شب ششم چهارشنبه (12-2-1397)
(قم حرم حضرت فاطمه معصومه(س))عناوین این سخنرانی
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شویدبسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین الصلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین.
سرمایه عمر سرمایه ویژهای است که پروردگار مهربان عالم به انسان لطف و احسان کرده است. ما هم مانند هزاران جنین زمینه داشتیم قبل از به دنیا آمدن در رحم مادر بمیریم، زمینه هم داشتیم در ایام کودکی و پیش از رسیدن به تکلیف از دنیا برویم، اما خداوند بزرگ به ما احسان کرد در رحم مادر تا هنگام به دنیا آمدن سالم ماندیم، بعد از به دنیا آمدن هم تا الان عمر ما ادامه پیدا کرده است. از زمان آدم تا الان وضع انسان همین بوده یا هنگامی که جنین بود مرده یا بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفته، یا به او عمر عطا شده و در دنیا مانده است.
سرمایه بینظیر عمر
شصت سال، هفتاد سال، پنجاه سال، صد سال، این عمری که به انسان داده شده که بخش تکلیفی آن از آن لحظهای که انسان به تکلیف میرسد تا هنگام از دنیا رفتن نعمت عظیمی است. خداوند مهربان طرح و نقشه داده که با این نعمت عظیم و سرمایه بینظیر، وارد تجارت بدون خسارت بشویم و اگر طرح خدا را قبول نکنیم و نقشه پروردگار را نپذیریم، هفتاد هشتاد سالی که در عمر تکلیف به سر میبریم دچار تجارت صددرصد همراه با خسارت میشویم.
کلمه خسارت را طوری که بزرگان اهل لغت معنا میکنند برایتان عرض میکنم. ما در لغت عرب کلمه «ضرر» داریم که معنی فارسی آن «زیان» است و یک کلمه خسارت داریم، ضرر یعنی از دست دادن بخشی از سرمایه، نه همه سرمایه. «خسارت» یعنی «بر باد رفتن همه سرمایه» که پایان کار چیز قابل ارائهای برای انسان نماند.
هیزم جهنم
در آیات قرآن لغت خسارت زیاد به کار رفته یعنی کسانی که همه سرمایههایشان تباه شد، سرمایه عقلشان، سرمایه قلبشان، سرمایه جانشان و سرمایه عمرشان تباه شد، از آنها چه باقی ماند؟ قرآن مجید میگوید: از وجودشان مشتی هیزم برای سوختن در آتش جهنم باقی ماند. این کلام صریح قرآن مجید است.
این اشخاص وقتی قیامت وارد میشوند از مجموع سرمایههایی که در دنیا به ویژه عمر به ایشان داده شده یک اسکلت استخوانی وارد قیامت کردند، «فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبا»(جن، 15)، معنی فارسی «حطب» هیزم است. در قرآن مجید هم خواندید پروردگار عالم درباره زن عموی پیغمبر (زن ابولهب) میفرماید: «وَ امْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَب»(مسد، 4) این زن در قیامت حمال هیزم است، هیزم اسکلت خودش. در دنیا هم حمال گناه بوده، بارکش معصیت بوده، ولی در قیامت یک دانه بار بیشتر ندارد آن هم اسکلت استخوانی بدنش است که آن روحش هم به این اسکلت برگردانده شده و این مجموعه هیزم فقط به درد سوختن در آتش جهنم میخورد.
این مجموعه هیزم عقلی ندارد، فکری ندارد، درکی ندارد، قوه چشیدن مزهای را ندارد که من ببرم بهشت، هیچچیزی را در بهشت درک نمیکند، نسبت به نعمتهای بهشت نفهم است، جاهل است، کور است، کر است. آن گوش الهی را برای خودش نگذاشت که صدای انبیا و ائمه و اولیا و نعمتهای زنده بهشت را بشنود، آن چشم را برای خودش نگذاشت که بتواند نعمتهای الهی را ببیند، آن حس لامسه انسانی را برای خودش نگذاشت که نعمتها را لمس کند، آن حس ذائقه را با حرامخوری کشت، بنابراین نمیتواند نعمتهای بهشت را بچشد.
کوردلان در دنیا، کوران واقعی در قیامت
هر چقدر کسی در قیامت بگوید «یا ارحم الراحمین یا اکرم الاکرمین» این یک نفر را ببخش و به بهشت ببر، پروردگار به بهشت هم ببرد فایدهای ندارد چون تمام ابزار استفاده کردن از نعمتهای بهشت را در دنیا با کلنگ کفر و نفاق و شرک و معصیت و گناه و خطا و خیانت و جنایت نابود کرده است. او را بهشت هم ببرند برای او فایدهای ندارد. بهشت برای کسی فایدهای دارد که چشمش بتواند چهرههای بهشتی را ببیند.
