انس و ارتباط با مجموعه نوراني و ارزشمند صحيفه سجاديه، از جهات مختلف قابل بررسي ميباشد كه به اختصار به آن ميپردازيم:
1. شناخت صحيفة كاملة سجاديه
مرحوم سيد علي نقي فيض الاسلام شارح و مترجم اين اثر نوراني در معرفي آن گفته است: صحيفة كامله سجاديه را، حضرت امام زين العابدين و سيدالساجدين علي بن الحسين صلوات الله عليه و علي آبائه و اولاده المعصومين، انشاء فرموده و فرزند ارجمندش حضرت امام محمدباقر ـ عليه السّلام ـ نوشته، و امام به حق ناطق حضرت صادق ـ عليه السّلام ـ ميشنيده است.
اين كتاب داراي 54 عنوان دعا است كه در ميان علما و بزرگان به انجيل اهل بيت و زبور آل محمد و اخت القرآن معروف است.[1]
2. صحيفة كامله سجاديه از نگاه بزرگان
گرچه درباره اين كتاب نوراني سخن فراوان گفته شده لكن به اندازه ظرفيت اين مقاله به چند نمونه از كلمات و اهتمام بزرگان درباره اين اثر نوراني اشاره ميشود:
الف. بنيانگذار انقلاب اسلامي حضرت امام خميني (ره) در وصيتنامه الهي سياسي خود فرمودهاند: ما مفتخريم كه ادعيه حياتبخشاو را قرآن صاعد ميخوانند، از ائمه معصومين ما است. ما به مناجات شعبانيه امامان و دعاي عرفات حسين بن علي ـ عليهم السّلام ـ و صحيفه سجاديه اين زبور آل محمد و صحيفه فاطميه كه كتاب الهام شده از جانب خداوند تعالي، به زهراي مرضيه است؛ از ماست.
ب. مرحوم فيض الاسلام درباره آن گفته است: اين كتاب را هر كس از روي اخلاص و با نيت پاك بخواند و در فهم معاني آن انديشه نمايد، بيدرنگ نور الهي در دل او تابيده و متوجه خداوند متعال گشته و به راه سعادت و نيكبختي دنيا و آخرت قدم ميگذارد.[2]
ج. علامه شهيد مرتضي مطهري گفته است: يكي از آن گنجينههاي بزرگي كه در دنياي شيعه وجود دارد اين دعاهاست. به خدا قسم گنجينهاي است از معرفت. اگر ما هيچ دليل ديگري نداشتيم غير از دعاهايي كه داريم، از زين العابدين ـ عليه السّلام ـ صحيفه سجاديهدعاهاي غيرصحيفة سجاديه، مانند دعاي ابوحمزة ثمالي از علي بن الحسين ـ عليه السّلام ـ نداشتيم و اسلام در چهارده قرن چيز ديگري نداشت، جز همين كه توسط شاگردهاي اسلام چنين اثري ظاهر شده كافي است، آن قدر اينها اوج و رفعت دارد كه اصلاً اعجاز جز اين چيزي نيست.[3]
د. علامه حسن زاده آملي با طرح پيشنهادي ميگويد: اميد آن كه در حوزههاي علميه مصحف ادعيه و اذكار كه از ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ صادر شدهاند و بيانگر مقامات و مدارج و معارج انسانند جزء متون كتب درسي قرار گيرند، و در محضر كساني كه زبان فهم و اهل دعا و سير و سلوكند و راه رفته و راه نمايند درس خوانده شوند، در نظر اين كمترين، انجيل اهل بيت و زبور آل محمد (صحيفة كامله سجاديه) در عداد كتب درسي درآيند كه نقش خوبي در احياء معارف اصيل اسلامي است، البته فهم و تعليم و تعلّم آنها بدون معرفت به علوم ادبي و معارف نقلي و عقلي و عرفاني صورتپذير نيست.[4]
هـ . خطيب و دانشمند بزرگ محمدتقي فلسفي در مقدمه شرح دعاي مكارم الاخلاق كه يكي از لطيفترين دعاهاي صحيفه سجاديه است ميگويد:
«دعاي شريف مكارم الاخلاق صحيفه سجاديه، حاوي تعاليمي مهم و درسهاي آموزنده و انسانساز است و به هر نسبت كه افراد علاقهمند و با ايمان در مضامين آن دقت كنند و محتواي آن را به نيكي فراگيرند و دستورهايش را عملا به كار بندند، به همان نسبت از سعادت واقعي و كمال راستين برخوردار ميگردند و به مكارم اخلاق و سجاياي انساني متخلق ميشوند.»[5]
