- اسرار عبادات قاضى سعيد قمى 185.

(15)- ميزان الحكم ج 5 ص 380.

(16)- ميزان الحكم ج 5 ص 380.

(17)- ميزان الحكم ج 5 ص 380.

(18)- ميزان الحكم ج 5 ص 380.

(19)- ميزان الحكم ج 5 ص 380.

(20) 3- ميزان الحكم ج 5 ص 381.

(21)- ميزان الحكم ج 5 ص 381.

(22)- ميزان الحكم ج 5 ص 381.

(23)- بحار ج 76 ص 12.

(24)- بحار ج 76 ص 11.

(25)- كنز العمال 25321.

(26)- بحار ج 76 ص 9 ح 35.

(27)- كافى ج 5 ص 535.

 

برگرفته از کتاب تفسير حکیم نوشته استاد حسین انصاریان

 

 


منبع : پایگاه عرفان
  • استاد حسین انصاریان
  • سلام
  • دنيا و آخرت‏
  • سلام در دنيا و آخرت‏
  • سلام در دنيا
  • سلام در آخرت‏
  • سلام در روايات‏
  • سلام در نماز
  • تفسير حکیم ، ج9
  • 0
    0% (نفر 0)
     
    نظر شما در مورد این مطلب ؟
     
    امتیاز شما به این مطلب ؟
    اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی:

    آخرین مطالب

    اسد كلبى‏
    زندگانی امام سجّاد (ع)
    حماسه حسینی در آینه اندیشه شهید مطهری
    شمه ای از فضائل و مناقب امام سجاد علیه السلام
    بشارت ظهور از زبان امام حسين(ع)
    مختار از زندان دعوت را شروع مى كند!
    كربلا وبيت المقدس
    فاطمه(ع) در کلام الهي  
    قطره ای از دریای فضائل زهرای مرضیه علیها السلام
    گذری بر فضایل حضرت زهرا سلام الله علیها

    بیشترین بازدید این مجموعه

    مقام حضرت زينب (س)
    نعمت اعضاء بدن
    صفات خوب انسان‏
    ماوراى هفت آسمان‏
    حضرت ابراهيم‏ علیه السلام
    روزانه چقدر قرآن بخوانیم؟
    سوره ای از قران جهت عشق و محبت
    دعایی برای نجات از بلا و گرفتاری ها
    کرامات و معجزات حضرت فاطمه زهرا (س) (2)
    متن دعای معراج + ترجمه

     
    نظرات کاربر

    پر بازدید ترین مطالب سال
    پر بازدید ترین مطالب ماه
    پر بازدید ترین مطالب روز



    گزارش خطا  

    ^