لطفا منتظر باشید

قسمت پانزدهم

(کاشان خانه بروجردی‌ها)
ربیع الاول1442 ه.ق - اردیبهشت1399 ه.ش
10.45 مگا بایت
دانلود

عناوین این سخنرانی

با کلیک روی هر عنوان به محتوای مربوط به آن هدایت می شوید

بسم الله الرحمن الرحیم

«الحمدلله رب العالمین صلاة و السلام علی سید الانبیاء و المرسلین حبیب الهنا و طبیب نفوسنا ابی القاسم محمد صلی الله علیه و علی اهل بیته الطیبین الطاهرین و المعصومین المکرمین».

 

برجسته‌ترین خصایل سیدالشهدا(ع) از منظر امام صادق(ع)

وجود مبارک امام صادق(ع) بنا به نقلِ کتاب شریف «کافی» در بخش فروع، پنج خصوصیت را برای حضرت ابی‌عبدالله‌الحسین(ع) بیان می‌کنند که هر پنج خصوصیت، یقیناً برای همهٔ ما درس است؛ برای پدران و مادران نسبت به فرزندانشان، برای دوستان نسبت به دوستانشان، برای آموزگاران آموزش‌وپرورش برای شاگردان کلاس‌هایشان، برای اساتید دانشگاه برای دانشجویانشان تا در رابطهٔ با این پنج مسئلهٔ بسیار مهم به وجود مبارک حضرت ابی‌عبدالله‌الحسین(ع) اقتدا کنند. در این اقتدا هم یقیناً برکات و فیوضات عظیم الهی وجود دارد و رحمت و برکات خدا نسبت به انسان با این اقتدا طلوع می‌کند. این مسئله فقط حرف نیست و در طول تاریخِ بعد از حادثهٔ کربلا ثابت شده که اقتداکنندگان به حضرت سیدالشهدا(ع) در این پنج حقیقت، از فیوضات ویژهٔ پروردگار و برکات الهی در زندگی‌شان بهره‌مند شده‌اند.

 

-رساندن پیام‌های الهی به مردم بدون هیچ هراسی

مسئلهٔ اولی که امام صادق(ع) به‌صورت اعتراف و اقرار بیان کرده‌اند، این است: «اَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ» یابن رسول‌الله، ای حسین عزیز! منِ امام صادق اقرار و اعتراف می‌کنم، گواهی می‌دهم که وجود مقدس تو پیام‌های خدا را با همهٔ وجود، زبان و اخلاق و عملت، به مردم رساند. دراین‌زمینه هم از احدی واهمه نکردی و از سرزنش‌ها به خودت هراس راه ندادی. در قرآن می‌خوانیم: «وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ»(سورهٔ مائده، آیهٔ 54) اولیای خدا در عمل به مسئولیت از سرزنش سرزنش‌کنندگان هیچ ترسی به خود راه نمی‌دهند و عاشق انجام وظیفه و مسئولیت خود هستند. اینها عاشق این هستند که پیام‌های الهی را به هر قیمتی که تمام شود، برای تربیت مردم و خانواده برسانند.

 

-خیرخواهیِ عام ابی‌عبدالله(ع)

دوم اینکه امام ششم می‌فرمایند: «وَنَصَحْتَ» یا اباعبدالله، وجود مقدس تو خیرخواه بود. البته نه فقط برای افراد خودت، نه فقط برای خانوادهٔ خودت و نه فقط برای مردم شهری که در آنجا زندگی می‌کردی؛ بلکه خیرخواهی تو عام بود.

فیض او عام است و فضل او عمیق ××××××××× جود او بی‌انتها و لطفش قدیم

خیرخواه کل جهان بود، نه جهانیان زمان خودش؛ بلکه خیرخواه همهٔ مردم عالم و مردم تاریخ بود. خیرخواهی یعنی چه؟ یعنی ایشان خیر مردم را می‌خواستند و دوست داشتند که همهٔ مردم اهل سعادت شوند. عاشق این بودند که همهٔ مردم اهل نجات باشند و درخت وجودشان به ثمر و کمال بنشیند. این کیفیت خیرخواهی ابی‌عبدالله(ع) بود.