3. مهجوريت صحيفه سجاديه و محروميت مردم از آن
كارشناسان بزرگ معارف الهي بر آن هستند كه دعاهاي كه از معصومين ـ عليهم السّلام ـ رسيده است هر كدام مقامي از مقامات انشائي و علمي ائمه دين است، لطايف شوقي و عرفاني و مقامات ذوقي و شهودي كه در ادعيه نهفته است و از آنها استفاده ميشوند، در روايات وجود ندارد و ديده نميشوند زيرا در روايات مخاطب مردماند و با آنان محاورت داشتند و به فراخور عقل و فهم و ادراك و معرفت آنان با آنها سخن ميگفتند، امّا در دعاها و مناجاتها با جمال و جلال و حسن مطلق، محبوب و معشوق حقيقي به رازنياز بودند، لذا هر آنچه در نهانخانة سرّ و نگارخانة عشق و بيت المعمور ادب داشتند به زبان آوردند و به كنه عقل خودشان مناجات و دعا داشتهاند.[6] يكي از اين گنجينههاي اسرار معارف الهي صحيفه كامله سجاديه است كه صدها نكتة باريكتر از مو درباره معارف زلال توحيدي و ساير حقايق عرشي در آن نهفته است، امّا متأسفانه آن گونه كه سزاوار است براي مردم معرفي نشده و آن طور كه شايسته است تبليغ و ترويج نگرديده است، لذا آن مخزن اسرار توحيد در مهجوريت و مظلوميت قرار دارد كه در واقع محروميت امت اسلامي را از معارف آسماني نيايشهاي دلانگيز و حياتبخش امام عارفان و زينت عابدان و پيشواي ساجدان در پي داشته و دارد.
4. اهميت و لزوم انس با صحيفه سجاديه
يكي از مسايل اساسي، مسأله اهميت و لزوم انس با دعا، به خصوص مناجات امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در صحيفه كامله سجاديه است، عارف سترگ و كارشناس بزرگ معارف الهي و اسلامي حضرت امام خميني (ره) به طور كل در اين باره گفته است: «آن قدر معارف در ادعية ائمه ـ عليهم السّلام ـ هست، و مردم را از آن دارند جدا ميكنند، آن قدر معارف در ادعيه هست كه احصاء نميتوان كرد، لسان قرآن است. ادعيه، شارح قرآن هستند، مردم را نبايد جدا كرد از دعا، نبايد گفت: حالا كه ما قرآن را ميخواهيم بخوانيم پس دعا را نبايد خواند. خير، مردم بايد با دعا اُنس پيدا كنند، با خدا. آنهايي كه انس به خدا دارند و دنيا پيش آنها اين طور جلوه ندارد، كساني هستند كه براي خودشان ارزش قايل نيستند، براي خدا مشغول به كار ميشوند، آنهايي كه شمشير زدند براي خدا، همانها هستند كه همين ادعيه را ميخواندند و همين حالات را داشتند، آنها بودند كه شمشير ميزدند براي خدا، نبايد مردم را از اين بركاتيهست جدا كرد، قرآن و دعا از هم جدا نيستند همان طور كه پيامبر هم از قرآن جدا نيست، ادعيه و قرآن و اينها همه با هماند، و نبايد از اين بركات مردم را دور كرد، بايد مردم را به اين سفرة پهن الهي كه قرآن و سنّت و ادعيه باشد، دعوت كرد، تا هر كس به اندازة خودش استفاده بكند.»[7]
5. شرايط بهرهمندي از صحيفه سجاديه
همان شرايطي كه براي بهرهمندي از هر دعا و مناجات ديگري كه از طرف معصومين ـ عليهم السّلام ـ رسيده است، براي بهرهمندي از صحيفة سجاديه نيز مطرح است، برخي از بزرگان[8] دراين باره ميگويد: «شرط بسيار مهم تأثير اذكار و ادعيه و اوراد و نظاير آن طهارت انسان است كه صرف لقلقة لسان سودي نبخشد، بلكه مبادا موجب قساوت و بُعد هم بشود، زيرا كه ذكر عاري از فكر است، يعني قلب بيحضور است، و قلب بيحضور چراغ بينور است و شخص بينور از ادراك حقايق دور است و مَثَل ذكر بيحضور مَثَل كوري است كه در دست او مشعل نور است، و در اين كلام نغز آمده:
