در روز تولّد دهمین امام همام شیعیان جهان، در این سطور، جشن تولّد ایشان را به همراه همه دوستداران هدایت برگزار می کنیم، امّا تفاوت این جشن آن است که کادوی آن از طرف مولود این روز است؛ کادویی از جنس هدایت...
تولّد یک هادی
هادی واقعی کسی است که موانع راه هدایت را به انسان بشناساند و راه را برای او باز و روشن سازد تا انسان بتواند طبق آن نقشه، و بدون اتلاف وقت و انرژی و در حالی که ایمن از راه های انحرافی است به مقصد نائل شود. امام هادی (علیه السلام) یکی از سلسله هادیان واقعی منصوب از طرف خدای متعال است که در حدیثی شریف اینگونه کلام هدایت آفرینش را به ما هدیه می کند: اَلْحَسَدُ ماحِقُ الحَسَناتِ، وَ الزَّهْوُ جالِبُ المَقتِ، وَالعُجْبُ صارِفُ عَنْ طَلَبَ الْعِلْمِ داعٍ اِلی الغَمْطِ وَ الجَهْلِ، وَ البُخْلُ اَذَمُّ اْلاَخْلاقِ وَ الَّطَمَعُ سَجیهٌ سَیئَهٌ؛ حسد نیکویی ها را نابود سازد، و فخر فروشی دشمنی آورد، و خودپسندی مانع از طلب دانش است و به سوی خواری و جهل فرامی خواند، و بخل، ناپسندیده ترین خلق و خوی است، و طمع، خصلتی ناروا و ناشایست است.(بحارالأنوار؛ ج69، ص199)
در ادامه به تشریح مختصر پنج مانع هدایت انسان که در این روایت گهربار آمده است اشاره می پردازیم.
حسد؛ سنگ بزرگ راه
حسد، همان آرزوی سلب نعمت از دیگران است. سنگ حسد، اوّلین و بزرگترین سنگ راه است که اگر از جلوی راه انسان برداشته نشود تنها او نمی تواند در راه اصلاح تربیت و رشد اخلاق و ایمان خود قدم از قدم بردارد؛ بلکه از بین برنده خوبی های او نیز خواهد شد.
به عبارت دیگر؛ قبل از اینکه انسان به دنبال انجام نیکی ها و ذخیره کردن آنها باشد باید مکانی امن برای ذخیره آنها مهیّا کند. یعنی؛ دلی که حسد در آن باشد، جای مناسبی برای انباشت خوبی ها نیست؛ چرا که همه چیز در آن به آتش کشیده می شود. چنانکه پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله) فرمودند: إِیَّاكُمْ وَ الْحَسَدَ، فَإِنَّهُ یَأْكُلُ الْحَسَنَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَب؛ از حسادت بپرهیزید، زیرا حسد نیكى ها را مى خورد چنان كه آتش هیزم را مى خورد.(جامع الأخبار(شعیری)، ص 159) با این حساب، اگر یک عُمر برای ایمن سازی دل از حسد تلاش کنیم تا سرمایه مان نابود نشود، ضرر نکرده ایم!
پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله) فرمودند: إِیَّاكُمْ وَ الْحَسَدَ، فَإِنَّهُ یَأْكُلُ الْحَسَنَاتِ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَب؛ از حسادت بپرهیزید، زیرا حسد نیكى ها را مى خورد چنان كه آتش هیزم را مى خورد.(جامع الأخبار(شعیری)، ص 159) با این حساب، اگر یک عُمر برای ایمن سازی دل از حسد تلاش کنیم تا سرمایه مان نابود نشود، ضرر نکرده ایم!
ماشین "دشمن تراش" فخر فروشی
انسان نباید بی خود و بی جهت، افرادی که دشمنی با او ندارند را با خود دشمن کند؛ چرا که این مسأله، گرفتاری های زیادی را در مسیر هدایت او به وجود می آورد و انرژی و عمر ان انسان را در راه دشمنی های بی خود هدر می دهد و فرصت طیّ طریق را از او سلب می کند. به عبارت دیگر؛ انسان نباید با دست خود مسیر هدایت و سعادت خود را پر از سنگ هایی کند که قبلاً در راه نبوده اند و فخرفروشی و تکبّر باعث همین مطلب می شود.