 

-وفادار به تمام پیمان‌های پروردگار

«وَوَفَيْتَ» به تمام عهدهای الهی و پیمان‌های پروردگار -پیمان توحید، نبوت، امامت، قرآن و دین- عمل کرده‌ای؛ یعنی یک وفادار به‌تمام معنا بوده‌ای و باران وفا از همهٔ وجودت سرازیر بود.

 

-پایداری در وفاداری

«وَأَوْفَيْتَ» هم وفادار بودی و هم در این وفاداری پایداری کردی؛ وفاداری دائمی داشتی و تعطیل نکردی، خسته و سست و کسل نشدی. وقتی در گودال قتلگاه افتادی، در این وفاداری به پیمان‌های ملکوتی ثابت‌قدم بودی؛ حتی در گودال هم که افتاده بودی، وفای به پیمان کردی! به پیمان شهادت، تقویت دین، توحید، نبوت و امامت وفادار بودی.

 

-کوشش با دل و جان در راه خدا

پنجمین ویژگی هم که امام صادق(ع) می‌فرمایند، این است: «وَجاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللّٰه» با وجودت و با مال و جان برای خدا و در راه خدا کوشیدی. در حقیقت، تو موجودی بودی که تمام وجودت از زمان به‌دنیاآمدن تا وقتی سر مبارکت از بدن جدا شد، در حال کوشش و فعالیت بودند. همهٔ فعالیت‌ها و کوشش‌های مثبت را داشتی.

 

مجاهدت در راه خدا به‌نحو شایسته

آیا نباید به او اقتدا کرد؟ آیا نباید ما هم در امور مثبت اهل کوشش و جهاد باشیم و برای خودمان، زن و بچه‌مان، پدر و مادرمان، مردم محله و شهر و مملکت خود‌مان کوشش کنیم؟ ما باید کوشش‌هایی بکنیم که منافع و سودش برای آیندگان هم بماند و ظهور کند. این معنی جهاد است. کلمهٔ جهاد فقط شامل میدان جنگ نیست؛ ما در قرآن کریم می‌خوانیم: «وَ جٰاهِدُوا فِی اَللّٰهِ حَقَّ جِهٰادِهِ»(سورهٔ حج، آیهٔ 78) برای خدا زحمت بکشید، برای خدا بدوید و برای خدا بکوشید، آن‌هم کوشش کامل!

 

-حق جهاد، یعنی کوششی جامع و کامل

حق جهاد، یعنی یک کوشش کامل، جامع و حرکتی همه‌جانبه، خسته و کسل هم نشوید. نگو من بازنشسته شده‌ام، من پیر شده‌ام یا من ناتوان شده‌ام؛ چون این تلقین‌ها تلقین‌های منفی است. ما انسان‌هایی را داشته‌ایم (من بعضی‌هایشان را دیده بودم) که بهترین تألیفات علمی‌شان را در صدسالگی از خود به یادگار گذاشته‌اند. برای نمونه می‌توان از سدیدالدین حمصی و مرحوم شیخ محمدتقی شوشتری نام برد. شیخ شوشتری نزدیک نود سال داشت که من خدمتشان رسیدم. صبح و ظهر و شب برای نماز جماعت می‌رفت، ورزش هم می‌کرد و تألیفات سنگینی را هم از خودش به یادگار گذاشت. ما هم باید بکوشیم، بجوشیم، جهاد کنیم، زحمت بکشیم و خودمان را با نشاط در امور مثبت هزینه کنیم.

 

قم-کاشان/ برنامهٔ حکیمانه/ ربیع‌الاول/ پاییز 1399ه‍.ش./ جلسهٔ پانزدهم

برچسب ها :