مکتب اکنکار چگونه پدید آمد؟ دیدگاه اکنکار نسبت به آموزههای اخلاقی سایر ادیان و مذاهب چگونه است؟
ekenkar1.jpgاکنکار[1] مکتبی است که توسّط پال توئیچل[2] در سال 1965م به جهان معرّفی شد. پال در سال 1965م. کارگاه آموزشی سفر روح را در کالیفرنیا دایر نمود و آموزشنامههای اکنکار را عرضه کرد.
مؤسّسهی اکنکار در سال 1970م. به عنوان مؤسّسهای غیرانتفاعی تأسیس شد. پال در سال 1971م. در حالی درگذشت که عدّهی بسیاری را به وصل اک[3] نایل کرده بود. در حال حاضر مرکز این مکتب در ایالت سینه سوتاست. گفته شده که پال پس از بیست و پنج سال پرورش، تحت نظر اساتیدی همچون فوبی کوانترز و ربازار تارز، استادان اک اهل تبت، نخستین استاد حق در قید حیات (ماهانتا)[4] از اهالی آمریکا شد.[5]
مکتب اکنکار، یک عرفان آمریکایی و از زیرشاخههای عرفان سرخپوستی است، ولی رگههایی از عرفان شرقی (هندویسم و بودیسم) در آن یافت میشود.[6] این مکتب، تلفیقی از آموزههای انواع و اقسام ادیان (الهی و غیر الهی) است.
- رعایت اخلاق در فردیّت و انزوا
اکیستها، تأکید بسیار زیادی بر انزوا و دوری جستن از اجتماعدارند. در احوالات پال آمده که او اجتماع را دوست نداشت.[7] یا اینکه گفته میشود در اکنکار هرکسی قصر منحصر به فرد خودش را میسازد.[8] در قلمرو اکنکار آنچه هرگز مفقود نمیشود و از دست نمیرود، فردیّت است.[9] پال در جای دیگر، با تعریف و تمجید از استادان نظام وایراگی، اکسیتها را دعوت به کنارهگیری از سیاست و مسایل اجتماعی میکند: استادان اک، عضو نظام برادری و ایراگی هستند.
واژهی سانسکریتِ «وایراگ» به معنای غیر وابسته است. این استادان از امیال و خواستههای دنیوی رستهاند و تنها مأموریّت آنان، هدایت روح به سر چشمهی الهی است. مسایل اجتماعی برای آنان جذّابیّتی ندارد غالباً از سیاست و سایر شاخصهای دنیوی کناره میگیرند.[10] با ردّ اجتماع و غیر اخلاقی دانستن ورود به دنیا فضا را برای سردمداران و چپاولگران بهخوبی باز میکنند.
- تهمت، دروغ، افترا در جهت پیشرفت مکتب
پال توییچل برای آنکه مکتب خویش را در اندک زمان کوتاه شهرهی عالم کند از هر شیوهای، چه مشروع و چه نامشروع، دریغ نکرده است؛ به سراغ تاریخ رفته و از نام بزرگان شهیر استفاده برده، و با تهمت و افترا از میان تمامی ادیان، بهترینها را گلچین و بهعنوان اکیست معرفیکرده است.
به پانصد سال قبل از میلاد برگشته، خود را شاگرد فیثاغورث و ایشان را از استادان اکنکار میداند.[11]
از پندار نیک، گفتار نیک، و کردار نیک زرتشت استفاده و او را اکیست میخواند.[12] از بودا، مسیح، شوپنهاور، سخنانی به میان می آورد و با تأیید کلام این بزرگان، آنان را اکیست دانسته
است.[13]
لائی تسی که در چین بیماران را شفا میداد،[14] تولسی داس، شاعر و عارف قرن 17م. جلالالدّین رومیِ شاعر(مولانا)، عارف و حکیم پارس در قرن 13 م. را از مشاهیر اک میخواند.[15]
حافظ، شاعر قرن چهاردهم میلادی را پیرو اکنکار میداند. شمس تبریزی را از طرفداران پر و پا قرص اکنکار میداند، و در آخر، همه را یکجا مرید اکنکار، خود و مکتبش را مراد و عامل پیشرفت همهی بزرگان تاریخ برمیشمارد.
پال میگویدکه در این مدرسه، معلّمین بیشماری داشته است. از آن جمله: محمّد، عیسی، موسی، کنفوسیوس، بودا، کریشنا، زرتشت، سقراط، کپرنیک، مارتین لوتر، شکسپیر، امرسون، انیشتین ... و این فهرست پایانی ندارد. رشتههای تحصیلی آنان در این مدرسه، از «اکیست» آغاز شده و تا مفهوم زندگی تعمیم مییابد.
