نگاه ديگري که به اين خانه ميافکنيم، حيرتمان بيشتر ميشود، نه فرش قابل ذکري دارد و نه وسائل گران قيمت. اشتباه نشود، خيال نکنيد که علي عليه السلام فقير بود، بلکه..
اينک نيم نگاهي به وسائل اين خانه - که در حقيقت همان جهيزيه حضرت فاطمه عليها السلام بود و در آن چند سال هيچ به آن اضافه نگشته بود - خواهيم داشت. در اين خانه دو قبر مجهول و گمشده و يک محراب قرار دارد. قبر اول، قبر پنجمين فرزند علي و فاطمه(ع) است و گويا در پاي در خانه دفن گرديد.
در مدينه منوره، شهر پيامبر، تنها يک خانه بود که رسول الله صلي الله عليه و آله به آن عشق ميورزيد و اهلش را به شدت دوست ميداشت. در و ديوار و فضاي اين خانه از معنويت و نورانيتي خاص، حکايت داشت. اين خانه روز و شب محل نزول و عروج فرشتگان الهي بود.پيامبر صلي الله عليه و آلهآن قدر به اين خانه احترام ميگذاشت که بدون اجازه وارد آن نميگرديد، هر صبح و شام به آن جا ميرفت و پس از کوبيدن در آن، با صداي بلند بر اهلش سلام ميداد.هنگام خارج شدن از شهر، آخرين نقطه توقفش درمدينهبود وپس از مراجعت، اول به سراغ همان خانهميرفت.آن خانه، خانه فاطمه عليها السلام بود که اين نوشتار کوتاه به وصف آن خواهد پرداخت.
ويژگيهاي خانه فاطمه عليها السلام
1- موقعيت جغرافيايي:
اين خانه در طرف شرق مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله، هم رديف ديگر حجرههاي رسول الله صلي الله عليه و آله و در وسط آنها قرار داشت. به گفته نويسنده مدينه شناسي: «با توجه به ديگر گفتههاي ثبتشده، مسلم است که خانه فاطمه عليها السلام بين مربع قبر و ستون تهجد بوده است.» (1) مردي به عبد الله بن عمر گفت: درباره علي بن ابي طالب عليهما السلام برايم سخن بگو.
عبد الله گفت: اگر ميخواهي بداني که مقام و منزلت علي عليه السلام نزد رسول الله صلي الله عليه و آله چه اندازه بود، پس نظر کن به خانهاش نسبتبه خانههاي پيامبر صلي الله عليه و آله، سپس با دست خود به خانه علي و فاطمه عليهما السلام اشاره کرد و گفت: اين خانه اوست که در وسط خانههاي پيامبر خدا صلي الله عليه و آله قرار گرفته است. (2)
2- مساحتخانه فاطمه عليها السلام
بتنوني در الرحلة الحجازية مينويسد: «طول خانه فاطمه عليها السلام از طرف جنوب 5/14، از طرف شمال 14 متر و از طرف شرق و غرب 5/7 متر ميباشد.» (3)
3- اهدايي خدا و رسول
پيامبر بزرگوار صلي الله عليه و آله از همان ابتداي ورود به مدينه در فکر احداث چنين حجرهاي براي حضرت فاطمه عليها السلام بود. بدين جهت زماني که حجرههايي را در طرف شرق مسجد براي همسران خود احداث کرد، براي فاطمه عليها السلام اين حجره را ساخت.
ام سلمه در روايتي که درباره عروسي حضرت فاطمه عليها السلام است ميگويد: «... آن گاه پيامبر صلي الله عليه و آله دختر خود، فاطمه عليها السلام و همچنين علي عليه السلام را پيش خود خواند و دست علي عليه السلام را در دست راست و دست فاطمه عليها السلام را در دست چپ گرفت و به سينه خود گذارد و ميان دو چشم آن دو را بوسه زد. آن گاه به علي عليه السلام فرمود: علي جان! خوب همسري داري و به فاطمه عليها السلام فرمود اي فاطمه! تو هم خوب همسري داري. سپس از جاي برخاسته و پيشاپيش آن دو راه افتاد تا اين که آن دو را به خانهاي که از پيش براي آنها ساخته بود، وارد کرد.
