لطفا منتظر باشید

ویژه برنامه روز شهادت امام جواد(ع) یکشنبه (21-5-1397)

(مشهد حرم مطهر امام رضا(ع))
ذی القعده1439 ه.ق - مرداد1397 ه.ش
11.62 مگا بایت
دانلود

عناوین این سخنرانی

با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمدلله رب العالمین صلاة و السلام علی سید الانبیا و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین و المعصومین المکرمین».

 

وجوب شرعی و عقلی شناخت راهنما در دین

شناخت پیغمبر عظیم‌الشأن اسلام(ص)، صدیقهٔ کبری -فاطمهٔ زهرا- و دوازده امام، بعد از خدا و قرآن بر همهٔ ما واجب است؛ هم واجب عقلی است، چون عقل به ما می‌گوید که راهنما را بشناس؛ اگر راهنما را نشناسی، راه را پیدا نمی‌کنی و چون راه را پیدا نکنی، منحرف و گمراه می‌شوی. شرعاً هم واجب است، چون اگر پیغمبر(ص) و صدیقهٔ کبری(س) و ائمهٔ طاهرین(علیهم‌السلام) را نشناسیم، یقیناً از حقایق و معارف و فقه و حلال و حرام محروم خواهیم شد. چگونه این بزرگواران را بشناسیم؟

 

راه‌های شناخت راهنمایان دین

آیا لازم است که ده‌سال، پانزده‌سال یا بیست‌سال به حوزه‌های علمیهٔ شیعه برویم و درس بخوانیم تا این بزرگواران را در سایهٔ درس خواندن و تحصیل علوم اسلامی بشناسیم. نه لازم نیست؛ چراکه قرآن مجید می‌فرماید: یا برای تحصیل علم حرکت کنید یا با عالمان واجد شرایط از طریق گوش سروکار پیدا کنید. من اگر موفق نشدم که برای شناخت حقایق تحصیل علم کنم، پروردگار عالم به من گوش عنایت کرده است، باید بروم و سخنان عالمان ربانی و دل‌سوزان را گوش بدهم تا پیغمبر(ص)، ائمهٔ طاهرین(علیهم‌السلام) و صدیقهٔ کبری(س) را در حدّ ظرفیت و گنجایش خودم بشناسم، برای اینکه معالم دینم و حلال و حرام را بفهمم.

 

آنهایی که در خانواده‌مان، شهرمان یا محل زندگی‌مان، پیغمبر(ص) و ائمهٔ طاهرین را نمی‌شناسند و هیچ خبری از آنها ندارند، می‌خواهند چه‌چیز مسائل الهی را عمل کنند؟ چگونه می‌خواهند حلال و حرام الهی را رعایت کنند؟ صاحبان علم، صاحبان هدایت، صاحبان عقل، صاحبان نبوت و صاحبان امامت را نمی‌شناسند، پس چگونه می‌توانند راه مستقیم را بدون آنها پیدا کنند؟ چگونه بدون آنها به حلال و حرام خدا آگاه می‌شوند؟ چگونه بدون آنها می‌فهمند که چه‌چیزی برای دنیا و آخرتشان خوب و چه‌چیزی بد است؟ چگونه می‌فهمند که راه بهشت و دوزخ از کدام طرف است؟

 

-تعبیر امیرمؤمنان(ع) از بی‌خبران راه و صاحبان هدایت

امیرالمؤمنین(ع) از این‌گونه مردان و زنان به پشه‌های دچار باد تعبیر می‌کنند. پشه در مقابل باد قدرتی ندارد؛ باد به‌طرف شمال می‌وزد، پشه را می‌برد؛ به‌طرف جنوب می‌وزد، پشه را می‌برد؛ به‌طرف شرق می‌وزد، پشه را می‌برد؛ به‌طرف غرب می‌وزد، پشه را می‌برد؛ لذا آنهایی که معرفت و شناخت ندارند، در برابر هر طوفانی که از غرب عالم یا از مراکز دیگر عالم بلند می‌شود، آن طوفان هر کجا دلش بخواهد، آنها را می‌برد و بعد از هفتاد-هشتاد سال، هیچ‌چیزی گیرشان نمی‌آید. مثل حیوانات خوردند، خوابیدند، تولیدمثل کردند و بعد هم مُردند. در حقیقت، اینها پشت به هدف خدا از خلقت جهان کردند، پشت به هدف خدا از خلقت انسان کردند، پشت به هدف نبوت انبیا و امامت امامان کردند، پشت به خوشبختی و سعادت خودشان کردند.