چراغ راه را فوت نکن!
انسان برای هدایت به روشنایی که همان علم و معرفت است نیاز دارد. کسی که خودبین باشد و خود را برتر از دیگران بداند در واقع خود را از علم، معرفت و شناخت محروم کرده و باید در این مسیر در تاریکی قدم بردارد که مسلّماً به بیچارگی و سرگردانی اش منجر خواهد شد؛ چراکه هیچ نشانه ای برای ادامه راه نمی یابد. قرآن کریم در این باره می فرماید: سَاصْرِفُ عَنْ ایاتِىَ الَّذینَ یَتَكَبَّرُونَ فِى الْارْضِ بِغَیْرِ الْحَقِّ؛ من، آنهایى را كه در روى زمین به ناحق ادّعاى بزرگى مىكنند، از آیات رحمتم رویگردان خواهم ساخت.(اعراف؛ 146) یعنی خدا، چراغ را از دست متکبّر می گیرد...
امام هادی(علیه السلام) در حدیثی شریف اینگونه کلام هدایت را به ما هدیه می کند: اَلْحَسَدُ ماحِقُ الحَسَناتِ، وَ الزَّهْوُ جالِبُ المَقتِ، وَالعُجْبُ صارِفُ عَنْ طَلَبَ الْعِلْمِ داعٍ اِلی الغَمْطِ وَ الجَهْلِ، وَ البُخْلُ اَذَمُّ اْلاَخْلاقِ وَ الَّطَمَعُ سَجیهٌ سَیئَهٌ؛ حسد نیکوییها را نابود سازد، و فخر فروشی دشمنی آورد، و خودپسندی مانع از طلب دانش است و به سوی خواری و جهل فرامیخواند، و بخل، ناپسندیدهترین خلق و خوی است، و طمع، خصلتی ناروا و ناشایست است.(بحارالأنوار؛ ج69، ص199)
دست خود را نبند!
کسی که بخیل است، در واقع، دست خود را بسته است و مسلّما با دست بسته نمی توان سنگ های راه را برداشت و راه را برای صعود، هموار کرد. از این رو، بخیل، هم از حرکت در راه هدایت و کمال باز می ماند و هم باید جوابگوی آنچه در دست خود محکم گرفته است باشد. امام علی (علیه السلام) در سرنوشت بخیل می فرمایند: فَیَعیشُ فِى الدُّنْیا عیشَ الْفُقَراءِ وَ یُحاسَبُ فِى الْاخِرَةِ حِسابَ الْاغْنِیاء؛ در دنیا چون تهیدستان زندگى مى كند، ولى در آخرت چونان توانگران به حساب او مى رسند! (نهج البلاغه؛ حکمت 121)
طمع؛ آرزویی منحرف شده
در راه هدایت، نباید به اشیاء در مسیر مشغول شویم و بیشتر از نیاز خود توشه برداریم. فرد طمّاع، به دنبال بیشتر و بیشتر داشتن است و این خوب است، امّا اشتباه او در این است که فکر می کند با مال دنیا، می تواند سیر شود در حالی که سیری و لذّت کامل، در رسیدن به مقصد نهایی راه هدایت، که همان قرب به خداست قرار دارد. پس؛ قانع نبودن به رزقی که از طرف خداوند متعال مقدّر شده است، نهایتاً به تهیدستی انسان ختم می شود نه بی نیازی او! لذا امام علی (علیه السلام) می فرمایند: الْحِرْصُ رَأْسُ الْفَقْرِ وَ اسُّ الشَّرِ؛ حرص، سبب فقر و پریشانى و ریشه بدى است.(شرح غرر الحکم، ج2، ص5)
این روایت، کادویی است برای انسان مشتاق هدایت و البتّه جایزه اصلی را وقتی به مقصد رسید از خالقش دریافت خواهد کرد...
محسن رفیعی وردنجانی
منبع : پایگاه تبیان