سپس هنگام خروج از خانه، در حالي که دستگيره در را گرفته بود، فرمود:
«طهرکماالله و طهر نسلکم...» خداوند شما و نسلتان را پاک گرداند.» (4)
4- راهي به بيرون جز از مسجد نداشت
از ديگر ويژگيهاي اين خانه اين بود که هيچ گونه راهي به بيرون جز از طريق مسجد نداشت. بدون شک در اين کار عنايتي بود. شايد راز اين عمل براي مسلمانان آشکار نگرديد.
سيد محمد باقر نجفي مينويسد: «همگي مورخان اذعان دارند که خانه علي در ديگري جز آنچه که به سوي مسجد باز ميشد، نداشت.» (5)
5- خانه رفيع و پر نور
از ديگر ويژگيهاي اين خانه اين است که همانند ديگر مساجد و خانههاي پيامبران، از نورانيت و جلال و شکوه خاصي برخوردار و از خانههايي بود که قرآن مجيد درباره آنها فرمود:
«في بيوت اذن الله ان ترفع و يذکر فيهااسمه»(6): در خانههايي که خدا رخصت داده که [قدر و منزلت] آنها رفعتيابد و نامش در آنها ياد شود.
در روايتي که در ذيل آيه فوق آمده است، انس از بريده نقل ميکند: «هنگامي که پيامبر صلي الله عليه و آله اين آيه را تلاوت ميکرد، مردي از جاي برخاست و گفت: مقصود از اين خانهها کدام خانههاست؟
پيامبر فرمود: خانههاي پيامبران. ابوبکر گفت: يا رسول الله! هذا البيت منها و اشار الي بيت علي و فاطمه عليهما السلام. قال نعم و افضلها; در حالي که با دستخود به خانه علي و فاطمه عليهما السلام اشاره ميکرد گفت: آيا اين خانه از جمله آن خانهها است؟ حضرت فرمود: آري. بلکه افضل از همه آنها است.» (7)
6- محل نماز و عبادت پيامبر صلي الله عليه و آله
خانه فاطمه عليها السلام استراحتگاه موقت پيامبر صلي الله عليه و آله هنگام ديدار از يگانه گهرش بوده، جاي جاي اين خانه قدمگاه، محل نشستن، محل نماز و عبادت و سجدهگاه وجود مقدس نبي اکرم صلي الله عليه و آله بود.
حضرت علي عليه السلام فرمود: «روزي پيامبر صلي الله عليه و آله به ديدار ما آمد، ما نيز حريرهاي (8) برايش آماده کرديم و ام ايمن هم ظرفي از ماست، کره و مقداري خرما به ما هديه کرد. پيامبر صلي الله عليه و آله از جاي برخاست، وضو ساخت، به سوي قبله ايستاد و مدتي دعا کرد. آن گاه با چشماني پر از اشک، سر به سجده گذارد.
هيبت و عظمت پيامبر صلي الله عليه و آله مانع شد که علت گريهاش را بپرسيم. فرزندم حسن، از جاي جست و گفت: پدر جان! کارهايي را ديدم انجام دادي که پيش از اين انجام نداده بودي. پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: فرزندم من امروز با ديدن شما آن قدر خوشحال شدم که پيش از اين، چنين شادماني به من دست نداده بود. اينک جبرئيل آمد و به من خبر داد که همه شما کشته خواهيد شد و محل دفن شما هم دور از يکديگر خواهد بود.
با شنيدن اين خبر براي شما دعا کردم. امام حسين عليه السلام عرض کرد: اي رسول خدا! با اين وصف که قبرهاي ما از هم جدا ميباشد، پس چه کسي به زيارت قبور ما ميآيد؟
پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: گروهي از امتم که کمک و صله مرا دوست ميدارند. پس در روز قيامتبه زيارت اين دسته خواهم رفت و بازوانشان را گرفته و آنها را از گرفتاريها و سختيهاي روز قيامت نجات خواهم داد.» (9)
7- زادگاه امام حسن و امام حسين عليهما السلام
ترديدي نيست که زادگاه امام حسن، امام حسين، زينب کبري و ام کلثوم عليهم السلام در اين خانه است اما نسبت به ساير امامان عليهم السلام بعيد به نظر ميرسد که زادگاهشان در خانه حضرت فاطمه عليها السلام بوده باشد، زيرا در زمان عبد الملک بن مروان که حسن بن حسن عليهما السلام در آن جا س ت داشت، او را از خانه حضرت فاطمه عليها السلام بيرون نمودند و خانه را به بهانه توسعه مسجد پيامبر صلي الله عليه و آله، ويران کردند. (10)
همچنين بعيد است که امام زين العابدين عليه السلام هم در آن جا ديده به جهان گشوده باشد، زيرا آن حضرت در سال 38 ه. ق. به دنيا آمد و پدرش امام حسين عليه السلام، در آن سال همراه حضرت علي عليه السلام در کوفه بود. بنابراين به نظر ميرسد که امام سجاد عليه السلام در کوفه به دنيا آمده باشد اما چنين سخني را کسي نگفته است.