 

زیارت جامعهٔ کبیره، شناسنامهٔ معنوی اهل‌بیت(علیهم‌السلام)

یکی از آسان‌ترین راه‌های شناخت پیغمبر(ص)، فاطمهٔ زهرا(س) و ائمهٔ طاهرین(علیهم‌السلام)، زیارت جامعهٔ کبیره است که یادگار فرزند حضرت جوادالائمه، یعنی امام هادی(ع) است. امام هادی(ع) با این زیارت، پیغمبر(ص) و ام‌الائمه(س) و امامان(علیهم‌السلام) را با کلمه به کلمه‌ای که در این زیارت نظام داده‌اند، به ما شناسانده‌اند. شما همین امشب می‌توانید قبل از نماز یا بعد از نماز مغرب و عشا، زیارت جامعه را در «مفاتیح‌الجنان» ببینید، آرام‌آرام و خط به خط بخوانید، ترجمه‌اش را هم ببینید.

 

زیارت جامعهٔ کبیره شناسنامهٔ معنوی پیغمبر(ص)، صدیقهٔ کبری(س) و ائمه(علیهم‌السلام) است؛ شناسنامهٔ معنوی صاحب امروز، یعنی حضرت جوادالائمه(ع) است. چند فرازش را به‌عنوان یک مقدمه بر یک روایت بسیار مهم از حضرت جوادالائمه(ع) برای شما بخوانم که بعد از پایان مجلس، حداقل به شناخت ما نسبت به پیغمبر(ص) و ام‌الائمه(س) و ائمهٔ طاهرین(علیهم‌السلام) و حضرت جواد(ع) کمکی شده باشد.

 

الف) نورانی‌ بودن کلام اهل‌بیت(علیهم‌السلام)

«کلامکم نور»؛ ای پیغمبر، ای امامان و ای صدیقهٔ کبری، سخن شما نور است. نور چه کار می‌کند؟ نور تاریکی را فراری می‌دهد و خطرهایی که در راه انسان است، به انسان نشان می‌دهد. آدم چه می‌داند وقتی در تاریکی متراکم شب، در بیابان، در کوچه، در محل، در کویر راه می‌رود، چه خطراتی نزدیک اوست! چه می‌داند در تاریکی مطلق که جاده عقرب دارد، مار دارد، رتیل دارد، بیابان شیر دارد، سگ دارد، درندهٔ دیگر دارد؛ اما وقتی نور همراه با انسان باشد، تاریکی را فراری دهد، خطرها را آدم می‌بیند و آدم با دیدن خطر، در مقام حفظ خودش برمی‌آید.

 

انسان بدون شنیدن کلام ائمهٔ طاهرین(علیهم‌السلام) در تاریکی زندگی می‌کند، اما وقتی سخنان ائمه را در کتاب می‌بیند یا از یک گوینده یا از یک آدم دل‌سوز یا از اولیای خدا می‌شنود، در حقیقت نور می‌گیرد و با آن نور زندگی می‌کند؛ چون با این نور است که انسان خطرات دنیایی، مادی، اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و خانوادگی را در این ظلمت‌کدهٔ دنیا درک می‌کند و خودش را از خطر حفظ می‌کند. با این نور است که انسان خطرات برزخ، وقت مرگ و خطرات قیامت را درک می‌کند و خودش را از آن خطرات حفظ می‌کند. کاری که سخنان ائمه می‌کند، کار خورشید و چراغ‌های قوی است. شما هیچ‌وقت نمی‌توانید هدف و مقصد را در تاریکی مطلق پیدا کنید و خطرات را در تاریکی مطلق بشناسید.