چند چهره در بهشت هستند تماشای آنها نعمت بزرگی است. «أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَ الصِّدِّيقِينَ وَ الشُّهَداءِ وَ الصَّالِحِين» (نساء، 69)، صد و بیست و چهار هزار پیغمبر، دوازده امام، شاهدان اعمال، شایستگان از عباد پروردگار در بهشت هستند، اگر شخصی که «صم بکم عمی» است را بهشت ببرند، این چهرههای الهی را که نمیتواند ببیند چون چشمش را ندارد.
چنین شخصی در دنیا که بود چشم دیدن انبیا را نداشت، چشم دیدن ائمه را نداشت، چشم دیدن مردم مؤمن را نداشت. آنان را مسخره میکرد، تهمت میزد، افترا میبست. او در دنیا چنین چشمی را (که انبیا را باید میدید) برای خودش باقی نگذاشت، حالا که وارد قیامت شده چشم دیدن ندارد. آن دیده را ندارد حالا ببرند بهشت چه کار؟ مگر شما در قرآن نخواندید «وَ مَنْ كانَ فِي هذِهِ أَعْمى» کسی که در دنیا کورباطن است، نه اینکه چشمش کور است. مشرکین مکه و کفار مکه، لشگر عمرسعد در کربلا و لشگر یزید، لشگر ترامپ و انگلیس و اسرائیل چشم سرشان که کور نیست چشم واقعبینشان کور است. کسی که در دنیا چشم واقعبینش کور است «فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمى»(اسرا، 72) آخرت هم چشمش کور است و نمیتواند ببیند، کسی که بینایی حقیقتبینش را از دست داده اگر ببرند بهشت چه فایده دارد؟ او چشم را ندارد که ببیند.
چرا ابوجهل، عموی پیغمبر ایمان نیاورد؟
یک کسی را در کتابی خواندم، دیدم عجب مطلب جالبی است. به یک نفر گفت: آقا من در یک چیزی ماندم برایم حل میکنی؟ گفت: بگو. گفت: ابوجهل چند سال پیغمبر را میدید؟ گفت: 53 سال، پیغمبر اکرم متولد مکه بود، خاندانش هم خاندان هاشم بود. وقتی پیغمبر به دنیا آمد ابوجهل در دنیا بود، زندگی میکرد، تا کی؟ تا روز جنگ بدر، 53 سال با چشم سر پیغمبر را میدید. گفت: چطور ابوجهلی که همسایه خانه پیغمبر بود 53 سال پیغمبر را میدید ایمان نیاورد اما چه شد یک شخصی از جنوب ایران بلند شده، رفته وارد منطقه بصرای شام شده، از آنجا راهنماییش کردند آمده مدینه و تا پیغمبر را دید بدون درخواست معجزه مؤمن شد؟
اصلاً به پیغمبر نگفت اگر تو پیغمبر هستی بیا آب دهان در این چاه خشک بینداز اگر پرآب شد من باورم میشود که پیغمبر هستی. به پیغمبر نگفت اگر پیغمبر هستی ماه را نصف کن و بعد هم به هم بچسبان تا من بفهمم تو پیغمبر هستی. وارد مسجد شد رسول خدا را دید مؤمن شد. یک سال نگذشت که پیغمبر روی منبر فرمود: «سلمان منا اهل البیت».
گفت: من نمیفهمم که یک نفر پنجاه و سه سال پیغمبر را ببیند مؤمن نشود، یک روز، نصف روز، یک ساعت اما یک ایرانی تا وارد مسجد بشود ببیند او را مؤمن بشود سال هم نگذشته بشود «سلمان منا اهل البیت». به نظر شما جواب این سوال چیست؟ الان شما در ذهنتان چه جوابی به این سوال میدهید؟
مرد الهی، این صاحب دل آگاه، به او گفت ابوجهل پنجاه و سه سال یتیم عبدالله را میدید نه فرستاده پروردگار را، یتیم هم در منطقه مکه پست بود، بین مردم حقیر بود، بیشخصیت بود، قابل احترام نبود، یتیم هر وقت میآمد سراغ یک کسی دردش را بگوید با عصبانیت پرتش میکردند، لذا خدا بیست و چند بار در قرآن مجید حق یتیم را مطرح کرده است، چند بار در قرآن میگوید به مال یتیم نزدیک نشوید، نمیگوید مال یتیم را نبرید میگوید اصلاً نزدیک نشوید. قرآن میگوید: هر کسی مال یتیم را بخورد آتش در شکمش میخورد. شخصی که زمین یتیم را میبرد، مغازه یتیم را میبرد، مانده ارث پدر یتیم را میبرد، آتش میخورد.