بنابراين احتمالها که حضرت امام سجاد عليه السلام در سال 34، 35 يا 36 ه. ق. به دنيا آمده باشد، ميتوان گفت حضرت در مدينه به دنيا آمده اما باز هم بعيد است که در خانه حضرت فاطمه عليه السلام بوده باشد، زيرا امام حسين عليه السلام در آن وقت در خانه حضرت فاطمه عليه السلام زندگي نميکرد.
8- محل رفت وآمد فرشتگان
امام باقر عليه السلام فرمود: «خانه علي عليه السلام و فاطمه عليها السلام بخشي از هجره پيامبر صلي الله عليه و آله است و سقف آن خانه، عرش پروردگار ميباشد. محل فرود وحي و رفت و آمد فرشتگاني است که هر صبح و شام و هر ساعت و لحظه، با آوردن پيام در حال آمد و شد هستند. آن جا خانهاي است که هرگز رفت و آمد فرشتگان در آن، پاياني ندارد. گروهي فرود ميآيند و گروه ديگر بالا ميروند. پروردگار عالميان پرده را از آسمانها براي حضرت ابراهيم عليه السلام کنار زد و به نور باصرهاش قوت بخشيد، تا نگاهش به عرش افتاد. همچنين خداوند به ديد چشم محمد، علي، فاطمه، حسن، حسين عليهم السلام قدرت بيشتري داد; و آنها عرش پروردگار را از خانههاي خود ميديدند و هرگز سقفي براي خانههايشان جز عرش پروردگار نميديدند... . (11)
آري بسياري از آيات الهي به وسيله، امين وحي در همين خانه بر پيامبر صلي الله عليه و آله نازل گشت. جريان حديث کسا و آمدن جبرئيل نيز در همين خانه بود. (12)
9- سلام پيامبر صلي الله عليه و آله بر اهل خانه
پس از آن که آيه «وامر اهلک بالصلاة واصطبر عليها» (13) بر پيامبر صلي الله عليه و آله نازل گشت، آن حضرت چهل روز (14) ، شش ماه (15) ، هشت ماه (16) يا نه ماه (17) در هر صبح و شام به سوي خانه حضرت فاطمه ميرفت و دستگيره در خانه را ميگرفت و پس از سلام بر اهل آن خانه، به دستور آيه عمل مينمود و ميفرمود: «الصلاة يرحمکم الله (18) » و سپس اين آيه را تلاوت ميفرمود: «انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا. (19) »
ابو الحمراء ميگويد: «چهل روز پيامبر صلي الله عليه و آله را ديدم که هر روز صبح به طرف در خانه علي و فاطمه ميآمد و دستگيره در را ميگرفت و ميفرمود: «السلام عليکم اهل البيت و رحمة الله و برکاته. الصلاة يرحمکم الله. انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا.» (20) »
قندوزي حنفي پس از ذکر اين حديث ميگويد: «اين حديث از 300 نفر از صحابه و ياران پيامبر روايتشده است.» (21)
10- بسته شدن در خانهها جز در خانه حضرت فاطمه عليها السلام
ياران رسول خدا آن گاه که ميبينند در خانه علي عليه السلام و فاطمه عليها السلام به مسجد باز ميشود، هر يک از خانه خود دري به مسجد باز ميکنند. ديري نگذشت که فرمان رسول خدا صلي الله عليه و آله آمد که تمام درها بايد بسته شود جز در خانه علي عليه السلام. موج اعتراض بالا گرفت اما پيامبر صلي الله عليه و آله قاطعانه بر موضوع پافشاري کرد و تمام درها، حتي پنجرهها را، جز در خانه علي عليه السلام بست.
