
اهمیت طلب حاجات در نماز شب

بدان که نماز شب، چون در وقتی میشود که خلایق به خواب رفتهاند و آنها که در حرکت میباشند به جهت تحصیل قوت، همگی ساکن میشوند و از حرکت و طلب در جهات عالم، باز میمانند و هوا تاریک میشود، حواس فرو مینشینند، تفرّق دل و خیالات نفس، کمتر میشود، پس توجّه نفس بیشتر میشود از سایر اوقات؛ و از این جهت است که شیطان بسیار سعی مینماید که امّت مرحومه، از این فیض باز مانند. زیرا که چون نفس را آرامْ حاصل شود و خستگی او به قدر خوابیدن، آسایش به هم رساند و دل در آن تاریکی که همه به خواب رفتهاند، توجّه به خدا به هم میرساند و درهای آسمانها گشوده و ملائکه متوجّه میشوند و اِشراف بر اهل زمین به هم میرسانند و ملکی از جانب ربّ العزّه ندا میکند که: «ای بندگان خدا! آیا سائلی هست که سؤال کند تا ما او را عطا کنیم...» تا آخر آن چه سابق مذکور شد.
پس شایسته است از برای صاحبان ایمانِ صریح و اعتقادِ صحیح این که در این وقت، منادی خدای خود را بی عرض حوائج، روانه نکرده باشند و نبوده باشند مانند کسانی که اعتنا به شأن منادی پادشاه نکنند. پس اگر نیک تأمّل کنی، آن ملک مانند چیزی است که از جانب پادشاه وارد شده باشد بر مملکتی و بر درِ خانه یک یکِ رعیّت بایستد و بگوید: بیایید به درِ خانه پادشاه و حاجات خود را و دردهای خود را به عرض پادشاه برسانید، که من فرستاده اویم و او میخواهد که احسان کند به شما؛ پس باید غنیمت شمرد این لطف و مرحمت را. پس یک یک از حاجات خود را باید بیان نمود، نه این که خاموش شدن و جواب نگفتن، خصوص هرگاه بداند که آن پادشاه، معروف است به جود و کرم و موصوف است به احسان و نِعَم و از شأن او نیست که مردم را اذن دهد به سؤال از فضل خود و چون سؤال کردند منع نماید عطیّه و بخشش خود را؛ کَلّا و حاشا، بلکه پیوسته بر اهل مملکت، عطا مینماید. پس مگذارید که مَلَک منادی، دست خالی برگردد و سهل انگاری مکنید که مستوجب سخط و خشم پادشاه شوید و مَلَک برگردد و بگوید: بندگان تو ـ العَیاذُ بِاللّه ـ تکبّر مینمایند و اعتنا نمیکنند. پس ای بنده خدا! مناسبِ حال این است که بگویی اگر چه به زبان فارسی بوده باشد: إلها مَعْبُودا کَرِیما، ایمان آوردم به خداوندی تو و پیغمبر معظّم تو و به این مَلَکی که در این وقت، از جانب تو ندا میکند و از لطف و بخشش تو ما را خبر میدهد و ما به گوش و دل میشنویم ندای او را و تصدیق [میکنیم] فرموده پیغمبر تو را و میگوییم: خوش آمدی ای ملک! و خوش پیغامی آوردهای از معدن کرم، که صاحب ما فرموده است: «هَلْ مِنْ سَائِلٍ فَأُعْطِیَهُ»؛ ای مَلَک! منم بنده سؤال کننده، منم که از خود هیچ ندارم و آن چه دارم از لطف اوست. ای ملک! از خدا توفیق میخواهم که مرا به خودش آشنا گرداند و توفیق طاعت عطا کند و احسان خود را از این بنده ضعیف، قطع نکند.
باز ملک میگوید: خدای تعالی میفرماید: «هَلْ مِنْ تَائِبٍ فَأَتُوب إِلَیْهِ([1])؛ آیا توبه کنندهای هست که پشیمان شده باشد از گناهان خود از ما بخواهد که ما توبه او را قبول کنیم».
پس مناسب است که بنده بگوید: پروردگارا، منم بنده شرمنده، منم بدکردار، منم ضعیف و بیچاره، منم از درگاه تو دورمانده، منم که بال و پرم از معصیت ریخته، منم که خرمنِ عمر خود را به باد دادهام، منم که سرمایه تجارت از دستم رفته، منم که از شدّت سنگینیِ معصیتْ پشتم خمیده شده، منم که آبرویم در پیش تو ریخته شده، منم که از پیش نظرت افتادهام، منم بنده گریخته، منم در کار خود درمانده، منم که به نادانی عصیانِ پروردگار خو کرده؛ ای خداوند کریم! بر ما ببخشا و توبه ما را قبول کن! اگر تو ما را منع کنی از درگاهت، پس به کجا رو توانیم کرد؟ اگر تو قبولم نکنی، چه کسی مرا قبول خواهد کرد؟ ای مَلَک! حاجات مرا مطّلع شدی و بر بیچارگی و شکستگی و درماندگیِ من باخبر شدی، ای ملک! تو هم پیغام مرا به خدای مهربان برسان و بگو که: اگر عفو تو شامل حال ما درماندگان نشود و رحمتت مخصوص نیکوکاران باشد، پس بد کرداران، روی به کجا کنند؟
ای عزیز! ابن طاوس ـ قَدَّسَ اللّهُ رُوحَهُ ـ میگوید: اگر نتوانی با مَلَک به این طریق سخن گویی، پس بنویس این مکالمات را بر کاغذی و در پیش روی خود بگذار در هنگامی که برخاسته باشی و وضو ساخته باشی، پس بگو: ای مَلَک! حاجات من در این ورق است، مرا زبانی نیست که توانم سخن گفت، این کاغذ را به تو تسلیم مینمایم، تو از جانب من عرض حاجات کن.([2])
------------------------------------------------------------------------
[1]. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 421، ح 1240.
[2]. عدّة الداعی، ص 51.
برگرفته شده از کتاب آداب نماز شب نوشته استاد حسین انصاریان