 

ب) هدایتگر بودن فرمان اهل‌بیت(علیهم‌السلام)

«و أمرکم رشد»؛ شما اگر چیزی از زن و مرد بخواهید و اگر به مرد و زن دستور و فرمانی بدهید، فرمان شما هدایتگر است؛ یعنی وقتی که فرمان شما صادر می‌شود، به زن و مرد می‌گویید راه واقعی این است، جادهٔ حقیقی این است، صراط مستقیم این است. راه رسیدن به قرب خدا، راه رسیدن به رضای خدا و راه رسیدن به لقای خدا این است. فرمان‌ شما هدایت و هدایتگری است

 

ج) سفارش به تقوا

«و وصیتکم التقوا»؛ ای پیغمبر، ای صدیقهٔ کبری و ‌ای ائمهٔ طاهرین! سفارش شما به تقواست؛ یعنی وقتی وارد سفارش به مردم می‌شوید، محور سفارشتان این است که‌ای مردم، ای مردان، ای زنان، ای جوانان‍ خود را از دچار شدن به عذاب دوزخ نگاه دارید. حرفی که خدا در قرآن مجید دارد: «قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْليکُمْ ناراً»(سورهٔ تحریم، آیهٔ 6)، ای سرپرستان خانه و ای مردان خانه! خودتان و زن و بچه‌تان را از اینکه دچار آتش فردای قیامت شوید، نگه دارید و حفظ کنید.

 

شما ای امامان بزرگوار، ای پیغمبر و ای حضرت جواد! حدود سه قرن در بین مردم زندگی کردید تا شروع غیبت صغری امام دوازدهم و وصیت شما در این سه قرن به مردم این بود که خود را از خطرات دنیا و آخرت حفظ کنید؛ ربا خطر است، رشوه خطر است، غصب خطر است، تهمت خطر است. من اگر بخواهم عین خطر اینها را برایتان توضیح دهم، بالای بیست شب طول می‌کشد.

 

-خطر تهمت به دیگران

مثلاً تهمت؛ من می‌دانم که این انسان، این آقا یا این خانم، پاک‌دامن، پاک‌دست، پاک‌عمل و پاک‌اخلاق است، ولی با زبانم، قلمم یا موبایلم به او تهمت می‌زنم و این تهمت‌زنی من پخش می‌شود. می‌گویم این مرد دزد است، درحالی‌که می‌دانم دزد نیست؛ می‌گویم این زن آلوده‌دامن است، درحالی‌که می‌دانم آلوده‌دامن نیست. خطر تهمت‌زدن چیست؟ سورهٔ نور را ببینید: «إِنَّ اَلَّذِینَ یرْمُونَ اَلْمُحْصَنٰاتِ اَلْغٰافِلاٰتِ اَلْمُؤْمِنٰاتِ لُعِنُوا فِی اَلدُّنْیٰا وَ اَلْآخِرَةِ وَ لَهُمْ عَذٰابٌ عَظِیمٌ»(سورهٔ نور، آیهٔ 23)، کسانی که به پاک‌دامنان تهمت می‌زنند در دنیا و آخرت مورد لعنت هستند. این خطر کمی است که من به مردم پاک‌دامن، زنان پاک‌دامن و افراد پاک‌دامن تهمت بزنم، بعد خدا و ملائکه و لعنت‌کنندگان، مرا در دنیا مورد لعنت قرار بدهند و در آخرت هم به‌خاطر تهمت‌زنی‌ام بگویند شما مورد لعنت خدا و ملائکه و انبیا و لعنت‌کنندگان در این صحرای محشر هستید. تهمت‌زننده! می‌خواهی کجا فرار کنی؟ می‌خواهی از بند لعنت خدا و ملائکه و لعنت‌کنندگان در دنیا و آخرت کجا فرار کنی؟

 

امام صادق(ع) می‌فرمایند: کسی که به بی‌گناه و پاک‌دامن تهمت بزند، او را در روز قیامت در تپه‌ای از آتش قرار می‌دهند، بعد می‌روند و کاری به کار او ندارند. این در تپهٔ آتش می‌ماند تا خدا به حساب اوّلین و آخرین برسد، بهشتی‌ها را به بهشت و دوزخیان را به دوزخ بفرستد، آخر به سراغ این تهمت‌زننده‌ای می‌آیند که در تپهٔ آتش است و به او می‌گویند: تهمتی را که به بندهٔ پاک‌دامن من -به آن مرد، به آن زن، به آن عالم، به آن مدیر یا به آن شخصیت- زدی، ثابت کن و از این تپهٔ آتش بیرون بیا. تهمت که قابل‌اثبات نیست! تهمت دروغ است.