زيد بن ارقم ميگويد: «برخي از ياران از حضرت خواستند که اجازه دهد، درها همچنان باز بماند. پيامبر صلي الله عليه و آله از جاي برخاست و پس از حمد و ثناي الهي فرمود:
به من دستور داده شد که تمام درها، جز در خانه علي عليه السلام را ببندم. حال ميبينم که برخي از شما سخن گفتهايد اما اين را بدانيد که سوگند به خدا! اين من نبودم که در خانهاي را بسته يا باز کرده باشم، بلکه دستوري بود که من از آن پيروي کردم.» (22)
حديثياد شده از احاديث مسلم شيعه و سني است و تاکنون کسي بر صحت آن اشکال نگرفته جز ابن الجوزي که آن را در رديف احاديث موضوعه و ساخته رافضيها خوانده است اما «ابن حجر عسقلاني» در کتاب «فتح الباري در شرح صحيح بخاري» در رد گفته ابن الجوزي اظهار ميدارد:
«اخطا في ذلک شنيعا فانه سلک في ذلک رد الاحاديث الصحيحة بتوهمه المعارضة; وي خطاي زشتي را در اين کتاب مرتکب شده است، زيرا به بهانه تعارض، بسياري از احاديث صحيح را رد کرده است.» (23)
11- احترام ويژه امامان
گرچه در زمان معصومين عليهم السلام به ويژه از اواخر زمان امام سجاد عليه السلام به بعد، خانه حضرت فاطمه عليها السلام را به بهانه توسعه مسجد ويران کردند، اما جايگاه خانه معلوم و مشخص بود و مردم بدون هيچ تقيهاي، نسبتبه خانه حضرت فاطمه عليها السلام احترام ويژهاي قائل بودند.
امام جواد عليه السلام هر روز مقارن اذان ظهر، نخستبه زيارت رسول الله صلي الله عليه و آله ميرفت، سپس به طرف خانه حضرت فاطمه عليها السلام ميرفت و کفشهاي خود را بيرون ميآورد و وارد خانه حضرت فاطمه ميگشت و در آن جا نماز ميگذارد. (24)
نگاهي ديگر
نگاه ديگري که به اين خانه ميافکنيم، حيرتمان بيشتر ميشود. چرا که در اين خانه هرگز از زخارف دنيا و تجملگرايي چيزي يافت نميشود، خانهاي بسيار ساده، نه فرش قابل ذکري دارد و نه وسائل گران قيمت. اشتباه نشود، خيال نکنيد که حضرت علي عليه السلام فقير بود و تهيدست، آوردهاند که از دسترنجخود هزار بنده را آزاد کرد، بلکه اين خانواده نميخواستند غير از زندگي زاهدانه راه ديگري را در پيش گيرند، بدين جهت آنچه داشتند يا وقف فقرا و تهيدستان ميکردند يا به ديگران ميدادند و خود در نهايتساده زيستي زندگي ميکردند. (25)
اينک نيم نگاهي به وسائل اين خانه - که در حقيقت همان جهيزيه حضرت فاطمه عليها السلام بود و در آن چند سال هيچ به آن اضافه نگشته بود - خواهيم داشت.
در اين خانه علاوه بر چوبي که حضرت علي عليه السلام به دو طرف اطاق جهت آويزان کردن لباس نصب کرده بود، يک پوست گوسفند که در کف اطاق انداخته، يک بالش که داخلش را از ليف خرما پر کرده بود چيز ديگري جز جهيزيه حضرت فاطمه عليها السلام نبود و ريز آن به قرار زير است:
1- يک قواره پيراهن به قيمت هشت درهم;
2- يک عدد روسري بزرگ به قيمت چهار درهم;
3- يک حوله سياه خيبري;
4- يک تختخواب که با برگ درختخرما بافته شده بود;
5- دو عدد تشک کتاني از کتانهاي مصر که در درون يکي از آنها ليف خرما و ديگري از پشم گوسفند پر شده بود;
6- چهار عدد بالش از پوست ميش مکه که از گياه خوشبويي به نام اذخر پر شده بود;
7- يک تخته پرده پشمي;
8- يک قطعه حصير;
9- يک عدد دست آس;
10- يک طشت مسي براي شستن لباس;
11- يک عدد مشک چرمي براي آبکشي;
12- يک باديه بزرگ براي دوشيدن شير;
13- يک ظرف چرمي براي آب;
14- يک آفتابه گلي لعابي شده;
15- يک سبوي گلي سبز;
16- دو عدد کوزه سفالين;
17- يک قطعه پوست چرمي براي فرش;
18- يک چادر از پارچههاي بافت قطر. (26)
سرنوشتخانه فاطمه عليها السلام
متاسفانه، اين خانه و ساکنانش پس از رحلت پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله، مورد بيمهري امت قرار گرفت و دستخوش حوادث ناگواري شد.