گفت: ابوجهل براساس فرهنگ مکه پیغمبر را پیغمبر نمیدید، یک یتیم میدید و ایمان نیاورد. سلمان وقتی وارد مسجد شد ایشان را فرستاده خدا دید، بلافاصله ایمان آورد. آن چشمی که ابوجهل داشت قیامت به درد بهشت نمیخورد چون پنجاه و سه سال پیغمبر را پیغمبر ندید.
گوشی برای نشنیدن، چشمی برای ندیدن
آنهایی هم که در زمان ما در همین مملکت قرآن را قرآن نمیبینند، پیغمبر را پیغمبر نمیبینند، امام را امام نمیبینند، قیامت را قیامت نمیبینند، حلال و حرام الهی را حلال و حرام الهی نمیبینند، قیامت هم نمیبینند. اینجا پیغمبر را ندیدند قیامت هم نمیبینند، اینجا امام را ندیدند قیامت هم نمیبینند، اینجا قرآن را ندیدند قیامت هم نمیبینند.
کور باید جهنم برود. شخصی که گوشش کر است (صم) نمیشنود، شما بنشین با اشک چشم یک ساعت قرآن برایش توضیح بده، آخرش به تو میگوید: به خودت زحمت نده این قرآن را خدا 15 قرن قبل برای عربهای سوسمارخور مکه فرستاده و به درد امروز نمیخورد.
شما نیم ساعت بنشین شخصیت ابیعبدالله یا امام عصر را برایش بگو، درباره ابیعبدالله اینطور قضاوت میکند: (نوشتند قضاوتهایشان را با قلمهای نجسشان و چاپ هم شده) حسین ابنعلی کسی است که سر صندلی با یزید دعوا داشت و در این دعوا شکست خورد.
قرآن مجید میگوید اندازه علم و فهم و درک اینان همین است به اندازه علم یک الاغ، بیشتر از این درک ندارند و نمیفهمند. گوشی که در دنیا کر است و حق را نمیشنود، رد هم میکند، طرد میکند و مسخره هم میکند، فردای قیامت این گوش را خدا بهشت ببرد برای چه؟ چون آنجا صدایی نمیشنود، این در دنیا یک روز حاضر نشد صدای حق را صدای قرآن را، صدای نبوت را، صدای امامت را، صدای امام عصر را که در این دعاها پخش است بشنود، حالا قیامت ببرند در بهشت که چه را بشنود؟
این انسان کر باید جهنم برود و صدای خشم ملائکه جهنم و صدای هولناک شعلههای آتش هفت طبقه را بشنود. این گوش توان شنیدن صدای الهی را در بهشت ندارد. بهشتیها صدای خدا را راحت میشنوند، سوره یس را بخوانید «سَلامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِيم»(یس، 58) ، سلام قولی یعنی صوتی. در قیامت بهشتیان سلام پروردگار مهربان را میشنوند.
«لا يَسْمَعُونَ فِيها لَغْواً وَ لا تَأْثِيما»(واقعه،25) بهشتیان باطل به گوششان نمیخورد، ناروا به گوششان نمیخورد اما خیلی راحت صدای سلام خدا را میشنوند چون در دنیا هم صدای خدا را از طریق قرآن مجید و زبان انبیا و ائمه میشنیدند. صدای خدا را از طریق فقه مرجعیت که حلال و حرام را بیان میکرده میشنیدند. حرام را ترک میکردند و با شنیدن آن صدا دنبال حلال بودند. با شنیدن آن صدا، قیامت هم صدای خدا را میشنوند.
یک روایت دلنشین
حیفم میآید یک روایت نابی را اینجا برایتان نگویم که مدرکش هم پیدا کردم دادم برایم نوشتند اما قبل از اینکه وارد دفترهای یادداشتهای سخنرانی بکنم گم کردم و دیگر آن عالم بزرگواری که روایت را برای من پیدا کرد مدرکش را، کتابش را، صفحهاش را نوشت ندیدم. شنیدم از دنیا رفته. خیلی روایت نابی است، خیلی روایت مهمی است. برای من که خیلی مهم است، برای من خیلی ناب است. این روایت طلای بیست و چهار عیار است.