 

-خطر ربا در زندگی آدمی

اینجا -همین روبه‌رو- یک قبری هست که قبر شیخ حر آملی از اولاد حر‌بن‌یزید ریاحی است؛ حرم و ضریح دارد، زیارتگاه است. پانصد سال پیش زندگی می‌کرد، کتابی بیست جلدی به‌نام «وسائل‌الشیعه» دارد که تمام صفحات این بیست جلد(ده‌هزار صفحه است)، فقط قال رسول الله، قال امیرالمؤمنین قال الصادق، قال الباقر، قال الرضا و قال الجواد(علیهم‌السلام) است. هیچ‌چیز دیگری در این کتاب ده‌هزار صفحه‌ای نیست و فقط روایت است.

در باب ربا از رسول خدا(ص) نقل می‌کند(این کتاب مرجع فقهِ مراجع شیعه است؛ شما اگر در مشهد، نجف یا قم دیدید که یک مرجع تقلیدی درس می‌دهد و کتابی در بغل اوست، آن کتاب «وسائل‌الشیعه» است.) که پیغمبر(ص) به امیرالمؤمنین فرمودند: علی جان! کسی که یک درهم ربا(نمی‌دانم یک درهم به زمان ما چقدر می‌شود؟ یک قران، دو ریال یا سه ریال) بگیرد و بخورد، سنگینی گناهش برابر با بیست زنا در خانهٔ کعبه با مادر و خواهرش است. این خطر! ما در این زیارت جامعهٔ کبیره به ائمه(علیهم‌السلام) می‌گوییم: سفارش شما به تقوا بوده است، یعنی شما به ما گفتید خودتان را از اینکه در خطرات گناهان و عذاب گناهان قرار بگیرید، حفظ کنید.

 

-پیامبر خدا(ص) در معراج

یک مطلب هم برای خواهرانم بگویم؛ راوی این مطلب کیست؟ دو نفر: امیرالمؤمنین(ع) و فاطمهٔ زهرا(س)؛ دیگر راوی از این دوتا مهم‌تر و مطمئن‌تر می‌خواهید؟ امیرالمؤمنین(ع) و صدیقهٔ کبری(س) مجسمهٔ اعتماد و اطمینان و وثاقت و درستی و راستی‌اند. هر دوی آنها نقل می‌کنند که وقتی پیغمبر(ص) از معراج برگشتند، گریه‌شان بند نمی‌آمد. ما دوتا از پیغمبر(ص) پرسیدیم چه شده است؟ پیغمبر(ص) فرمودند: جزء چیزهایی که در معراج به من نشان دادند، جهنم بود. معراج که در قرآن است: «سُبْحٰانَ اَلَّذِی أَسْریٰ بِعَبْدِهِ لَیلاً مِنَ اَلْمَسْجِدِ اَلْحَرٰامِ إِلَی اَلْمَسْجِدِ اَلْأَقْصَی اَلَّذِی بٰارَکنٰا حَوْلَهُ لِنُرِیهُ مِنْ آیٰاتِنٰا»(سورهٔ إسراء، آیهٔ 1)، او را بردم که نشانه‌های عظمت خودم را نشانش بدهم؛ بهشت را دید، ملائکه را دید، ارواح انبیا را دید. پیغمبر(ص) می‌گویند: وقتی به منتهای معراج رسیدم، آنجایی که دیگر کسی نمی‌توانست برود و قدم کسی نرسیده بود، بالای سرم را نگاه کردم و دیدم با خط نور نوشته است: «حسین مصباح هدی و سفینة النجاة». این را در بالاترین مقام عالم دیدم که خدا این را به قدرت خودش نوشته بود.

