
جایگاه اساتید اکنکار

عناوین این مقاله
با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شویداستاد خدا می شود!!!!
درباره جایگاه اساتید اکنکار توضیح دهید.
مکاشفات پال توئیچل در دندانببر به خدا شدن اساتید انجامیده است. توئیچل در این کتاب ادعا میکند خودش سوگماد برین است.(همو، دندان ببر:226)
وی در همین کتاب از قول فوبیکوانتز بهروشنی اعلام میدارد، خداوند در درون آدمهاست و چیزی جدای از آنها نیست.(نک: همان: 239)
این در حالی است که اکنکار تلاش دارد استاد را تنها مجرای فیض الهی معرفی کند تا با دیگر فرقهها متفاوت باشد. (توئیچل، شریعت کی سوگماد: 1/57)
در ادعایی دیگر ماهانتا وجهالله معرفی میشود:
او نشان خواهد داد که ماهانتا وجهی از وجوه الهی است که به خاطر رهاسازی روحها هیئت انسانی بر خود ميگیرد.(همان: 296)
این آموزه نیز قرابت شدیدی به آموزههاي مسیحیت دارد، چه اينكه مسیحیان نیز معتقدند که مسیح(ع) تجسد و مجلای الهی بود که برای رها ساختن روحهای دربند از گناه نخستین هیئت انسانی به خود گرفته است.
تجلی انسانگون سوگماد روی دیگر استادخدایی اکنکار را نشان میدهد:
استادِ حقِ در قيد حيات، تجلی جسمانی سوگماد در زمین است و مأموریت دارد همه روحهایی را که آماده بازگشت به جهانهای بهشتیاند بدانجا عودت دهد.(همان: 57)
پال در جملاتی، پا را از این هم فراتر نهاده و مقام استادی را - که از قضا به خود او تعلق گرفته- نیز خدا میخواند:
استاد در واقع خدایی است در درون ما که از طریق صدای پرعطوفتِ وجدان به ما درس ميدهد.(همان: 352)
او هیچ ابایی ندارد تا خدایِخدایان اکنکار را همتراز با استاد قرار داده و خود را سوگماد اعلی بپندارد:
سوگماد عشق، حکمت و قدرت است. او حاضر مطلق است و در همه چیز نفوذ دارد. استادِ حقِ در قيد حيات نیز اين چنين است.(همان:189)
این در حالی است که اکنکار، سوگماد را خدایِ خدایان، مطلقِ مطلقین، مقدّسِ مقدّسین، رحیمِ رحیمان، قادرِ مطلق، حاضرِ مطلق و عالمِ مطلقِ تمامی کائنات ميداند. پس چگونه ممکن است که استاد نیز حاضر مطلق باشد آن گونه که سوگماد است؟(نک: همان: 75)
از دیگر جنبههایی که باعث خدا شدن ماهانتا در اکنکار شده و خداشناسی آنان را نیز به چالش کشیده، تناسخ خداوند در قالب ماهانتاست.(نک: همان:64)
در اینجا تناقض دیگری نیز نمایان میشود. سیستم منحصر به فردِ! تناسخ اکنکار، خداوند را نیز به تناسخ کشانده است. البته پال هیچگاه به گناه خداوند و کارمایی که ایجاد نموده و در دامان تناسخ گرفتار آمده، اشاره نمینماید.
در اینجا نیز باید متذکر شد که هر چند در عرفان دینی و اسلامی نیز انسان وجهالله قلمداد میشود و یا اینکه روح انسان همان روح الهی است اما این سخنان بر اساس مبنای غیرمادی بودن الهی استوار است و بایسته است که در همین مبنا به تعریف و توضیح آنها همت گمارد.
در اینجا روحالله بودن انسان، صبغهالله یافتن انسان و نیز وجهالله شدن او چیزی جز خدایی شدن انسان نیست. اما در اینگونه عرفانها که بر اساس مبانیشان، خداوند کاملا مادی شده؛ در غلاف پوست و پوشت درآمده و حتی به تناسخ تن در میدهد، تمامی این اصطلاحات بر اساس مبانیشان، سخنانی ماتریالیسیتی و تکفیرگونهاند. البته اگر ایشان در پی بیان مقام انسان کاملی باشند که او را یارای به بار نشاندن تمامی استعدادهای خداگونه شدن است، میتوانند بر اساس مبانی خودشان به تشریح آن بپردازند اما آنگونه که از مبانیشان پیداست هرگز درصدد بیان آن نبوده و نیستند و لذاست پال به صراحت ماهانتا را خدا دانسته و رابطه این همانی بین آن دو بر قرار میکند.(نک: توئیچل، شریعت کی سوگماد، 189)
در مبانی اندیشهای اسلام انسان کامل میتواند به هر مقام والایی جز خدا شدن دست یابد لذاست که امیرالمومنین علی(ع) نیز میفرماید: درباره ما هر مقامی جز مقام الهی قائل شوید سزاوار است.
----------------------------------------------------
نوشته شده توسط عبدالحسین مشکانی
منبع:
http://nozohor.porsemani.ir