ببايد بود دائم در حضورش كه تا بيني تجلّيهاي نورش
حضوري را فؤاد مستهام است حضوري را مقام لامقام است
6. جلوهاي از آثار اُنس با صحيفه سجاديه
گرچه آثار و بركات فراوان علمي و معنوي براي خواندن، آموختن و دانستن مناجاتهاي امام سجاد ـ عليه السّلام ـ در صحيفة سجاديه وجود دارد، امّا به طور كلي ميتوان گفت: از آن جا كه دعا كليد عطا و وسيلة قرب الي الله، كوبة (زنگ) در رحمت رحيميه و سبب فتوح بركات، توشة سالكان حرم كبريايي، سير شهودي و كشف وجودي اهل كمال و بهترين رابطة انسان با خداي متعال، معراج عروج نفس ناطقه، رفرف پرواز، ياد دوست در دل راندن و نام او به زبان آوردن و در خلوت با او جشن ساختن و در وحدت با او نجوي گفتن و شيرين زباني كردن است.[9]
پس صحيفة سجاديه كه يكي از دلانگيزترين گفتگوهاي امام عارفان و پيشواي سالكان و زينت عابدان با حضرت دوست است، همه آثار و بركات ياد شده را به بهترين وجه به همراه دارد. از مهمترين نكات سازنده و اثرگذار در بهرهمندي از صحيفه سجاديه غنا و عظمت محتواي اين مجموعة نوراني و ارزشمند است، شايد عدهاي تصور كنند كه صحيفه سجاديه فقط صرف دعا و استغفار است در حالي اين ادعيه پرمحتوا كه از زبان مبارك معصوم ـ عليه السّلام ـ صادر شده است در تمامي ابعاد و زمينههاي فكري، عملي مطلب و دستور داشته و ايجاد توجه نموده و آثار سازنده و استحكام روحي و معنوي دارد. از جمله اين محتوا ميتوان توجه به مسايل اخلاقي، اعتقادي، اقتصادي، نظامي، تربيتي، حقوقي و... را اشاره نمود كه برخي از اين ادعيه ارزشمند عبارتند از:
دعا در مهمّات، دعاي صبح و عصر، دعاي طلب حاجت، دعاي استعاذه، دعا براي مريض، دعاي عافيت، دعاي توبه، دعاي شكر، دعاي دفع دشمنان، دعاي مكارم الاخلاق، دعاي براي همسايگان، دعاي ختم قرآن، دعا هنگام ذلت، دعاي ورود به ماه رمضان، دعاي رفع مشكلات و گرفتاري و... .
اميد آن كه بتوانيم از اين نعمت الهي و غني، بهترين بهرههاي وافر را ببريم و غبار مهجوريت را از صحيفه سجاديه بزداييم و در ايجاد ارتباط مستحكم با خداوند متعال و پيمودن صراط مستقيم، در پرتو دعاهاي زيبا و والاي صحيفه سجاديه كوشا باشيم و زنگار دنيا و گناه را از قلب و روحمان پاك نماييم، انشاء الله.
پی نوشت ها:
[1] . حاج سيد علي نقي فيض الاسلام، مقدمه ترجمه و شرح صحيفه كامله سجاديه، ص 3، نشر مركز نشر آثار فيض الاسلام، تهران، سال 1368 ش.
[2] . حاج سيد علي نقي فيض الاسلام، مقدمه ترجمه و شرح صحيفه كامله سجاديه، ص 4، نشر مركز نشر آثار فيض الاسلام، تهران، سال 1368 ش.
[3] . مطهري مرتضي، آزادي معنوي، ص 108، چ 19، سال 1378 ش.
[4] . حسن زاده آملي، رساله نورٌ علي نور، ص 11، انتشارات تشيع، سال 1371 ش.
[5] . محمد تقي فلسفي، شرح و تفسير دعاي مكارم الاخلاق از صحيفه سجاديه، ج 1، ص 1، نشر دفتر نشر فرهنگ اسلامي، چ 1370 ش.
[6] . علامه حسن زاده آملي، رساله نورٌ علي نور، ص 34، انتشارات تشيع، سال 1371 ش.
[7] . امام خميني، تفسير سوره حمد، ص 192، نشر آثار امام، 1378 ش.
[8] . حسن زادهآملي، رساله نورٌ علي نور، ص 62، نشر تشيع، سال 1371 ش.
[9] . حسن زاده آملي، رساله نورٌ علي نور، ص 9، نشر تشيع، سال 1371 ش.