... در حالى كه قدرت حمل شمشير هم نداشت. ام كلثوم پشت سر او از خيمه خارج شد و صدا زد: عزيزم برگرد. امام سجاد(علیه السلام) در جواب عمه اش گفت: عمه ام بگذار از فرزند رسول خدا دفاع كنم. در اين حال امام حسين(علیه السلام) فرمود: اى ام كلثوم او را بگير و نگذار بجنگد تا كره زمين از نسل آل پيامبر خالى نماند.(2)
اين روايت مى رساند كه بيمارى آن حضرت بيمارى سختى بوده و با آن بيمارى نمى توانست بجنگد و اين هم حكمت خدا بود كه در آن روزها آن حضرت بيمار باشد تا در معركه حاضر نشود و كشته نشود. چون بايد بماند او امام است و كره زمين بدون امام نمى ماند.
اگر امام سجاد در معركه جنگ حاضر مى شد كشته مى شد. ولى اگر در معركه نبود كشته نمى شد. كسى كه در معركه نبود كشته نمى شد بخصوص آنكه بيمار هم باشد. امام سجاد(علیه السلام) در خيمه ها بود. پس از انكه خيمه ها آتش گرفت و همه چيز غارت شد، آن حضرت توان فرار نداشت و او را بنحوى از آتش نجات دادند. او به رو افتاده بود، توان نشستن نداشت و بسيار گرسنه و تشنه بود. زنان و دختران به حال او گريه مى كردند و در عين حال او هم به حال آنان گريه ميكرد.(3) وقتى نيروهاى شمر خيمه ها را گرفتند، امام سجاد در بستر بيمارى بود. يكى از ياران شمر پيشنهاد كرد كه اين بيمار را هم بكشيم ولى ديگران قبول نكردند.(4)
بنابراين، بيمارى امام سجاد بسيار شديد بود و با آن حال نمى توانست در معركه حضور بيابد و اصل بيمارى هم مصلحت و حكمت خدا بود.
پی نوشتها:
(1)بحارالانوار، ج 45، ص 1 باب 37، چاپ ايران
(2) همان، ص 46
(3)همان، ص 61
(4) همان