خانهاي که در و ديوارش بوي رسول الله صلي الله عليه و آله از آن به مشام ميرسيد و زمين و محرابش يادآور سجدههاي طولاني يگانه يادگار پيامبر خدا صلي الله عليه و آله بود نه تنها فقط در آن خانه را بستند و بر خلاف سفارش آن حضرت مردم را از فيض برکات آن خانه و اهلش محروم ساختند، بلکه براي بيعت گرفتن از علي عليه السلام مورد هجوم ناجوانمردانه عدهاي کينهتوز و فرصتطلب قرار گرفت و سرانجام در زمان عبد الملک بن مروان، به بهانه توسعه مسجد، ساکنان آن را بيرون کردند و خانه را ويران ساختند.
تعجب اين جا است که آنها با مشاهده آن همه عطوفت و مهرورزيها و احترام فوق العاده پيامبر صلي الله عليه و آله نسبتبه اهل بيتخود به ويژه نسبتبه فاطمه عليها السلام چگونه مردان کينهتوز و فرصتطلب را جهتبيعت گرفتن از علي عليه السلام روانه خانه فاطمه عليها السلام ساختند. آنان مگر حضرت فاطمه عليها السلام را نميشناختند که با بردن آتش (27) هم در خانه را سوزاندند (28) و شکستند (29) ، هم پهلو (30) و حرمت صاحب خانه را. (31)
در اين خانه که آن را هالهاي از غم و مظلوميت فرا گرفته، دو قبر مجهول و گمشده ويک محراب قرار دارد.قبر اول، قبرمحسن پنجمين فرزند حضرت علي و فاطمه عليهما السلام است وگويا درپاي در خانه دفن گرديد. قبر دوماحتمالا قبر فاطمه عليها السلام ويک محراب که براي همگان قابل رؤيت است وروزي اين محراب محل نماز، سجده ودعاي حضرت فاطمه زهرا عليها السلامبود.
جاي بسي تعجب است که آن خانهاي که در زمان عبد الملک بن مروان به بهانه توسعه مسجد پيامبر خراب ميشود، امروزه در محاصره نردههاي آهنين قرار گرفته است.
--------------------------------------------------------------------------------
پينوشتها:
1) مدينهشناسي، ص 73.
2) سفينة البحار، ج 1، ص 115.
3) الرحلة الحجازية، ص 327.
4) مناقب خوارزمي، ص 247.
5) مدينهشناسي، ص 119 و فرات کوفي، ص 125.
6) نور/36.
7) سفينة البحار، ج 1، ص 114 و مجمع البحرين، ص 138.
8) غذايي است که با آرد و شير يا روغن ميپزند. فرهنگ جديد، ص 91.
9) بشارة المصطفي، ص 195; عوالم العلوم و المعارف، ج 7، ص 123 و کامل الزيارة، ص 58.
10) سفينة البحار، ج 1، ص 115.
11) همان.
12) سند حديثشريف کساء، ص 6.
13) طه / 132.
14) امالي طوسي، ص 251.
15) سير اعلام النبلاء، ج 2، ص 434.
16) بحارالانوار، ج 43، ص 53.
17) ينابيع المودة، ص 174 و مناقب خوارزمي، ص 23.
18) امالي طوسي، ص 251.
19) بحارالانوار، ج 43، ص 53.
20) ينابيع المودة، ص 174.
21) همان.
22) ذخائر العقبي، ص 77.
23) مدينهشناسي، ص 117.
24) سفينة البحار، ج 2، ص 375.
25) همان، ص 54.
26) زندگاني حضرت فاطمه، ص 56.
27) العقد الفريد، ج 5، ص 13 و الامامة و السياسة، ص 20.
28) اثبات الوصية، ص 124.
29) تفسير عياشي، ج 2، ص 67.
30) اثبات الوصية، ص 124.
31) بحارالانوار، ج 53، ص 14.
نویسنده: علامه حسینی قزوینی
منبع : پایگاه تحقیقانی ولی عصر(عج)