- خرافی بودن اخلاق ادیان در اکنکار
از نظرگاه آنان، تمامی مذاهب از پنج عنصر اساسی تشکیل شدهاند که عبارتند از:
1) فرایض خرافی؛
2) فانتزیهای عاطفی؛
3) مراسم آیینی؛
4) تفکّرات ماوراءالطّبیعه؛
5) اصول اخلاقی (البته اخلاق را بهعنوان ابزاری جهت شست و شوی ذهنی افراد میدانند).[16]
پال میگوید:
«خواندن هیچیک از کتب آسمانی ما را حتّی یک قدم به خدا نزدیکتر نخواهد کرد.[17] مذاهب با سرسختی به تشریفات ظاهری میپردازند.»[18]
در جایی دیگر میگوید:
«تمام محتوای شگفتانگیزی که دربارهی ادیان شرقی و مکاتب اسرار یونان باستان و همچنین مذاهب غربی گفته شده، زیر کوهی از خرافات، آیینها و تشریفات مدفون شده تا ادیان بتوانند بقا یابند.»[19]
پال در مورد ادیان میگوید:
«همهی ادیان از طریق قدرت تصور پیروانشان تأسیس میشوند. روحانیّت این تصوّر را اختراع میکند و آنقدر در مقابل مردم نگه میدارد تا قبولش کنند و نیایش آن را بپذیرند.»[20]
در جایی دیگر میگوید:
«ظاهراً قرار است مذهب دوست بشر باشد، ولیکن تقریباً در تمام طول تاریخ، این دو با یکدیگر ستیز مرگباری داشتهاند.»[21]
پال دربارهی کتب آسمانی میگوید:
«کتب آسمانی پیامبران ادیان الهی، ساختهی دست خودشان است. کتب آسمانی حاوی تجربیات درونی انبیا (بنیانگذاران ادیان، مانند بودا، کرشینا، مسیح، محمّد و ...)[22] است.»
او دربارهی معجزات انبیا میگوید:
«تمام معجزات، چیزی بهجز اعمال ذهنی نیستند؛ هنگامی که ذهن تحریک شده باشد، قابلیّت انجام هرکاری را خواهد داشت، چه مخرّب و چه سازنده.»[23]
- شروع فریبکاری و بیاخلاقی از خدا
برخلاف تمامی مکاتب ضدّ دین، مکتب اکنکار با استفاده از پارامترهای دینی به جنگ دین آمده است. جزء لاینفک تمامی ادیان الهی اعتقاد به خداست. در مکتب اکنکار، مانند دیگر ادیان، اعتقاد به خدا وجود دارد، ولی به جای یک خدا به چند خدا قایل هستند؛ یک خدای مثبت و چندین خدای منفی. سرآمد خدایان مثبت «سوگماد»[24] و منفیترین خدا «کلنیرانجان» است.[25]
این دو خدا حقیقتاً دارای صفات خدا بوده، ولی حیطهی عملکردشان، نیّت خداییشان و نحوهی افکارشان کاملاً با یکدیگر متفاوت است. به عبارت دیگر، سوگماد و کَلنیرانجان دائماً با یکدیگر در حال جنگ هستند. کَلنیرانجان، خالق جهان مادّی و پروردگار هر چیزی است که درون آن قرار دارد. او پروردگاری است که تمام پیامبران قدیم از او در انجیل یاد کردهاند. همچنین او «یهوه»ی یهودیها، خدای مسیحیان و براهم ودانتیستها و عملاً خدای تمام ادیان است.[26]
اکیستها میگویند: آن خدای واحدی که همهی ادیان الهی قبول داشته، فکر میکنند خدای متعال است تنها کَل نیرانجان است که با حیله و نیرنگ، انسانها را به پرستش خویش مشغول داشته است.
اکنکار پنج مسأله را موجب قدرت کَل نیرانجان میداند:
1)تنهایی؛
2) مرگ؛
3) نومیدی؛
4) ترس؛
5) اضطراب.
اکیستها ابراز میدارند کسیکه تمرینات معنوی اکنکار را اجرا نمیکند، به احتمال زیاد در دام قدرت کَل نیرانجان خواهد افتاد. آنگاه بهجای اینکه ابزار خدا واقع شود، به کانالی برای ظهور و حضور کل قدرتهای شیطانی بدل می شود.
