استغفار و توبه داراى مراتب و درجاتى متناسب با عاملان آن است. توبه گنهكاران از گناه است و توبه اهل سلوك از پرداختن به غير خدا و توجه به غير حق مى باشد.
توبه و استغفار اولياى الهى و معصومان نيز مرتبه اى بالاتر دارد. آنان چون مستغرق در ذات جميل الهى اند و توجه به مقام ربوبى - كه كمال مطلق است - دارند، وقتى به خود و اعمال خويش مى نگرند؛ با تمام عظمت و بزرگى آن اعمال، آنها را در برابر عظمت بى نهايت الهى بسيار كوچك و مايه سرافكندگى و شرمندگى مى بينند. مانند آنكه مهمترين دارايى اش مقدارى آب گل آلود بود و آن را براى سلطان هديه برد و چون فر و شكوه شاهى را بديد از آنچه آورده بود سخت شرمسار و سرافكنده گرديد.
آرى امام على(ع) همان عبادتى را كه افضل از عبادت ثقلين است در برابر جمال و جلال الهى، برگ سبز درويش مى بيند و سر به زير مى افكند و اين خود يكى از عالى ترين مراتب عبوديت مطلقه و فناى فى الله است. از طرف ديگر امام راحل در كتاب «آداب الصلاه» در شرح حديث نبوى «ليغان على قلبى و انى لاستغفرالله كل يوم سبعين مره» فرموده اند: رو به رو شدن با برخى مانند ابوجهل ها و ابوسفيان ها موجب كدورت مى شدند و بر قلب پيامبر(ص) زنگار مى زدند.
از اين رو حضرتش براى زدودن اين زنگار استغفار مى فرستد. از اين رو مى توان گفت استغفار براى اولياى الهى بيشتر جنبه دفع دارد و براى ما جنبه رفع دارد؛ يعنى ما استغفار مى كنيم تا لغزش هايى كه مرتكب شده ايم بخشيده شود و آنها استغفار مى كنند تا نلغزند و اصلاً گناه سراغ آنها نيايد علاوه بر اينكه نفس استغفار، براى ايشان عبادت است. آن بزرگان با عبادت و اطاعت درجات عصمت خويش را شدت مى بخشند لذا استغفار و توبه در بالا رفتن درجات عصمت آنها دخالت دارد.
منبع : پرسمان دانشجویی