اصالت الفریب
انسان اکنکار اصالتا و ذاتا نیکو سرشت است یا دیو سرشت؟
پاسخ اکیستها به پرسش از چیستی انسان پاسخی چندگانه است. در یک سخن انسان را چیزی جز آگاهی و خیال نمیپندارند. بر اساس این گفته انسان تنها آگاهی است و نمیتوان او را موجوی فیزیکی و ذهنی دانست.(پال توئیچل، نامه های طریق نور، ص11)
در چیستی انسان سخن متناقض دیگری نیز وجود دارد:
انسان در حقیقت روح است. همان شرارهی آفریننده که آتما atma یا پوروشاpurusha خوانده شده است.(پال توئیچل دفرچه معنوی، ص230.)
ناگفته پیداست بین روح و آگاهی انسان تفاوت وجود دارد، لذا در این جا ماهیت انسان دو گونه تلقی شده است. در سخن دیگری انسان بمنزله عروسک خیمه شب بازی تصور شده است که توسط موجودات جهانهای اثیری به این طرف و آن طرف کشیده میشود.
اندیشه، کردار و کلام او نیز در اختیار خودش نیست و همه واگویههایی هستند که عناصر اثیری بر زبان و فکر او جاری میکنند. گوناگونی پاسخ همچنان ادامه دارد و اکیستها در سخن دیگری انسان را به مانند یک ماشینی تصور میکنندکه خود نیز به ماشین بودنش کاملا واقف است.(نک: پال توئیچل، شریعت کی سوگماد، ج1، ص109-110)
انسان ماشینی اکنکار درای کارکردهای هفتگانه پنداشته میشود. اولین کارکرد او مربوط به عقل اوست که میاندیشد؛ دوم احساس اوست؛ سوم غرائز انسانی اوست؛ چهارم اعمال بیرونی اوست؛ پنجم میل جنسی است؛ ششم خویش آگاهی او و هفتم آگاهی حقیقی اوست.(نک: همان 112-113) ناگفته پیداست کارکرد عقلانی و اندیشهای انسان از نظر اکیستها منفی است و در حد امکان باید آن را به فراموشی سپرد.
علی رغم جبههگیریها در مقابل عقل و کارکرد تلقی کردن آن، اما پال توئیچل سخن سومی نیز درباره قوه عاقله انسانها دارد:
آدمی مخلوق چندان اندیشمندی نیست، بلکه بیشتر متکی به احساسات و عواطف است. این گفته به این دلیل منطقی است که او بیشتر درگیر کالبد عاطفی خویش است.(پال توئیچل، اک ایناری، ص 29.)
وی در این جملات برای مخالفت خود با منطقیّون دلیل منطقی نیز ارائه داده است!
انسان اکنکار در مرتبه ای دیگر پستتر از کل نیرانجان که همان ابلیس است شمرده میشود.(ک: پال توئیچل، اکنکار کلید جهانهای اسرار، ص 336)
و بالاخره انسان اکیست عموزاده میمونها و بوزینههاست که توانسته مراحل تکاملی خود را از طبیعت به عاریه گرفته و به بشریت نائل آید.
«خداگریزی» از مهمترین صفات انسان اکنکار است. در همین زمینه پال مینویسد:
انسان تنها حیوانی است که در مخالفت با خدا فعال است. زیرا که بجای سر تسلیم فرود آوردن و تطبیق دادن خود (با طبیعت)، دائما در حال محاسبه است که خدا را فریب دهد.(پال توئیچل، اکنکار کلید جهانهای اسرار،ص 121.)
انسان اکیست سرزمینی است که نطفه کل نیرانجان ابلیس در آن کاشته شده است.
اگر اینگونه سخنان را به منزله مراتبی برای انسان در نظر بگیریم میتوان به نوعی تناقض موجود را حل نمود اما کلی گوییهای پال و کتاب مقدس راه را بر این توجیهات میبندد.
البته علی رغم این توجیهات مراتبی که انسان اکیست دارد قابل مقایسه با انسان شناسی اسلامی نیست. در انسانشناسی اسلامی انسان اشرف مخلوقات خلق شده است و قابلیت دست یافتن به مراتب عالی انسانی را داراست در ضمن که در صورت غفلت و یا گمراهی به مرتبه حیوانیت و بلکه پست تر از آن مرتبه شیطانیت می رسد.
نوشته شده توسط عبدالحسین مشکانی
منبع:
http://nozohor.porsemani.ir