واکیستها اعتقاد دارند که عالم یک زندان عظیم دارای سلولهای بیشمار است و زندانبان این عالم کل نیرانجان است، امّا خانهی حقیقی جای دیگری است. کل میل ندارد به هیچکدام از افراد تحت اختیارش اجازه دهد وارد جهانهای معنوی شوند، همینطور، نمیخواهد که ما در کالبد نورانی خود بهسوی خداشناسی سفر کنیم. کل ما را وادار میکند باور کنیم که اوضاع رو به بهبود است و به این منظور، قاصدان و اصلاحگران (پیامبران) اخلاقی، اجتماعی و سیاسی خود را طرّاحی و بهطور مستمر به این دنیا گسیل میدارد؛ که دائماً در جهت درست کردن این جهان کوشش کنند.
پال در جای دیگری دست از خدایی کَلنیرانجان برداشته و او را شیطان میخواند. او در این زمینه میگوید:
«ستیز روز افزون میان قدرت کَل و قدرت اک در جهانهای روانی که زیر طبقهی روح قرار دارند، همیشگی است. این ستیز نتیجهی بین خوب و زشت است. کَل، بنا به مکتوبات مسیحیّت و سایر ادیان، شیطان یا اهریمن است. او سلطان قدرت منفی است، و بر تخت خویش تأسیس گشته تا برای روح موانعی بیافریند و در نهایت، موجب آبدیده شدن و تکامل وی در دورههای تولّد و مرگ در چرخ هشتاد و چهار شود.
به عبارت دیگر، جهانهای تحتانی به مثابهی کانون پرورش برای روح عمل میکنند تا روح در آنها تحصیل کرده، بعد از فارغالتّحصیلی به جهانهای بالاتر راه یابد. روح میتواند در مقام همکاری با خدا، خدمت خویش را آغاز کند.»[27[
پینوشتها:
[1]- Eckan kar یا طریق معرفت کامل بهمعنای همکار شدن با خدا تعلیماتی در مورد نور و صوت که خلاصهای از تمام تعلیماتی است که از طرف خداوند نازل میشود؛ اساس تمامی علوم، و کلیدی در راه کسب نیروهای معنوی؛ دانش باستانی سفر روح؛ انعکاس آگاهی درونی در طریق جهانهای پایین تا زمانیکه فرد وارد مراتب والای جذبه گردد، و احساس کند که تجربهی روحانی کسب کرده است. این چنین تجربهای از طریق تمرینات معنوی که تنها پیروان اکنکار میشناسند، دستیافتنی است.
[2]- Pal twitchell sri ماهانتا، استاد حق در قید حیات اک، از سال 1965-1971م که سال ارتحال او بود، با نوشتن کتب متعدّدی تعلیمات مُدرن اکنکار را به مردم جهان آموخت. دارای تألیفات و نوشتهها و کنفرانسهای متعدّدی است. او بهعنوان بنیانگذار، زندگی و ایدههای فراوانی را برای هزاران نفر از پیروانش به ارمغان آورد.
[3]-eck.
[4]- mahanta ماهانتا همان استاد معنوی و معلمی است که کارش کمک کردن به تازه کارها در انجام تمرین سفر روح[16] است.
[5]- توییچل، پال، اکنکار کلید جهانهای اسرار، ص15.
[6]- مشهدیان، وهاب، اکنکار و عقیدهی جاهلی تناسخ، ص 16.
[7]- اکنکار حکمت باستانی برای عصر حاضر، ص۲۰.
[8]- توئیچل، پال، پالجی، ص209.
[9]- همان، ص۱۴۹.
[10]- توییچل، پال، اکنکار حکمت باستانی برای عصر حاضر، ص۲۵.
[11]- توییچل، پال، ندای الهی، ص۱۱.
[12]- همان، ص۶۹ و۱۳۰.
[13]- همان، ص۱۲۹.
[14]- توییچل، پال، اکنکار حکمت باستانی برای عصر حاضر، ص۸۶.
[15]- همان، ص۵۲.
[16]- توییچل، پال، سرزمین های دور، ص 376.
[17]- توییچل، پال، دندان ببر، ص 18.
[18]- همان، ص 190.
[19]- توییچل، پال، اک ویدیا، ص 75.
[20]- توییچل، پال، سرزمینهای دور، ص 66.
[21]- همان، ص 348.
[22]- توییچل، پال، اکنکار کلید جهانهای اسرار، ص23.
[23]- همان، ص166.
[24]-Sugmad نام خداوند متعال در طریق اک.
[25]-Niranjan kal قدرت منفی که جوهر خالص نیست؛ تجلّیات مادّی و اشکال را خلق میکند؛ وظیفهاش مشغول نگهداشتن روح در جهانهای پایین است.
[26]- همان، ص334.
[27]- توییچل، پال، دفترچهی معنوی، ص 292.
منبع : nozohor.porsemani.ir