 

-سرانجام بی‌حجاب‌ها در روز قیامت

از جمله چیزهایی که نشانم دادند، جهنم بود؛ پانزده گروه زن را در طبقات جهنم دیدم که عذاب‌های سختی می‌کشیدند، یعنی خدا قیامت را برای او مجسم و تمثل داد و گفت: این پانزده گروه زن را نگاه کن که این عذاب‌ها را در قیامت دارند. من به جبرئیل گفتم: این زنان کدام ملت‌اند؟ زنان کدام امت هستند؟ زنان کدام جامعه‌اند؟ فقط این طایفهٔ پانزده‌گانه را به من نشان دادند، نه زنان اروپا و اسرائیل و آمریکا و لندن، بلکه فقط زنان امت خودش را نشانش دادند. گفت: یا رسول‌الله! اینها امت خودت هستند؛ آن‌کسانی که عذابشان از همه آسان‌تر بود، زنانی بودند که با موی جلوی سر به دیوارهٔ جهنم بسته بودند و سر را به‌طرف داخل جهنم و بدن را به‌طرف بالا برگردانده بودند. به جبرئیل گفتم: این خانم‌ها با این عذاب چه‌کار کرده‌اند؟ به من گفت: یا رسول‌الله! اینها زن‌هایی بودند که موهای جلوی صورتشان را بیرون می‌ریختند و هر نامحرمی راحت می‌توانست زیبایی این مو و چهرهٔ زیرش را ببیند. حالا عذاب زن‌های دیگر را اگر بخوانید، وحشتناک است! در کتاب‌های مهم ‌ماست. امامان ما به ما سفارش دارند که خودتان را از درگیر شدن با این خطرات حفظ کنید.

 

سفارش امام جواد(ع) به شیعیان

حالا از وجود مبارک حضرت جواد(ع) بشنوید که به تک‌تک ما( اینکه می‌گویم به تک‌تک ما مرد و زن، از شکل روایت استفاده می‌شود) پنج مسئله را القا کردند.

شیعهٔ من، شیعهٔ پدر من، شیعهٔ فرزندان بعد از من و شیعهٔ پدران من! شما یا در برابر مصیبت یا در برابر عبادت یا در برابر گناه قرار می‌گیرید. حرف‌های ائمهٔ طاهرین(علیهم‌السلام) خیلی جالب است! شما در دنیا هستید و دنیا هم جای این حرف‌هاست، ممکن است یک بلایی سرتان بیاید؛ مثل بلای کسادی، بلای ازدست‌رفتن اولاد، یک مصیبتی به سرتان بیاید؛ یا در برابر یک گناه قرار بگیرید که خیلی مسیرش برای شما آسان است که در آن گناه بیفتید؛ یا در برابر عبادت، مغرب و عشاست و برابر نماز قرار گرفتید، صبح یا ظهر است، ماه رمضان است، تکلیفتان چیست؟ اگر با مصیبت روبه‌رو شدید، اگر با گناه روبه‌رو شدید، اگر با عبادت روبه‌رو شدید، چه تکلیفی دارید؟ امام معصوم است و دلسوز است، خیر دنیا و آخرت ما را می‌خواهد. حضرت جواد(ع) می‌فرمایند:

 

-صبر در هر کاری

«توسد الصبر»؛ مثل آدمی که می‌خواهد راحت شود، متکا زیر سرش می‌گذارد و می‌خوابد، یک نفس راحتی می‌کشد؛ اگر می‌خواهید در برابر مصیبت، معصیت و عبادت نفس راحت بکشید، در مصیبت صبر کنید، در برابر گناه صبر کنید؛ یعنی خودتان را نگه دارید که در بند گناه نیفتید؛ خودتان را در برابر عبادت در چهارچوب عبادت نگه دارید و فرار نکنید.

 

-قانع بودن به داشته‌ها در زندگی

«و اعتنق الفقر»؛ می‌توانی با پول حرام در یک‌ روز، یک شب یا دو شب، یک ماه -چنان‌که انجام می‌گیرد- تریلیاردر بشوی؛ راه همهٔ حرام‌های مالی باز است و می‌توانی از طریق ربا میلیاردر شوی، می‌توانی از طریق اختلاس اموال این مردم مظلوم -هزار میلیارد و دو‌هزار میلیارد و سه‌هزار میلیارد- ثروتمند شوی؛ می‌توانی ارث خواهر و برادر و مادرت را با مُردن پدرت غارت کنی و پول‌دار بشوی؛ اما به‌دنبال آن پول نرو و با همانی که داری، همان مقدار کم، هم‌آغوش شو و همان مقدار حلال کم را بغل بگیر. «اعتنق» یعنی در آغوش گرفتن؛ همین زندگی ساده‌ و معمولی‌ات، همین خانهٔ دویست متری‌ یا صد متری‌ات، همین ماشین معمولی‌ات را در آغوش بگیر و به‌دنبال مال حرام نرو.