به امام صادق گفت: یابنرسولالله خیلی نعمتهای بهشت را خدا در قرآن بیان کرده در سوره واقعه، خواندید در سوره مبارکه الرحمن در سوره مبارکه انسان، «فِي سِدْرٍ مَخْضُودٍ وَ طَلْحٍ مَنْضُودٍ وَ ظِلٍّ مَمْدُودٍ وَ ماءٍ مَسْكُوبٍ وَ فاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ لا مَقْطُوعَةٍ وَ لا مَمْنُوعَةٍ وَ فُرُشٍ مَرْفُوعَةٍ إِنَّا أَنْشَأْناهُنَّ إِنْشاءً فَجَعَلْناهُنَّ أَبْكاراً عُرُباً أَتْراباً » (واقعه، 28 تا 37) همه این نعمتها قابل دیدن است. و نعمتهایی که در سوره الرحمن و سوره انسان است «عَيْناً يَشْرَبُ بِها عِبادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَها تَفْجِيرا» (انسان، 6)، «عَيْناً فِيها تُسَمَّى سَلْسَبِيلا» (انسان، 18)اینها همه بیان شده.
گفت یابنرسولالله زیباترین نعمتی که بهشتیان میتوانند تماشا بکنند که خداوند آن زیباترین نعمت را از چشم یک بهشتی مخفی نمیکند همه میتوانند ببینند چیست؟ کدام درخت، کدام حور، کدام چشمه، کدام میوه، کدام قصر، کدام تخت، کدام جام است؟ اینها همه در قرآن است، آن نعمتی که در بهشت آدم میبیند برای جانش، قلبش، فهمش، فکرش از دیدن همه نعمتها لذیذتر، شادکنندهتر و نشاطآورتر است چیست؟
حضرت فرمود: دیدن چهره حسین ما. خیلی مطلب واضح است. سی هزار نفر کربلا چشم دیدن ابیعبدالله را نداشتند، ریختند او را قطعه قطعه کردند. اینان قیامت چطور بهشت بروند؟ چشم دیدن ابیعبدالله را که ندارند، چشم دیدن انبیا را که ندارند، برای چه بهشت بروند؟
عمر سرمایهای است که پروردگار انسان را هدایت کرده که با این سرمایه میتواند تجارت بیخسارت کند اما اگر طرح خدا را نپذیرند هفتاد سال تجارت میکنند ولی تجارت با خسارت، سودی ندارد، «أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ وَ ما كانُوا مُهْتَدِين»(بقره، 16) آنهایی که غیر از نقشه خدا را در تجارت به کار میگیرند تجارتشان هیچ سودی ندارد، تمامش خسارت است تمامش ضرر است.
این عمر را کجا باید هزینه کنیم؟ دو شب قبل عرض کردم قرآن مجید ما را هدایت کرده عمرت را چهار جا خرج کن: خرج قرآن، خرج توحید، خرج نبوت، خرج امامت. اگر عمرت را در این چهار حقیقت هزینه کنی تجارتی کردی که سودش ابدی است، بهشت است، یک سودش هم نجات از عذاب جهنم است «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِه»(صف، 10و11) خودت را هزینه خدا کن، خودت را هزینه پیغمبر کن، خودت را هزینه قرآن کن، خودت را هزینه ائمه طاهرین کن.
«يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُم»(نساء، 59) این سه تا حقیقت در یک آیه آمده. درباره قرآن هم آیه زیاد است فقط اول قرآن را ببینید «ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ» (بقره، 2) از هدایتگری قرآن بهره ببر که عمرت هزینه قرآن بشود، آن وقت قیامت وقتی وارد شدی و پروندهات را دیدند عمرت را هزینه این چهار حقیقت کردی مغفرت و رحمت خدا شامل حالت است، شفاعت قرآن «فانه شافع مشفع» شامل حالت است، شفاعت پیغمبر شامل حالت است، شفاعت ائمه طاهرین شامل حالت است.
امام زمان پیغام داده عدهای در قیامت وارد میشوند که ما امامان دشمن آنها هستیم، اینان چه کسانی هستند؟ همینهایی که الان در مملکت ما اهل فساد، اهل رشوه، اهل اختلاس و دزدی، اهل غصب، اهل ظلم، اهل جنایت، اهل پایمال کردن حقوق هستند، اینان دائما در قلب امام زمان برای خودشان دشمنی تولید میکنند.
دعای آخر
خدایا ما را از هدر رفتن عمر حفظ فرما.
خدایا ما را از ضایع کردن عمر حفظ فرما.
خدایا امام زمان را دعاگوی ما و زن و بچهها و نسل ما قرار بده.
خدایا دین ما، کشور ما، ملت ما، رهبری و مرجعیت و محراب و منبر و رمضان و محرم و صفر ما را از خطر حفظ فرما.
خدایا لذت نابودی امریکا و اسرائیل را به ما بچشان.