 

یک آیه از قرآن بخوانم؛ شما خودتان آیه را در سورهٔ نساء ببینید. پروردگار می‌فرماید، او که دیگر می‌داند چه خبر است! می‌گوید: لقمهٔ حرامی که از گلوی تو پایین می‌رود، آتش پایین می‌رود، نه چلوکباب و آبگوشت و کشک‌بادمجان! «إِنَّ اَلَّذِینَ یأْکلُونَ أَمْوٰالَ اَلْیتٰامیٰ ظُلْماً إِنَّمٰا یأْکلُونَ فِی بُطُونِهِمْ نٰاراً»(سورهٔ نساء، آیهٔ 10). با خوردن مال حرام، آتش جهنم را در شکمت ذخیره می‌کنی؛ چون در دنیایی نمی‌بینی آتش است، ولی در قیامت از شکمت آتش به آسمان بلند می‌شود و خاموش هم نمی‌شود. به‌دنبال مال حرام نرو.

 

-ترک لذت‌های حرام

این سفارش امام خیلی به درد امروز جوان‌ها می‌خورد: «و ارفض الشهوات»؛ لذت‌های حرام را ترک کن. اینجا اگر بخواهی به‌دنبال لذت‌های حرام بروی، لذت‌های بهشت را دیگر به تو نمی‌دهند، جابه‌جا نکن و لذت‌های دائم بهشت را از دست نده! به سراغ لذت‌های پنج دقیقه و ده دقیقه و چند ساعت و یک نصف شب تا صبح نرو و بگذار لذت‌های آخرت برای تو بماند. شما می‌توانی لذت حلال هم ببری، چه نیازی به لذت حرام داری؟! خداوند متعال ما را نیازمند به زنا خلق نکرده است، خداوند متعال ما را نیازمند به خوردن عرق و شراب خلق نکرده است. خداوند متعال ما را نیازمند به لذت دست دادن به نامحرم خلق نکرده است. خداوند متعال ما را نیازمند نگاه کردن به نامحرم هم خلق نکرده است. خیلی لذت حلال برای ما قرار داده است و امام جواد(ع) می‌گویند: به‌دنبال لذت‌های حرام نرو.

 

-مخالفت با خواسته‌های نامشروع

«و خالف الهوی»؛ اگر دیدی پنج‌تا، ده‌تا، شش‌تا، سه‌تا خواستهٔ نامشروع در باطنت فریاد می‌کشد، تو با این خواسته‌های نامشروع مخالفت کن و بگو نه، من فقط دعوت خدا را گوش می‌دهم و دعوت تو را گوش نمی‌دهم.

 

-مراقبت بر زندگی خود

«و اعلم آنک لا تخلوا من عین الله فنظر ما تکون»؛ حضرت جواد(ع) می‌فرمایند: یقین کن که به‌طور دائم در معرض دید خدا هستی، بپا! ببین چطوری زندگی می‌کنی. خدا تو را در ظلم کردن نبیند؛ خدا تو را در تقلب کردن و فتنه کردن نبیند؛ خدا تو را در بستر زنا یا خوردن ربا نبیند؛ ای خانم! خدا تو را بدحجاب و بی‌حجاب نبیند؛ تو از دید خدا پوشیده و پنهان نیستی، پس مواظب باش چگونه زندگی می‌کنی.

 

کلام آخر

روز آخر ماه، روز شهادت حضرت جواد(ع) است و در محضر پدر بزرگوارشان نشسته‌ایم؛ خدایا! دست ما به گدایی دراز است، خدایا! برای ما خجالت دارد که دست خالی از کنار این حرم به وطن‌هایمان برگردیم، خدایا! خانواده و اقوام ما به تو هم نمی‌پسندند که ما از کنار قبر حضرت رضا برگردیم و چیزی به ما ندهی.

 

مشهد/ صحن جامع حرم رضوی/ دههٔ سوم ذی‌القعده/ تابستان1397ه‍.ش./ ویژه برنامهٔ شهادت امام جواد(ع)

برچسب ها :